گنجور

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
ابوسعید ابوالخیر

ما را نبود دلی که خرم گردد

خود بر سر کوی ما طرب کم گردد

هر شادی عالم که بما روی نهد

چون بر سر کوی ما رسد غم گردد

قطران تبریزی

آنی که دل من از تو خرم گردد

روی تو همی چراغ عالم گردد

چون از سختی دلم پر از غم گردد

چون بنگرمت غم از دلم کم گردد

یغمای جندقی

زین خر گله کاندر همه عالم گردد

صد بفزاید اگر یکی کم گردد

هفتاد هزار سگ زنند این ددگان

تابو خری از کروری آدم گردد

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه