گر روی تو بینم و بمیرم
سهل است، باین گنه مگیرم
جز نام تو نیست بر زبانم
جز یاد تو نیست در ضمیرم
من فاخته ام، تو سرو یعنی
تو آزادی و من اسیرم
افتم اگر از پیت عجب نیست
تو محتشمی و من فقیرم
گر بردارند سر بتیغم
گر بشکافند دل بتیرم
سر از قدم تو بر ندارم
دل از مهر تو بر نگیرم
هست از غمت ای جوان فراغت
از سرزنش جوان و پیرم
صبح عید است، یا ز جانان
آورده بشارتی بشیرم؟!
یا باد صبا ز خاک آن کوی
افشانده به پیرهن عبیرم؟!
گر در همه کار بیدلم، لیک
در دادن دل، بسی دلیرم
گر پند دهی بمنعم از عشق
آذر، بخلاف ناگزیرم!
کاین پند ز کس نمی پسندم
وین منع ز کس نمی پذیرم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر شدت عشق و دلبستگی فردی به معشوق است. شاعر اعلام میکند که حتی اگر به خاطر دیدن محبوبش جان باخته و از آنچه بر او میگذرد رنج ببرد، باز هم عشق او را رها نخواهد کرد. او به وضوح از ناتوانی خود به عنوان یک عاشق صحبت میکند که از نام و یاد معشوقش جدا نمیشود. شاعر خود را به مانند فاختهای توصیف میکند که اسیر زیبایی معشوق است. او از فقیر بودن خود در مقابل عظمت محبوبش گله میکند و به صراحت میگوید که هر گونه نصیحتی برای دور شدن از عشق او را نمیپذیرد. شعر در کل پر از احساسات عمیق و عشقی به شدت پایدار است.
هوش مصنوعی: اگر چهرهات را ببینم و برایش جان بدهم، این کار برایم آسان است و به خاطر این گناه مرا سرزنش نکن.
هوش مصنوعی: فقط نام تو بر زبانم جاری است و هیچ چیزی جز یاد تو در درونم وجود ندارد.
هوش مصنوعی: من مانند یک فاخته هستم که در قفس گیر افتادهام، و تو مانند سروها هستی که آزاد و سرزندهای.
هوش مصنوعی: اگر من از مقام و جایگاه خود پایین بیفتم، دلیلی ندارد که تعجب کنی. تو از نظر احترامی و موقعیتی بالا هستی و من در جایگاه ناتوان و فقیر قرار دارم.
هوش مصنوعی: اگر سر بت را بردارند و دل را با تیر بشکافند، من همچنان در عشق او باقی خواهم ماند.
هوش مصنوعی: هرگز از پای تو بلند نخواهم شد و از محبت تو جدا نخواهم گشت.
هوش مصنوعی: غم تو باعث شده است که از سرزنشهای دیگران، چه جوان و چه پیر، راحت شوم.
هوش مصنوعی: صبح عید است، آیا خبری از محبوبم برایم آوردهاند؟!
هوش مصنوعی: آیا وزیدن نسیم سحرگاهی از خاک آن دیار، عطر و بوی خوش را بر پیراهن من پاشیده است؟
هوش مصنوعی: اگر در تمام امور بیحس و بیغیرت هستم، اما در پی دادن دل، بسیار شجاع و جسورم.
هوش مصنوعی: اگر به من نصیحت کنی که از عشق آذر دوری کنم، برخلاف میل خودم مجبور به انجام این کار نخواهم بود!
هوش مصنوعی: من هیچ پندی را از کسی قبول ندارم و هیچ مانعی را از کسی نمیپذیرم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شک نیست در اینکه من اسیرم
کز لطف زیم، ز قهر میرم
زنهار مرا مگو که پیرم
پیری و فنا کجا پذیرم
من ماهی چشمه حیاتم
من غرقه بحر شهد و شیرم
جز از لب لعل جان ننوشم
[...]
گر من ز محبتت بمیرم
دامن به قیامتت بگیرم
از دنیی و آخرت گزیر است
وز صحبت دوست ناگزیرم
ای مرهم ریش دردمندان
[...]
در خواب، چو دامن تو گیرم
بیدار شوم، ولی بمیرم
صد بار ز مهرت ار بمیرم
یک ذره دل از تو بر نگیرم
از شهرم اگر برون کنی سهل
بیرون مگذار از ضمیرم
از من نسزد شکایت تو
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.