مرا با عشق تو جان درنگنجد
چه از جان به بود آن درنگنجد
نه کفرم ماند در عشقت نه ایمان
که اینجا کفر و ایمان درنگنجد
چنان عشق تو در دل معتکف شد
که گر مویی شود جان درنگنجد
چه میگویم که طوفانی است عشقت
به چشم مور طوفان درنگنجد
اگر یک ذره عشقت رخ نماید
به صحن صد بیابان درنگنجد
اگر یوسف برون آید ز پرده
به قعر چاه و زندان درنگنجد
چون دردت هست منوازم به درمان
که با درد تو درمان درنگنجد
دلا آنجا که جانان است ره نیست
که آنجا غیر جانان درنگنجد
تو چون ذره شو آنجا زانکه آنجا
به جز خورشید رخشان درنگنجد
اگر فانی نگردد جان عطار
در آن خلوتگه آسان درنگنجد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره شدت و عمق عشق سخن میگوید. شاعر بیان میکند که این عشق آنقدر پررنگ و برجسته است که هیچ چیز دیگری نمیتواند جایگاهش را بگیرد. عشق به قدری در دل او ریشهدار شده که هیچ قید و بندی، مثل کفر و ایمان، نمیتواند در آنجا وجود داشته باشد. شاعر تشبیه میکند که عشقش مانند طوفانی است که توانایی تسلط بر همه چیز را دارد، و حتی نمادی از عشق مانند یوسف نیز نمیتواند در این درد و عشق او را درمان کند. در نهایت، شاعر از عدم وجود راهی جز عشق و جانان در آن عالم عشق سخن میگوید و تأکید دارد که همه چیز در این راه باید فانی شود تا به حقیقت عشق برسد.
هوش مصنوعی: عشق تو چنان عمیق و پر از شور و اشتیاق است که وجود من نمیتواند آن را درک کند. این عشق فراتر از تواناییهای انسانیام است و اگرچه زندگی من به تو وابسته است، اما نمیتوانم آن را در خودم جای دهم.
هوش مصنوعی: در عشق تو، نه میتوانم به بیدینی متهم شوم و نه به ایمان، چراکه مفاهیم کفر و ایمان در اینجا جایی ندارند.
هوش مصنوعی: عشق تو به قدری در دل من جا گرفته که حتی اگر مویی کوچک به آن آسیب بزند، جانم تاب تحمل آن را نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: عشق تو آنقدر شدید و پرهیجان است که نمیتوان آن را با کلمات توصیف کرد؛ مانند طوفانی که حتی در چشم یک مورچه هم جای درنگ ندارد.
هوش مصنوعی: اگر فقط یک لحظه از عشق تو آشکار شود، در هیچ کجای این دنیا نمیتوان آن را محدود کرد.
هوش مصنوعی: اگر یوسف از پرده بیرون بیاید، نمیتواند به اعماق چاه و زندان برود.
هوش مصنوعی: وقتی که درد تو وجود دارد، نباید به فکر درمان دیگری باشم، زیرا درمان واقعی در ارتباط با درد تو به دست نمیآید.
هوش مصنوعی: ای دل، جایی که محبوب و معشوق واقعی حضور دارد، راهی وجود ندارد که کسی غیر از او در آنجا جا بگیرد.
هوش مصنوعی: به جایگاه کوچکی در دنیا بپیوند و مانند یک ذره در آنجا باش؛ چرا که در آن جا تنها خورشید درخشان میتواند جا بگیرد و هیچ چیز دیگری نمیتواند در آنجا قرار گیرد.
هوش مصنوعی: اگر جان عطار در آن مکان مقدس فانی نشود، به راحتی نمیتواند در آنجا آرام بگیرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.