ندانم تا چه کارم اوفتادست
که جانی بی قرارم اوفتادست
چنان کاری که آن کس را نیفتاد
به یک ساعت هزارم اوفتادست
همان آتش که در حلاج افتاد
همان در روزگارم اوفتادست
دلم را اختیاری مینبینم
خلل در اختیارم اوفتادست
مگر با حلقههای زلف معشوق
شماری بیشمارم اوفتادست
مگر در عشق او نادیده رویش
دلی پر انتظارم اوفتادست
شبی بوی می او ناشنوده
نصیب از وی خمارم اوفتادست
هزاران شب چو شمعی غرقه در اشک
سر خود در کنارم اوفتادست
هزاران روز بس تنها و بی کس
مصیبتهای زارم اوفتادست
اگر تر دامن افتادم عجب نیست
که چشمی اشکبارم اوفتادست
کجا مردی است در عالم که او را
نظر بر کار و بارم اوفتادست
نیفتاد آنچه از عطار افتاد
که تا او هست کارم اوفتادست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به وضعیت ناگوار و بیقراری خود اشاره میکند. او نمیداند چرا این حال را دارد، ولی احساس میکند که جانی بیقرار و دلی پر از انتظار دارد. او در خود نوعی اختلال در کنترل احساساتش را حس میکند که ناشی از عشق به معشوق است. شبها غرق در اشک است و تنهایی و مصیبتهایش او را آزار میدهد. شاعر در انتها به این نکته اشاره میکند که همیشه از وضعیتی که دیگران تجربه کردهاند فرار نکرده و همچنان درگیر مشکلات خود است.
هوش مصنوعی: نمیدانم چه بلایی بر سرم آمده که روحی بیقرار و ناآرام دارم.
هوش مصنوعی: کاری که برای دیگران ممکن نیست، برای او در یک لحظه ممکن میشود.
هوش مصنوعی: آتش که در زمان حلاج به او آسیب زد، اکنون نیز در زندگی من وجود دارد و به من آسیب میزند.
هوش مصنوعی: دلم دیگر تحت کنترل من نیست و نمیتوانم بر احساساتم تسلط داشته باشم، زیرا مشکلاتی به وجود آمده که این کنترل را از من گرفته است.
شمار: روز رستخیز، قیامت. بیت یعنی هر حلقه زلف معشوق، قیامتی است.
هوش مصنوعی: در عشق او، دلی پر از انتظار به من نظر افکنده است.
هوش مصنوعی: شبی بوی خوش شراب را از او استشمام کردم و حالا به خاطر این عطر، مست و سرمست شدهام.
هوش مصنوعی: هزاران شب مثل شمعی که در اشک غوطهور است، او سرش را به آرامی کنار من گذاشته است.
هوش مصنوعی: هزاران روز را تنها و بدون همراه گذراندهام و مشکلات و دردهای زیادی بر من فرود آمده است.
هوش مصنوعی: اگر دامنم به خاک بیفتد، جای تعجب نیست که چشمانم پر از اشک شده باشد.
هوش مصنوعی: کجا انسانی هست که به کار و زندگی من توجه کرده و نگران حال من باشد؟
هوش مصنوعی: آنچه که از عطار به زمین افتاد و از آن عبور کرد، بر من نگذاشت. تا زمانی که عطار در میان ماست، کارهایم نخواهم افتاد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.