نیست مرا به هیچ رو، بی تو قرار ای پسر
بی تو به سر نمیشود، زین همه کار ای پسر
صبح دمید و گل شکفت، از پی عیش دم به دم
چنگ بساز ای صنم، باده بیار ای پسر
تا که ازین خمار غم، خون جگر بود مرا
هین بشکن ز خون خم، رنج خمار ای پسر
چند غم جهان خورم، چون نیم اهل این جهان
باده بیار تا کنم، زود گذار ای پسر
من چو به ترک نام و ننگ، از دل جان بگفتهام
چند به زهد خوانیم، دست بدار ای پسر
چون به شمار کس نیم، سر به هوا برآورم
تا نکنندم از جهان، هیچ شمار ای پسر
نیست مرا ز هیچکس، هیبت نیم جو ز من
هست مرا یکی شده، منبر و دار ای پسر
جان فرید از نفاق، ننگ به نام خلق شد
پس تو ز شرح حال خود، ننگ مدار ای پسر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از احساس عمیق خود نسبت به معشوقش صحبت میکند و میگوید که بدون او هیچ آرامشی ندارد. او اشاره میکند که در میان زیباییهای زندگی، مثل صبح و شکوفهها، تنها چیزی که میتواند او را تسلی دهد، شراب و عبادت است. شاعر از غم و رنج خود میگوید و از طرفی به زهد و پرهیزکاری بیفایده اشاره میکند، زیرا به نظر او این دنیا ناپایدار است. او در نهایت به این نکته میرسد که باید از قید نام و ننگ دست بکشد و به زندگی خود ادامه دهد.
هوش مصنوعی: بدون تو هیچ آرامشی ندارم، ای پسر. زندگیام بدون تو به پایان نمیرسد، با این همه چالش و سختی، ای پسر.
هوش مصنوعی: صبح روشن شد و گلها شکفتند. هر لحظه را به شادمانی بگذران و ای معشوق، برای ما موسیقی بنواز و ای پسر، شراب بیاور.
هوش مصنوعی: تا زمانی که این غم و اندوه، مثل خون جگر، مرا میآزارد، بشتاب و این درد را بشکن، ای پسر!
هوش مصنوعی: چرا باید به خاطر مشکلات دنیا ناراحت باشم، وقتی که خودم جزو اهل این دنیا نیستم؟ بیا ای پسر، شراب بیاور تا این لحظات را بیدغدغه سپری کنم.
هوش مصنوعی: من به خاطر رها کردن نام و شهرت، از عمق وجودم گفتم که چندی است که برای زهد دعا میکنم. ای پسر، دست از این کار بردار.
هوش مصنوعی: هنگامی که هیچ کسی را در شمار خود نمیبینم، سرم را به آسمان بلند میکنم تا نشان ندهد که از این جهان، هیچ ردپایی دارم، ای پسر.
هوش مصنوعی: هیچ کس بر من اثر ندارد، من همچون نیم جو (یک ذره) از خودم هیبت و قدرتی ندارم. اکنون من با یکدیگر یکی شدهام، همانند منبر و دار (محل اجرای حکم). ای پسر، به این موضوع توجه کن.
هوش مصنوعی: جان فرید از دروغ و ریاکاری، به خاطر مردم زشت و بیارزش شده است. پس ای پسر، از بیان واقعیت زندگیات خجالت نکش.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.