شهید عشق تو کارش به دست و پا نرسد
به داد آنکه تو راندی ز خود خدا نرسد
رسید عمر به پایان گذشت جان ز لبم
رسید بر لب جانان ولی به جا نرسد
هوای سایهٔ بالای آن کسم به سر است
که بر سر کسی این سایه بیبلا نرسد
گذشت کار من از حرف باز از پی من
به غیر یاوهسرایی ژاژخا نرسد
اگر به حرف اثر بود زین میانه چرا
در آسمان به هدف تیر یک دعا نرسد
عقیده عقده کلک مسلک و محن میهن
به من ز عشق وطن غیر از ابتلا نرسد
به شهر نیستی آن سان غریب افتادم
که سالها شد و یک یار آشنا نرسد
تو تا رسایی اقبال من ببین که رسا
رسید بر همه در هر کجا به ما نرسد
چه شد که دست تو عارف شد آنقدر کوتاه
که هرچه کردی بر دامن رسا نرسد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر در مورد عشق و جدایی نوشته شده و احساس عمیق درد و فقدان را بیان میکند. شاعر از عدم دسترسی به معشوق و حسرتی که بر دلش نشسته، صحبت میکند. او به پایان عمرش و نرسیدن به آرزوها و خواستههایش اشاره میکند و میگوید که حتی دعاها و تلاشهایش نیز به جایی نمیرسد. همچنین، شاعر به تنهایی و غریبتی در دنیا اشاره میکند که به هیچ کس جز درد و رنج، چیزی نمیرسد. در نهایت، او از ناتوانی خود در رسیدن به عشق و آرزوهایش گلهمند است.
هوش مصنوعی: محبوب من، کسی که به عشق تو جان داده است، حتی به دست و پایش هم نمیرسد. تنها به کسی که تو را از خود دور کردهاند، کمک نمیکند.
هوش مصنوعی: عمر من به پایان رسید و جانم از بدنم جدا شد. در لحظه آخر به محبوبم رسیدم، اما نتوانستم به او برسم و حضورش را درک کنم.
هوش مصنوعی: آرزو دارم که سایهٔ سرپرستی آن شخص بر سر من همیشه باقی بماند، چرا که این سایه بدون دردسر برای کسی دیگر نخواهد بود.
هوش مصنوعی: کار من فراتر از صحبتهای بیمورد و حرفهای بیپایه رفته است و هیچکس به غیر از اوهام و خیالپردازی نمیتواند پیگیر من باشد.
هوش مصنوعی: اگر قرار باشد حرفها تاثیرگذار باشند، پس چرا دعاهایی که میشود، به هدفشان در آسمان نمیرسند؟
هوش مصنوعی: عشق به کشورم، تنها دردی است که به من میرسد و کمال و هویت من را شکل میدهد، و هیچ چیز دیگری جز این چالش برای من اهمیت ندارد.
هوش مصنوعی: در این شهر نا آشنا و دور، به قدری احساس تنهایی و غریبی میکنم که سالها گذشته، ولی هنوز هیچ دوست یا آشنایی به دیدنم نیامده است.
هوش مصنوعی: تو تا زمانی که به اوج موفقیت من نرسی، به وضوح خواهی دید که این موفقیت به همه جا رسیده، اما به ما نمیرسد.
هوش مصنوعی: چرا دست تو به قدری کوتاه شد که هر چیزی که انجام میدهی دیگر به دامن رسا نمیرسد؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چه محنت است که در عاشقی به ما نرسد
کجا رویم که صد فتنه در قفا نرسد
به رویِ ما همه رنجی رسید درغمِ دوست
مگر که راحتِ رویش به رویِ ما نرسد
فراغِ دل من از آن داشتم که یک چندی
[...]
شراب لعل به آن لعل جانفزا نرسد
که آب تلخ به سرچشمه بقا نرسد
اثر ز گرمروان بر زمین نمی ماند
به گرد آتش این کاروان صبا نرسد
کجا رسد دل بی دست و پای ما ز تلاش
[...]
خدای داده ولی بنده سد راه شده
که آنچه داده خداوند ما به ما نرسد
زمانه ای است که کس دادرس به کس نبود
به دادما نرسد کس اگر خدا نرسد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.