چو جان و دل ز می عشق دوش جوش بر آورد
دلم ز دست در افتاد و جان خروش بر آورد
شراب عشق نخوردست هر که تا به قیامت
ز ذوق مستی عشقت دمی به هوش بر آورد
بیار دردی اندوه و صاف عشق دلم را
که عقل پنبهٔ پندار خود ز گوش بر آورد
بیار درد که معشوق من گرفت مرا مست
میان درد و به بازار درد نوش بر آورد
فکند خرقه و زنار داد و مست و خرابم
به گرد شهر چو رندان می فروش بر آورد
مرا به خلق نمود و برفت دل ز پی او
چنان نمود که از راه دیده جوش بر آورد
به یک شراب که در حلق پیر قوم فرو ریخت
هزار نعره از آن پیر فوطهپوش بر آورد
ز آرزوی رخ او دلم چنانست که بیزار
هزار آه ز شوق رخ نکوش بر آورد
سخن چگونه نیوشم برو که خاطر عطار
مرا به عشق ز عقل سخن نیوش بر آورد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از تجربه عمیق عشق و حالت مستی ناشی از آن سخن میگوید. او توصیف میکند که چگونه عشق جان و دل او را تحت تأثیر قرار داده و باعث شده که عقلش را از دست بدهد. شاعر به دنبال دردی است که بتواند احساسات و عشقش را بهطرزی عمیقتر تجربه کند. او همچنین احساس میکند که معشوقش او را به حالت مستی و خرابی کشانده و دلش حتی از تماشای او بیتاب و ناآرام است. در نهایت، او از ناتوانی در بیان هیجاناتش سخن میگوید و بیان میکند که عشق او را به مرحلهای رسانده که قادر به از دست دادن عقلش نیز بوده است.
هوش مصنوعی: عشق مانند جان و دل، شب گذشته به شدت در وجودم به حرکت درآمد. احساساتم آنقدر قوی شد که از کنترل خارج گردید و جانم شروع به فریاد زدن کرد.
هوش مصنوعی: هر کس که طعم عشق را نچشیده، تا پایان دنیا از شادی و نشئگی عشق تو بیخبر خواهد ماند و هرگز از هوش نخواهد آمد.
هوش مصنوعی: درد عشق و غم را به من هدیه کن تا اینکه عقل و افکار خیالیام را کنار بگذارم.
هوش مصنوعی: درد را به من هدیه کن، زیرا معشوقم مرا در میان دردها دیوانه کرده و در بازار درد، نوشی برایم به ارمغان آورده است.
هوش مصنوعی: او لباس راهبانی را کنار گذاشت و با افتادگی و مستی، در میان شهر مثل عارفان و میفروشان به راه افتاد.
هوش مصنوعی: او به خاطر خودنمایی و جلب توجه دیگران، دل مرا رنجاند و حالتی در من به وجود آورد که اشکهام همچون جوی باران از چشمانم سرازیر شد.
هوش مصنوعی: یك شراب در حلقه پیر قبیله ریخته شد و در پی آن صدای بلندی از آن پیر با پوشش خاصش بلند شد.
هوش مصنوعی: دل من به خاطر آرزوی دیدن چهرهاش چنان در عذاب است که از شدت شوق، هزاران آه بیپایان برمیآورد.
هوش مصنوعی: چگونه میتوانم به گفتار تو گوش دهم، در حالی که ذهن و دل من به عشق پر شده و از عقل دور شده است؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.