عارف بنا به آنچه در دیوانش نوشته این تصنیف را پس از جدایی از «دوست وفادارش» استاد علیمحمد معمارباش، بین قم و اصفهان ساخته است (سال ۱۳۲۹ ه.ق).
از کفم رها، شد قرار دل
نیست دست من، اختیار دل
هیز و هرزهگرد، ضدّ اهل درد
گشته زین در آن در مدارْ دل
بیشرفتر از دل مجو که نیست
غیر ننگ و عار، کار و بار دل
خجلتم کُشد، پیش چشم از آنک
بود بهر من در فشارِ دل
بس که هر کجا رفت و برنگشت
دیده شد سفید، ز انتظار دل
عمر شد حرام، باختم تمام
آبرو و نام، در قمار دل
بعد از این ضرر، ابلهم مگر
خم کنم کمر زیر بار دل؟
هر دو ناکسیم، گر دگر رسیم
دل به کار من، من به کار دل
داغدار چون لاله اش کنم
تا به کی توان بود خار دل
همچو رستم از تیر غم کُنم
کور چشم اسفندیار دل
خون دل بریخت از دو چشم من
خوشدلم از این، انتحار دل
افتخار مرد در درستی است
وز شکستگی است اعتبار دل
عارف این قدر لاف تا به کی؟
شیر عاجز است از شکار دل
مقتدرترین خسروان شدند
محو در کف اقتدار دل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: عارف، شاعر ایرانی، این تصنیف را پس از جدایی از دوست وفادارش، استاد علی محمد معمارباش، بین قم و اصفهان در سال ۱۳۲۹ هجری قمری سروده است. در این شعر، او از درد و رنج دل به تصویر میکشد و به ناکامیها و ناامیدیهای خود اشاره میکند. او احساس بیاختیاری در کنترل دلش را بیان میکند و حسرت و انتظارش برای بازگشت محبوب را ابراز میکند. شاعر در اشعارش از بار سنگین غم، خجلت و عذابهای روحی خود سخن میگوید و در نهایت به ارزش راستگویی و اعتبار در زندگی اشاره میکند. به طور کلی، شعر بیانگر عواطف عمیق انسانی و مشکلات در روابط عاطفی است.
هوش مصنوعی: عارف اعلام کرده که این آهنگ را بعد از جدایی از استاد علیمحمد معمارباش، که دوست وفادارش بود، در بین مسیر قم و اصفهان ساخته است. این اثر مربوط به سال ۱۳۲۹ هجری قمری است.
هوش مصنوعی: دل من دیگر آرامش ندارد و احساساتم از کنترل من خارج شده است.
بدین شیوه ره پیمودن و از این درِ رهایی و سرخودی و ولنگاری وارد آمدن _که دل آن را برگزیده است و در بیت نخستْ سخنِ آن رفت_ باعث شده تا آن دلِ در مدار و سر به راه، هرزهگرد و گیج و گمراه شود و پاکی و معصومیّتش از دست برود و نتیجتاً دیگر این دل، در مدارْ نه، بلکه هرز میگردد! (در بارهٔ عیب قافیه _با توجه به ساکن بودن آخر «مدار»_ در این بیت نیز، باید گفت که: گاهی شاعرِ نغمهدان و قافیهپرداز، موسیقی برایش در اولویت قرار داشته و چنین خطاهایی از او سر میزده است. تا حدی که حتی حافظ نیز از این ماجرا مستثنا نیست. برای اطمینان، بررسی کنید قافیه را در بیتِ «صلاح کار کجا و من خراب کجا/ببین تفاوت ره کز کجاست تا به کجا».)
هوش مصنوعی: بدتر از دل هیچ چیزی نیست، زیرا دل تنها به ننگ و شرمساری دارای کار و تلاش است.
شرمندهٔ چشم خونبار خود هستم؛ چراکه به خاطر من، زیر بار ستم و فشارِ دل بوده است!
هوش مصنوعی: هر جا که رفت و برنگشت، دل از بس انتظار کشید، چشمانش به خاطر نگرانی و چشمبهراهی، رنگ باخت و سفید شد.
هوش مصنوعی: زندگیام به هدر رفت و تمام اعتبار و آبرویم را در عشق باختم.
هوش مصنوعی: بعد از این ضرر، آیا واقعا احمق هستم که بخواهم کمر خود را زیر بار سنگین دل خم کنم؟
من و دل از آنچه گذشت و تقصيرمان بود، پشیمانیم و پشت دست خود را داغ گذاشته ایم که دیگر کاری به کار یکدیگر نداشته باشیم.
هوش مصنوعی: دلbroken مانند لالهای میشود که داغش کردم، تا کی میتوانم خارهای دل را تحمل کنم؟
هوش مصنوعی: مانند رستم که از تیر غم نابینا شد، من نیز دل اسفندیار را میشکنم.
هوش مصنوعی: از چشمانم اشکهای دل را میریزد، اما من از این وضعیت خوشحالم، زیرا این درد و غم را انتخاب کردهام.
هوش مصنوعی: افتخار یک مرد به راستگویی و درستکاری اوست و اعتبار او تحت تأثیر ضعف یا شکست قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: عارف تا کی میخواهد خود را بزرگ جلوه دهد؟ هرچند شیر هم نمیتواند دل را شکار کند.
هوش مصنوعی: پادشاهان قوی و توانا در سایه قدرت قلبی و احساسات خود به تدریج ناپدید شدند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۱۷ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.