ای دست حق پشت و پناهت بازآ
چشم آرزومند نگاهت بازآ
وی تودۀ ملت سپاهت بازآ
قربان کابینۀ سیاهت بازآ
سرخ و سفید و سبز و زرد و آبی
پشت گلی و قهوهای، عنابی
یک رنگ ثابت زین میان کی یابی؟
ای نقش هستی خیرخواهت بازآ
بازآ که شد باز،
با دزد دمساز،
یک عده غماز
کرسینشین دور از بساط بارگاهت بازآ
کابینۀ اشراف جز ننگی نیست
این رنگها غیر نیرنگی نیست
دانند بالای سیه رنگی نیست
قربان آن رنگ سیاهت بازآ
از گرگ ایران پاره کن تا اشرار
دلال تا یوسففروش دربار
از دزد تا یعقوب آل قاجار
افتاده در زندان چاهت بازآ
کردی تو رسوا،
هر فرقهای را،
شیخ و مکلا
شد سیلیخور طرف کلاهت بازآ
این آن قوامالسلطنه است ایمن شد
زن بود در کابینه مردافکن شد
اسکندر اشراف بنیانکن شد
ای آه دلها خضر راهت بازآ
چون افعی زخمی رها شد بد شد
گرگ از تله پا در هوا شد بد شد
روبه گریزان از بلا شد بد شد
جز این دگر نبود گناهت بازآ
ز اشراف بیحس،
ز اشرار مجلس،
ما با مدرس
سازیمشان قربانیان خاک راهت بازآ
ایران سراسر پایمال از اشراف
آسایش و جاه و جلال از اشراف
دلالی نفت شمال از اشراف
ای بیشرف گیری گواهت بازآ
کابینهات از آن سیه شد نامش
هر روسیاهی را تو بودی دامش
بر هم زدی دست بد ایامش
منحل شد از چند اشتباهت بازآ
بذری فشاندی،
تخمی نشاندی،
رفتی نماندی
بازآ که تا گل روید از خرّم گیاهت بازآ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از قدرت و حمایت حق درخواست میکند که به ملت و سرزمینش بازگردد. او به مشکلات و نابسامانیهایی که به دلیل حاکمیت اشراف و فساد به وجود آمده، اشاره میکند و از رنگهای مختلف که نماد تنوع و تفرقه هستند، سخن میگوید. شاعر از کابینهها و سیاستمداران ناامید است و از آنها میخواهد که به جای نیرنگ و فریب، به ملت خدمت کنند. او به فساد و ظلمی که جامعه را فراگرفته، انتقاد کرده و خواهان بازگشت به زمانهای بهتر است که در آن امید و زندگی جریان دارد. در نهایت، شاعر به نقش اشراف و فساد سیاسی در ویرانی کشور اشاره میکند و از آرزو دارد که کشورش دوباره به رونق و آبادانی برسد.
هوش مصنوعی: ای دست خداوند، حمایتگر و پشتیبان تو دوباره به من نگاهی بنداز و بیا تا به آرزوهایم چشم بدوزم.
هوش مصنوعی: ای هزاران نفر از مردم، بار دیگر به سپاه خود بازگردید، قربان گروهی باشید که در سایه کابینۀ تاریک شما قرار دارد.
هوش مصنوعی: رنگهای سرخ، سفید، سبز، زرد و آبی، همراه با رنگ قهوهای و رنگ عنابی پشت گلها جلوهای زیبا و متنوع را به تصویر میکشند.
هوش مصنوعی: در این دنیا چه زمانی میتوانی به یک رنگ ثابت و پایدار دست یابی؟ ای نگارهی هستی، امیدوارم به تو باز گردم.
هوش مصنوعی: برگرد که دوباره زمان تغییر کرده و با کسی همراستا شو که در کارهای نادرست یا ناپسند شریک است.
هوش مصنوعی: یک گروه از افرادی که فقط پای صحبت قدرتمندان نشستهاند و از دور مینگرند، از خودت دور شو و به نزد ما برگرد.
هوش مصنوعی: کابینهٔ اشراف تنها موجب شرمندگی است و این رنگها هم هیچگونه صداقتی ندارند.
هوش مصنوعی: رنگ سیاه تو را میشناسم و میدانم که در حقیقت هیچ چیز بالاتر از آن نیست. بگذار تا دوباره به تو نزدیک شوم.
هوش مصنوعی: از گرگهایی که در ایران هستند فاصله بگیر تا به دلالهای بد و آدمهایی که به یوسففروشی در دربار مشغولند، نزدیک نشوی.
هوش مصنوعی: از دزد تا یعقوب آل قاجار، همه در چاه تو افتادهاند و در انتظار فرصتی برای بازگشت هستند.
هوش مصنوعی: تو هر گروهی را رسوا کردی،
هوش مصنوعی: عزیزم، به خاطر فشارها و مشکلاتی که بر تو آمده، به یاد گذشته و روزهای خوش برگرد و به خودت بگو که میتوانی دوباره از نو شروع کنی.
هوش مصنوعی: این شخص قوامالسلطنه است که در این سمت مسئولیتهایی دارد، و حالا زن در کابینه به جای مردان قرار گرفته و توانسته جایگاه خود را پیدا کند.
هوش مصنوعی: اسکندر، که پایهگذار امپراتوریها و قدرتهای بزرگ است، به مانند خضر، راهنما و نجاتدهنده دلهای ناامید، دوباره به ما برگردد و با خود، امید و هدایت بیاورد.
هوش مصنوعی: وقتی افعی زخمی از بند رها شد، گرگ که در تله گرفتار شده بود، به وحشت افتاد و به صورت ناگهانی از فرار آغاز کرد.
هوش مصنوعی: باید بگویم که اگر از مشکلات و بلاها فرار کنی، در نهایت به بدی دچار خواهی شد؛ پس چیزی جز این نتیجه نخواهد بود. پس دوباره به اشتباهات خود نگاه کن و آنها را اصلاح کن.
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی به افرادی اشاره دارد که از روی بیتوجهی و عدم احساس، در جلسات و محافل شرکت میکنند. آنها نه تنها از نیکی و فضیلت دورند، بلکه حتی از ناپسندترین رفتارها نیز متاثر نمیشوند. به عبارتی، این افراد نه تنها درک و حس خوبی ندارند، بلکه به انجام اعمال نادرست نیز عادت کردهاند.
هوش مصنوعی: ما برای تو ویژهکارانی هستیم که راهت را هموار میکنند و قربانی میدهند.
هوش مصنوعی: ایران به شدت تحت تأثیر قدرت و ثروت اشراف قرار گرفته است و آنها آسایش و عظمت را برای خود به ارمغان آوردهاند.
هوش مصنوعی: دلالی نفت شمال که به وسیله اشراف بیوجدان انجام میشود، تو را به یاد میآورد و از تو میخواهم که گواهی خود را بازگردانی.
هوش مصنوعی: کابینهات به خاطر تو بدنام شد و هر فردی که در آن حضور داشت، به خاطر تو در سیاهی و ننگ به دام افتاد.
هوش مصنوعی: به خاطر اشتباهاتت، روزگار را بر هم زدی و به همین دلیل دچار مشکلاتی شدهای. بهتر است دوباره فکر کنی و اصلاحاتی انجام دهی.
هوش مصنوعی: تو بذری را کاشتی و تخمی را نشاندی،
هوش مصنوعی: تو رفتی و نماندی، برگرد تا گلها دوباره از گیاهان خوشبو و شاداب جوانه بزنند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.