گر کسی یابد درین کو خانهای
هر دمش واجب بود شکرانهای
هر که او بویی ندارد زین حدیث
هر بن مویش بود بتخانهای
هر که در عقل لجوج خویش ماند
زین سخن خواند مرا دیوانهای
هر که اینجا آشنای او نشد
باز ماند تا ابد بیگانهای
گر چنین خوابت نبردی از غرور
این سخن نشنودیی افسانهای
زنصفت را نیست با این راز کار
پر دلی میباید و مردانهای
مرغ این اسرار را در حوصله
از دو عالم میبباید دانهای
گر ازین مویی چو شانه ره بری
شاخ شاخ آید دلت چون شانهای
گر برانند از دو عالم باک نیست
هست زین هر دو برون ویرانهای
زان شرابی کان شراب عاشقانست
نیست در هر دو جهان پیمانهای
گر جهان آتش بگیرد پیش و پس
نیستم آخر کم از پروانهای
خویش بر آتش زنم پروانهوار
یا بسوزم یا شوم فرزانهای
شمع جمعم من که هر دم غیب پاک
میدهد عطار را پروانهای
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به مضامین عشق و عرفان پرداخته و اهمیت شکرگزاری و شناختن زیباییهای درونی را مورد تأکید قرار میدهد. شاعر از کسانی که به این اسرار آشنا نمیشوند، سخن میگوید و میفرماید که آنها همیشه بیگانه خواهند ماند. او تأکید میکند که درک این معانی نیازمند شجاعت و دلریزی است و هشدار میدهد که اگر کسی به غرور خود پا فشاری کند، از درک حقایق دور خواهد ماند.
سپس شاعر به نقش عشق و اذن الهی اشاره دارد و میگوید که اگر از موانع عبور کنند، به روشنایی و حقیقت خواهند رسید. او عشق را با نوشیدن شراب عاشقان مقایسه کرده و میگوید که در این دنیا و آن دنیا، پیمانهای برای عشق وجود ندارد. در نهایت، شاعر خود را شمعی میبیند که به عشق میسوزد و از آن نور میگیرد.
هوش مصنوعی: اگر کسی در این دنیا خانهای پیدا کند، هر لحظه بر او واجب است که شکرگزار باشد.
هوش مصنوعی: هر کسی که از این ماجرا بویی نبرد، هر تار موی او میتواند به عنوان ماجرای عشق و زیبایی محسوب شود.
هوش مصنوعی: هر کسی که stubborn و یکدنده در عقاید خودش بماند، به حرفهای من گوش نمیدهد و مرا دیوانه فرض میکند.
هوش مصنوعی: هر کس که در این مکان نتوانست با او آشنا شود، تا ابد به عنوان یک بیگانه باقی خواهد ماند.
هوش مصنوعی: اگر خواب تو به خاطر غرور تو نمیشد، هرگز این سخن افسانهای را نمیشنیدی.
هوش مصنوعی: زنصفت را نمیتوان به سادگی از رازهای عمیق آگاه کرد، این کار به دلی شجاع و مردانه نیاز دارد.
هوش مصنوعی: پرنده این رازها باید از دو جهان ذرهای برای خود جمعآوری کند.
هوش مصنوعی: اگر از این موها با شانهای عبور کنی، دلت مثل شانهای پر از شاخ و برگ خواهد شد.
هوش مصنوعی: اگر از هر دو جهان طرد شوم، نگران نخواهم بود، زیرا آنچه را که از این دو دنیا دارم، ویرانهای بیش نیست.
هوش مصنوعی: شراب عشق که برای دلهای عاشق است، در هیچیک از دو جهان پیمانهای ندارد.
هوش مصنوعی: اگر دنیا در آتش بسوزد، من نه جلو میروم و نه عقب میایستم؛ زیرا هیچ کمبودی از یک پروانه ندارم.
هوش مصنوعی: میخواهم خودم را به آتش بسپارم مثل پروانه، یا بسوزم و نابود شوم و یا به حکمت و آگاهی برسم.
هوش مصنوعی: من شمع جمعام که هر لحظه به عطار، از وجودم، نیرویی الهی و پاک هدیه میدهم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کوف آمد پیش چون دیوانهای
گفت من بگزیدهام ویرانهای
میزنم حلقهٔ درِ هر خانهای
هست در کوی شما دیوانهای؟!
مرغ جان دیوانهٔ آن دام شد
دام عشق دلبری دُردانهای
عقلها نعرهزنان کآخر کجاست
[...]
آخر ای شمعِ روان پروانه ای
چند سوزی خاطرِ دیوانه ای
گر چه ما بر شمعِ رویت سوختیم
شمع را نگریزد از پروانه ای
هیچ نقصانی نباشد شمع را
[...]
خاص خاص است این چنین فرزانهای
گر تواند برد از اینجا دانهای
عشق تو گنجی و دل ویرانه ای
مهر تو شمعی و جان پروانه ای
عقل دوراندیش و ما در عشق تو
نیست الا بیدلی دیوانه ای
آشنای عشقت آن کس شد که او
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.