درد من هیچ دوا نپذیرد
زانکه حسن تو فنا نپذیرد
گر من از عشق رخت توبه کنم
هرگز آن توبه خدا نپذیرد
از لطافت که رخت را دیدم
نقش تو دیدهٔ ما نپذیرد
نتوانم که تو را بینم از آنک
چشم خفاش ضیا نپذیرد
گرچه زلف تو دل ما میخواست
سر گرفته است عطا نپذیرد
ما بدادیم دل اما چه کنیم
اگر آن زلف دوتا نپذیرد
هرچه پیش تو کشم لعل لبت
از من بی سر و پا نپذیرد
میکشم پیشکش لعل تو جان
این قدر تحفه چرا نپذیرد
در ره عشق تو جان میبازم
زانکه جان بی تو بها نپذیرد
چه دغا میدهی آخر در جان
جان عزیز است دغا نپذیرد
گر بگویم که چه دیدم از تو
هیچکس گفت گدا نپذیرد
ور نگویم، ز غمت کشته شوم
کشته دانی که دوا نپذیرد
تو مرا کشتی و خلقیت گواه
کس ز قول تو گوا نپذیرد
خستگی دل عطار از تو
مرهمی به ز وفا نپذیرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: غزل بیانگر درد و عشق عمیق و غیرقابل تحمل شاعر به محبوب است. شاعر میگوید که هیچ درمانی برای درد او وجود ندارد زیرا زیبایی محبوب فنا ناپذیر است. حتی اگر بخواهد از عشق توبه کند، خدا آن را نخواهد پذیرفت. زیبایی محبوب به قدری لطیف است که هیچ چشمی نمیتواند آن را تحمل کند. شاعر میگوید دلش را به محبوب داده و اگر او دلش را نپذیرد، چه باید بکند. به طور کلی، این شعر به مفهوم عشق نافذ و بیپایان و ناتوانی در جدا شدن از محبوب میپردازد.
هوش مصنوعی: درد من هیچ درمانی قبول نمیکند چون زیبایی تو از میان نمیرود.
هوش مصنوعی: اگر من از عشق تو دست بکشم، هرگز خداوند این دست کشیدن را قبول نخواهد کرد.
هوش مصنوعی: وقتی که زیبایی تو را دیدم، چشمان من هیچ زیبایی دیگری را نمیپذیرند.
هوش مصنوعی: من نمیتوانم تو را ببینم زیرا چشمان خفاش نور را نمیپذیرند.
هوش مصنوعی: هرچند زلف تو دل ما را به خود جلب کرده است، اما این دل به عطای تو تن نخواهد داد.
هوش مصنوعی: ما دل خود را به عشق دادیم، اما چه کنیم که آن موهای پر پیچ و خم دوگانه، محبت ما را قبول نمیکند.
هوش مصنوعی: هر چقدر که من برای تو تلاش کنم و محبت کنم، لبت که به رنگ لعل است، از من بینوا و بیپناه هیچ چیزی نمیپذیرد.
هوش مصنوعی: من جانم را به خاطر تو قربانی میکنم، اما چرا تو این هدیه را نمیپذیزی؟
هوش مصنوعی: در مسیر عشق تو، جان خود را فدای تو میکنم، زیرا زندگی بدون تو هیچ ارزشی ندارد.
هوش مصنوعی: چرا اینقدر نیرنگ میزنی؟ در وجود من جان عزیزم قرار دارد و نیرنگ را نمیپذیرد.
هوش مصنوعی: اگر بگویم چه حسی از تو دارم، هیچکس نمیپذیرد که گدا به درخواستش پاسخ دهد.
هوش مصنوعی: اگر چیزی نگوییم و از غم تو جان بسپارم، میدانی که هیچ درمانی نمیتواند به من کمک کند.
هوش مصنوعی: تو باعث شدی که من به سختی بیفتم و همهی مردم شاهد آن هستند، اما هیچکس حرف تو را از روی دلیل نمیپذیرد.
هوش مصنوعی: دل عطار از محبت و وفای تو بهبود نمییابد و نمیتواند بر خستگیاش غلبه کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.