ای ترک از تیر نظر تو آفت رویینتنی
شیر ار بود آهوفکن تو آهوی شیرافکنی
بر برگ لاله سنبلی یا سبزه بر گرد گلی
بگرفتهای خاتم ز جم ای خط مگر اهریمنی
ای زلف پرچین و گره بر گو کمندی یا زره
بر گردن مه چنبری بر مهر تابان جوشنی
ای مو بر آن رو غازهای مشک تری و تازهای
با اینکه نار چهره را پیوسته در پیراهنی
ای چشم فتان ساحری ای ترک غضبان کافری
در خوردن خون ماهری در جادویی بس پرفنی
پیر مغان موسی بود می شعله سینا بود
از خاک پاک میکده لابد تو طور ایمنی
در دیده هرگز ناییم ای شاهد هرجاییم
با اینکه تو خورشیدسان در دشت و کوی و برزنی
در جلوهگه لیلاستی گه در نظر عذراستی
گه مظهر سلماستی شیرین گهی در ارمنی
جانان جان و جان تن آرام دل و روح بدن
گفتم مگر دوری ز من چون نیک دیدم با منی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
یک مسله میپرسمت ای روشنی در روشنی
آن چه فسون در می دمی غم را چو شادی میکنی
خود در فسون شیرین لبی مانند داود نبی
آهن چو مومی میشود بر می کنیش از آهنی
نی بلک شاه مطلقی به گلبرک ملک حقی
[...]
ای درد تو درمان من جان منی تو یا تنی
من خود که باشم من تو ام می از من و تو خود منی
کل وجود جودک من جودک موجودنا
با من مگو ترکی دگر تا کی منی و سن سنی
خلوتسرای چشم ما خوش گوشهٔ آب روان
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.