شیر در کار عشق مسکین است
عشق را بین که با چه تمکین است
نکشد کس کمان عشق به زور
عشق شاه همه سلاطین است
دلم از دلبران بتی بگزید
کو به رخ همچو ماه و پروین است
از لطیفی که هست آن دلبر
فخر خوبان چین و ماچین است
وصف خوبی او چه دانم گفت
هرچه گویم هزار چندین است
خوب رویی شگرف گفتاری
که به صورت فرشته آیین است
آن نگاری که روی او قمر است
طرهاش مشک عنبرآگین است
من چو فرهاد در غمش زارم
کو به حسن و جمال شیرین است
صفتش در زمانه ممتاز است
دیدنش روح را جهان بین است
آن ستم کز صنم کشید فرید
بیگمان آفت دل و دین است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به موضوع عشق و زیبایی میپردازد و بیانگر عواطف عمیق شاعر نسبت به معشوق است. شاعر عشق را امری باارزش و در عین حال دشوار توصیف میکند و اشاره میکند که هیچکس نمیتواند عشق را به زور به دست آورد. او از زیبایی و لطافت معشوق خود صحبت میکند که همچون ماه و ستارههاست و صفات او را فراتر از توصیف میداند. شاعر احساس میکند که چونان فرهاد در غم معشوقش گرفتار است و زیبایی او را در مقایسه با دیگران ممتاز میشمارد. در نهایت، او به درد و رنجی که از عشق و زیبایی معشوقش متحمل میشود، اشاره میکند.
هوش مصنوعی: در عشق، شیر هم ناتوان و درمانده است؛ عشق را ببین که چقدر با قدرت و وقار عمل میکند.
هوش مصنوعی: عشق به زور به کسی آسیب نمیزند، زیرا عشق واقعی برتر از قدرت همه سلاطین است.
هوش مصنوعی: دل من از میان دلبران، معشوقی را برگزید که چهرهاش همچون ماه و ستارههای پروین زیباست.
هوش مصنوعی: دلبر زیبا و لطیفی که میشناسیم، باعث فخر و افتخار زیبایان در سرزمینهای چین و ماچین محسوب میشود.
هوش مصنوعی: نمیدانم چطور وصف زیبایی او را بیان کنم، چرا که هر چه هم بگویم، تنها قطرهای از دریا خواهد بود.
هوش مصنوعی: زیبایی تو با کلامی شگفتانگیز همراه است که همچون فرشتهها رفتار میکند.
هوش مصنوعی: آن معشوقی که چهرهاش مانند ماه میدرخشد، موهایش مانند مشک خوشبو و معطر است.
هوش مصنوعی: من مانند فرهاد به خاطر عشق او غمگینم، زیرا او زیبایی و جاذبه خاصی دارد.
هوش مصنوعی: ویژگیهای او در این زمان بینظیر است و دیدن او روح را به دانایی و آگاهی میرساند.
هوش مصنوعی: آن ظلم و ستمی که فرید از معشوق خود متحمل شده، بدون شک باعث آسیب به دل و ایمان او شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
تا جهان است؛ کار او این است
نوش او نیش و مهر او کین است
زآنکه در کویت آفتاب این است
نیم شب چون نماز پیشین است
ای عزیزان بر جهان این است
زهرش اندر گیای شیرین است
بزمهای تو گرچه رنگین است
آنچه بزم مخلد است این است
شاد کن جان من، که غمگین است
رحم کن بر دلم، که مسکین است
روز اول که دیدمش گفتم:
آنکه روزم سیه کند این است
روی بنمای، تا نظاره کنم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.