گاهیم به لطف می نوازی
گاهیم به قهر میگدازی
در معرض قهر و لطف تو من
زان میسوزم که مینسازی
چون چنگ دو تا شدم به عشقت
بنواز مرا به دلنوازی
ای ساقی عشق جام در ده
کین توبهٔ ماست بس مجازی
این کار ازین بسی بهستی
گر توبهٔ ماستی نمازی
در ده می عشق تا زمانی
از سر بنهیم سرفرازی
زنار نهاد بر کشیدیم
در حلقه کنیم خرقه بازی
عطار خموش و غصه می خور
قصه چه کنی بدین درازی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان تغییرات و احساسات متناقض عاشق در برابر معشوق پرداخته است. شاعر از لطف و قهر معشوق سخن میگوید و احساس سوزش و سوختن در میان این دو حالت را بیان میکند. او به عشق و دلنوازی اشاره کرده و درخواست میکند که معشوق به او محبت کند. همچنین اشارهای به توبه و مسائل معنوی دارد و به این نتیجه میرسد که شاید این توبهها بیشتر ظاهری هستند. در انتها، شاعر به حس غم و اندوه عطار اشاره میکند و از طولانی بودن داستان عشق گلایه میکند.
هوش مصنوعی: گاهی با محبت و مهربانی به من توجه میکنی و گاهی هم با قهر و خشم از من دوری میکنی.
هوش مصنوعی: من به خاطر قهر و محبت تو درحرکت هستم و دلم میسوزد چون تو نمیسازی.
هوش مصنوعی: وقتی که به خاطر عشق تو به دو بخش تقسیم شدم، چون ساز چنگ، لطفاً با نوازش دلنشین خودم را نوازش کن.
هوش مصنوعی: ای ساقی عشق، لیوان را به من بده، چرا که این توبهام تنها یک ظاهر است.
هوش مصنوعی: این کار از این بهتر است که اگر توبه کردهای، نماز بگذاری.
هوش مصنوعی: در روستای عشق، تا زمانی که با سر بلندی و افتخار زندگی کنیم، باید عشق را در دل داشته باشیم.
هوش مصنوعی: ما زنجیری به دور خود انداختیم و در دایرهای قرار گرفتیم تا در بازی پرشور و خوشایند خود، خرقهای بپوشیم.
هوش مصنوعی: عطار ساکت است و از غصه در دل دارد، حالا چه فایدهای دارد که داستان را اینقدر طولانی کنی؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حسنی چو دعا به سر فرازی
زلفی چو قضا به دست یازی
طبع رخ اوست دل ربودن
رسم لب اوست دلنوازی
زنگی دو زلف کافر او
[...]
یا من بعیونه یوازی
حوراء رعت ربی الحجاز
ای کار لب تو دلنوازی
چون با من خسته دل نسازی؟
اکمام ملاحة و حسن
[...]
کار من و تو بدین درازی
کوتاه کنم که نیست بازی
ای عهد تو جمله نانمازی
مهر تو چو صبر من مجازی
در پای هزار محنت افکند
عشق تو مرا، بدست بازی
از زلف تو وام گرد گوئی
[...]
ای دوست اگر رازی و گر شیرازی
دانی چه بود جماع بی انبازی؟
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.