هوش مصنوعی: این شعر از دلباختهای صحبت میکند که عشق معشوقهاش در وجودش ریشهدار شده است. وقتی عشقش آشکار شد، دیگر نمیتوانست آن را پنهان کند. او از احساساتش یاد میکند و اشاره میکند که با وجود تمام تلاشها، دیگر نمیتواند عشقش را مخفی کند و اشکهایش نمایانگر این عشق عمیق هستند.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از دلباختهای صحبت میکند که عشق معشوقهاش در وجودش ریشهدار شده است. وقتی عشقش آشکار شد، دیگر نمیتوانست آن را پنهان کند. او از احساساتش یاد میکند و اشاره میکند که با وجود تمام تلاشها، دیگر نمیتواند عشقش را مخفی کند و اشکهایش نمایانگر این عشق عمیق هستند.
هوش مصنوعی: دل من از ابتدا عاشق چهره تو بود و زمانی که این عشق در من آشکار شد، دیگر نمیتوانستم آن را پنهان کنم.
هوش مصنوعی: آن کسی که در ذهن من میگذشت و همیشه در نظر بود، دیگر رفته است. امروز اشکهایم به زور نمیتوانند آن را برگردانند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هر زخم جفایی که فلک پنهان داشت
زد بر دل ما از قضا فرمان داشت
ای دور فلک دست فرو هل که به صبر
با زخم تو پای بیش ازین نتوان داشت
آنکس که چو شمع آتش اندر جان داشت
شد معتکف مسجد و رخ پنهان داشت
عید آمد و قندیل صفت در محراب
او را بسه زنجیر مگه نتوان داشت
دیشب دل من خیال تو مهمان داشت
بر خوان تکلف جگری بریان داشت
از آب دو دیده شربتی پیش آورد
بیچاره خجل گشت ولیکن آن داشت
آن ترک پریچهره که قصد جان داشت
مانند پری چهره زمن پنهان داشت
گفتم دهن تنگ تو گوئی هیچست
گفتا که ز ما هیچ طمع نتوان داشت
عشق چو توئی کجا توان پنهان داشت
یا بر دل خود فراق تو آسان داشت
گویند بدار دست از او تا برهی
تو جان منی دست ز جان نتوان داشت
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.