کسی کز رشک نتواند که روزی با منت بیند
چه خواهد کرد اگر شب دست من در گردنت بیند؟!
شهید عشق، وقتی دامنت گیرد، که در محشر
نشانی جز نشان خون خود بر دامنت بیند
چه میپرسی زمن، کز دوست ای همدم چها دیدی؟!
الهی آنچه من از دوست دیدم، دشمنت بیند!
ندارد دیده هر دم تاب دیدارت، مگر گاهی
چو ماه از گوشه ی بام و، چو مهر از روزنت بیند!
به تن پیراهن صبرم قبا شد، دیده ام تا کی
چو گل با هر خس و خاری بیک پیراهنت بیند؟!
هزارت بلبل خوش نغمه هست و، آذر از غیرت
نمیخواهد به جز خود بلبلی در گلشنت بیند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کسی کش نیست طاقت کز قبا پیراهنت بیند
کجا تاب آورد کز پیرهن نازک تنت بیند
جفای تو همه با خویش خواهد عاشق بی دل
نمی خواهد که فردا دست کس در دامنت بیند
نبیند سر حسنت را کسی زینسان که من بینم
[...]
ملامت گو که گاهی همچو ماه از روزنت بیند
بیاید کاشکی در روزن چشم منت بیند
سمن را رعشه درتابد که از باد سحرگاهی
براندام چو گل لرزیدن پیراهنت بیند
در آغوش خیالت جذبهای میخواهد این مخمور
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.