ای مشک خطا خط سیاهت
خورشید درم خرید ماهت
هرگز به خطا خطی نیفتاد
سر سبزتر از خط سیاهت
در عالم حسن پادشاهی
جان همه عاشقان سپاهت
چون بنده شدند پادشاهانت
مینتوان خواند پادشاهت
گردان گردان سپهر سرکش
جویان جویان ز دیر گاهت
بر خاک از آن فتاد خورشید
تا ذره بود ز خاک راهت
چون چین قبا به هم درافتند
عشاق چو کژ نهی کلاهت
در عشق تو زهد چون توان کرد
چون کس نرسد به یک گناهت
بس آه که عاشقانت کردند
دل نرم نشد ز هیچ آهت
هرگز نرسد ور آن همه آه
درهم بندی به بارگاهت
آن دم که ز پرده رخ نمایی
صد فتنه نشسته در پناهت
وانگه که ز لب شکر گشایی
صد خوزستان زکات خواهت
گر تو شکری دهی به عطار
این صدقه فتد به جایگاهت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از زیبایی و جذبه معشوق سخن میگوید و او را به عنوان پادشاهی در عالم عشق معرفی میکند. او به تضاد بین خطای ظاهری و زیبایی واقعی اشاره میکند و میگوید که عشاق حتی از خطاها و اشتباهات معشوق نیز متوجه نمیشوند، زیرا عشق به او آنها را مجذوب کرده است. همچنین، شاعر بیان میکند که عشق به معشوق نمیتواند زهد و پاکی را به همراه داشته باشد و هیچکس نمیتواند به گناه او نزدیک شود. در نهایت، او به تأثیرات عمیق و قابل توجهی که معشوق بر دل عاشقان دارد، اشاره میکند و به عطاری میگوید که حتی اگر او شکری برای معشوق ببرد، این کار به معنای برآورده شدن خواستههای او خواهد بود.
هوش مصنوعی: ای مشک، خط سیاه تو باعث شده که خورشید برای من ارزشمندتر شود و ماهِ تو هم مورد توجه قرار گیرد.
هوش مصنوعی: هرگز اشتباهی رخ نداد که از تو سبزتر باشد، زیرا تو از سیاهی و نامناسبی دوری کردهای.
هوش مصنوعی: در دنیای زیبایی، تو مانند پادشاهی هستی که جان همه عاشقان به تو وابسته است.
هوش مصنوعی: زمانی که بندگان تو به بندگی درآمدند، دیگر نمیتوانند تو را پادشاه خطاب کنند.
هوش مصنوعی: آسمان پرچرخش و سرکش، همانند جویندگان قدیمی، به دنبال تو و یاد تو در حال حرکت است.
هوش مصنوعی: خورشید به خاطر ذرهای که از زمین بود، بر روی خاک افتاد و از این حادثه نشانهای برای راه تو رقم خورد.
هوش مصنوعی: وقتی عاشقان به هم میرسند و درگیر میشوند، درست مانند این است که کلاهی را که به حالت کج گذاشتهای، به امید اصلاح کردنش، دوباره به سر میگذاری.
هوش مصنوعی: در عشق تو، چطور میتوان به زهد و پرهیز بپرداخت، وقتی که هیچکس نمیتواند به یک گناه تو برسد؟
هوش مصنوعی: افراد عاشق با آه و نالههای تو نتوانستند دل نرم و آسیبپذیری پیدا کنند.
هوش مصنوعی: هرگز به بارگاهت نمیرسد، حتی اگر آنقدر گله و شکایت کنم که دل را بشکافد.
هوش مصنوعی: زمانی که تو از پشت پرده بیرون بیایی و چهرهات را نشان بدهی، هزاران آشوب و دیوانگی در سایهات پنهان شده است.
هوش مصنوعی: زمانی که لبان تو به لبخند شکرین باز میشوند، هزاران خوزستان با نیکی و دوستانه به سوی تو میآیند.
هوش مصنوعی: اگر تو شکری به عطار بدهی، این نیکی به خودت باز میگردد و نتیجهاش به خاطر اوایل خوبی که کردهای، نصیب خودت میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ای از بر سدره شاهراهت
وی قبه ی عرش تکیه گاهت
ای طاق نهم رواق بالا
بشکسته ز گوشه ی کلاهت
هم عقل، دویده در رکابت
[...]
ای بر سر سدره گشته راهت
وی منظر عرش پایگاهت
ای خوانده، بتان حسن شاهت
وز قلب شکستگان سپاهت
دودیست بر آتش جهانسوز
آن سبزه خط که شد سیاهت
شد در ز نخت هزار جان عرق
[...]
برتر ز سپهر تکیه گاهت
خشت مه و مهر فرش راهت
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.