تا به عمدا ز رخ نقاب انداخت
خاک در چشم آفتاب انداخت
سر زلفش چو شیر پنجه گشاد
آهوان را به مشک ناب انداخت
تیر چشمش که عالمی خون داشت
اشتری را به یک کباب انداخت
لب شیرینش چون تبسم کرد
شور در لؤلؤ خوشاب انداخت
تاب در زلف داد و هر مویش
در دلم صد هزار تاب انداخت
خیمهٔ عنبرینت ای مهوش
در همه حلقها طناب انداخت
شوق روی چو آفتاب تو بود
کاسمان را در انقلاب انداخت
شکری از لبت به سرکه رسید
سرکه را باز در شراب انداخت
عرقی کرد عارض چو گلت
نظرم بر گل و گلاب انداخت
روی ناشسته خوشتری بنشین
کاتشی روی تو در آب انداخت
از لب تو فرید آبی خواست
در دلش آتش عذاب انداخت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و جذابیت معشوق میپردازد. شاعر از زیباییهای ظاهری و روحی او میگوید، از جمله زلفهایش که جذابیت خاصی دارند و چشمانش که تأثیر عمیقی بر دیگران میگذارد. او همچنین به تأثیر لبهای شیرین معشوق و دلیری آن در دل عاشقان اشاره میکند. با بیان تصاویری زیبا، شاعر از عشق و شوق خود نسبت به معشوق سخن میگوید و چگونگی تأثیر او بر دنیای اطرافش را به تصویر میکشد. این توصیفات حس عمیقی از عشق و اشتیاق را به نمایش میگذارد.
هوش مصنوعی: او عمداً نقاب خود را از روی چهره برداشت و باعث شد که خاکی در چشم آفتاب بیفتد.
هوش مصنوعی: موهای او مانند شیر در هم ریخته است و با زیبایی خاصی، باعث مسحور شدن آهوان و به دام انداختن آنها میشود.
هوش مصنوعی: نگاه پرشور و نافذ او چنان تاثیر عمیقی دارد که میتواند جان یک موجود بزرگ مثل شتر را به سادگی به خطر بیندازد.
هوش مصنوعی: وقتی لبهای شیرینش را به خنده میآورد، شور و شوقی در دل به وجود میآورد و زیبایی و درخشش را مانند لؤلؤ در آب به نمایش میگذارد.
هوش مصنوعی: درباره زیبایی و جذابیت معشوق سخن گفته میشود. هر کدام از موهای او مانند یک حلقهی تابدار، در دلش احساسات و شوقی عمیق ایجاد کرده است. در واقع زیبایی او تأثیری شگرف بر روح و دل او گذاشته و او را به شدت تحت تأثیر قرار داده است.
هوش مصنوعی: عطر و زیبایی تو، ای محبوب من، در دل همه جاگیر شده و تمام دلها را به خود مشغول کرده است.
هوش مصنوعی: شوق دیدن چهرهات مانند آفتابی است که آسمان را دچار تحولی بزرگ میکند.
هوش مصنوعی: نوشتهای شیرین و دلپذیر از لبانت به شیرینی ترش رسید و سپس آن را در نوشیدنی خوشگوار ریختند.
هوش مصنوعی: صورتش مانند گل به عرق نشسته و زیباییاش مرا به یاد گل و گلاب میاندازد.
هوش مصنوعی: بنشین بر روی گلی که هنوز تمیز نشده است، چون زیبایی تو مانند آبی است که بر روی آن ریخته شده.
هوش مصنوعی: از لب تو نوشیدنی خواست، اما در دل خود داغی و عذابی را احساس کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
مشابهیابی بر اساس وزن و قافیه
غنچه از روی گل نقاب انداخت
بلبلان را در اضطراب انداخت
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.