گر از میان آتش دل دم برآورم
زان دم دمار از همه عالم برآورم
در بحر نیلی فلک افتد هزار جوش
گر یک خروش از دل پر غم برآورم
گر ماتم دلم به مراد دلم کشم
افلاک را ز جامهٔ ماتم برآورم
هر دم ز آتش دل اخگرفشان خویش
صد شعله زین فروخته طارم برآورم
هر روز صبح را، ز دمم دم فرو شود
زیرا که من دمی که زنم دم برآورم
چون همدمی نیافتم اندر همه جهان
از راز خویش پیش که یکدم برآورم
یکدم که پایبستهٔ صد گونه درد نیست
دستم نمیدهد که مسلم برآورم
چوگان کنم ز آه خود آخر سحرگهی
گردون چو گو به حجلهٔ طارم برآورم
عطار را چگونه رسانم به کام دل
چون من دمی به کام دلم کم برآورم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر عواطف و احساسات عمیق شاعر است. او از آتش درون و غم بسیارش سخن میگوید و ابراز میکند که اگر از دلش صدا بلند کند، میتواند کل جهان را تحت تأثیر قرار دهد. شاعر به تنهایی و عدم یافتن همدم اشاره میکند و بیان میکند که نمیتواند دردهایش را به راحتی بیان کند. او با استفاده از زبان استعاری، تصویری از ناتوانی در ابراز احساسات و عواطف درونیاش میسازد. در نهایت، آرزو دارد که عطار (شاعر مشهور) را به خواستهاش برساند، اما میداند که برای این کار باید نخست خود احساساتش را به درستی بیان کند.
هوش مصنوعی: اگر از دل آتشین خود نَفَسی بکشم، در آن لحظه، همه چیز را به هم میزنم و ویران میکنم.
هوش مصنوعی: در آسمان آبی، اگر هزار امواج برپاشد، تنها با یک فریاد از دل پر اندوه خود میتوانم برآورم.
هوش مصنوعی: اگر غم و اندوه دل من با خواستههای قلبم همراه باشد، میتوانم آسمان را از لباس سیاه اندوه رهایی بخشم.
هوش مصنوعی: در هر لحظه از دل خود که همچون آتش میسوزد، شعلههایی را به وجود میآورم که از عشق و تمایل به معشوق ناشی میشود.
هوش مصنوعی: هر روز صبح، زمانی که نفس میکشم، باید خود را آماده کنم زیرا هر دم که میزنم، تخلیهای از نفس خود به حساب میآید.
هوش مصنوعی: وقتی در این دنیا همدمی پیدا نکردم، از رازهای درونم پیش کی صحبت کنم تا یک لحظه آن را بروز دهم؟
هوش مصنوعی: در یک لحظهای که گرفتار انواع درد و رنج هستم، دستم یاری نمیکند تا بتوانم کاری را انجام دهم.
هوش مصنوعی: با آه و نالهای که از دل برمیآید، در پایان شب، آسمان را به نام خاصی میخوانم و میخواهم که پردههای زیبایی را بالا ببرم و جایی را آماده کنم.
هوش مصنوعی: چگونه میتوانم خواستههای عطار را برآورده کنم، در حالی که خودم هرگز نمیتوانم یک لحظه از خواستههای قلبیام را تحقق بخشم؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
گر من ز سوز عشق تو یک دم بر آورم
دود از نهاد گنبد اعظم بر آورم
گفتم بنالم از غم عشق تو پیش وصل
هجرت رها نکرد که خوددم برآورم
اشک سناره بر رخ گردون روان شود
[...]
گر صبحدم ز سوز غمت سر برآورم
گرد از نهاد عالم و آدم برآورم
هر دم هزار بار فرو می رود نفس
تا کی نفس فرو برم و غم برآورم؟
گر ناله ای ازین دل پر غم برآورم
شور از چهار گوشه عالم برآورم
آهی اگر زنم به سحر چون صدا ز کوه
غوغا ز هفت گنبد اعظم برآورم
هر شب به صدمه نفس سرد و آه گرم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.