صاحبا سقطهٔ مبارک تو
نه ز آسیب حادثات رسید
دوش این واقعه چو حادث شد
منهیی زاسمان به بنده دوید
ماجرایی از آن حکایت کرد
بنده برگویدت چنان که شنید
گفت دی خواجهٔ جهان زچمن
ناگهانی چو سوی قصر چمید
مگر اندر میان آن حرکت
چین دامن زخاک ره برچید
خاک در پایش اوفتاد وبه درد
روی در کفش او همی مالید
یعنی از بنده در مکش دامن
آسمان انبساط خاک بدید
غیرت غیر برد بر پایش
قوت غیرتش چو درجنبید
رخ ترش کرد و آستین بر زد
سیلی خصموار باز کشید
خاک مسکین زبیم سیلی او
مضطرب گشت و جرم در دزدید
پای میمونش از تزلزل خاک
مگر از جای خویشتن بخزید
هم از این بود آنکه وقت سحر
دوش گیسوی شب زبن ببرید
هم از این بود آنکه زاول روز
صبح برخویشتن قبا بدرید
یا ربش هیچ تلخییی مچشان
که از این سهل شربتی که چشید
نور بر جرم آفتاب فسرد
خوی ز اندام آسمان بچکید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به یک واقعه خاص اشاره میکند که در آن، گناهکاران به دلایل مختلف به آسمان و زمین وابستهاند. نویسنده سعی میکند داستانی را روایت کند که در آن، دو شخص در حال عبور از یک چمن زار با یکدیگر برخورد میکنند و یکی از آنها نسبت به دیگری غیرت نشان میدهد. این غیرت باعث میشود تا او به زمین و خاک چه به شکل فیزیکی و چه به شکل تمثیلی آسیب برساند.
شاعر همچنین به وضعیت وحشت و اضطراب زمین اشاره میکند که به خاطر برخورد و تنشهای میان شخصیتها دچار تزلزل شده است. در نهایت، این مفاهیم به یک نتیجهگیری در مورد تلخیها و دردهای زندگی منتهی میشود. شعر به طور کلی به بررسی احساسات انسانی و واکنشهای آنها نسبت به یکدیگر میپردازد.
هوش مصنوعی: دوست من، این افتادگی خوب و مبارک تو به دلیل آسیب های روزگار نیست.
هوش مصنوعی: شب گذشته، هنگامی که این واقعه اتفاق افتاد، من از آسمان به سمت بندهای دویدم.
هوش مصنوعی: یکی از بندگان داستانی را برای تو تعریف میکند به همان شکلی که آن را شنیده است.
هوش مصنوعی: یک روز، صاحب نعمت و قدرت از باغ به طور ناگهانی به سمت قصر حرکت کرد.
هوش مصنوعی: آیا میتوان در میان آن حرکت، دامن چین را از خاک برداشت و کنار گذاشت؟
هوش مصنوعی: خاک پای او را بوسید و به خاطر سختی و زحمتش، روی کفش او را نیز به خاک مالید.
هوش مصنوعی: از من درخواست نکن که دامان آسمان را بگشایم، زیرا خاک زادگاه من است و زیبایی آن را میبینم.
هوش مصنوعی: زمانی که غیرت او به حرکت درآید، هیچ قدرتی نمیتواند او را سرنگون کند.
هوش مصنوعی: او چهرهاش را درهم کشید و آستینش را بالا زد، سپس با قدرت و غیظ با سیلی پاسخ داد.
هوش مصنوعی: خاک بیگناه از ترس بیرحمی او به شدت نگران و لرزان شد و جرم را از آن خود دور کرد.
هوش مصنوعی: پای میمون در برابر ناپایداری خاک نمیتواند از جایش حرکت کند، مگر اینکه خود را به جلو بکشد.
هوش مصنوعی: در هنگام سحر، به دلایلی که شاید به خاطر زیبایی یا تغییر حال و هوا باشد، شب به آرامی از دستان خود برش میزند و تاریکیاش را کنار میگذارد.
هوش مصنوعی: این بیت به تصویر کشیدن لحظهای است که فردی در اوایل صبح از خواب بیدار میشود و به شکلی ناگهانی یا غیرمنتظره لباس خود را گرو میزند یا میکند. این عمل میتواند نمادی از ورود به یک روز جدید یا یک تغییر در زندگی باشد که به نوعی، شگفتی و تحولی را به همراه دارد.
هوش مصنوعی: ای پروردگار، هیچ تلخی را به آنها نچشان، که این نوشیدنی ساده را tasted کردند.
هوش مصنوعی: نور خورشید بر جسم تاریک افکنده، به سوی آسمان منعکس میشود و از شکل و اندام آسمان میچکد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گاو مسکین ز کید دمنه چه دید؟
وز بد زاغ بوم را چه رسید؟
کوی و جوی از تو کوثر و فردوس
دل و جامه ز تو سیاه و سپید
رخ تو هست مایهٔ تو، اگر
مایهٔ گازران بود خورشید
چون همی بودهها بفرساید
بودنی از چه میپدید آید؟
زانکه او بوده نیست و سرمدی است
کانچه بوده شود نمیپاید
وانچه نابوده نافزوده بود
[...]
پرده گل همه صبا بدرید
کرد چهره به شرم شرم پدید
ابر پوشید روی ماه وز برق
رایت روی ماه بدرخشید
با صیادوار دست گشاد
[...]
ای برآرندهٔ مه و خورشید
نقشبند جهان بیم و امید
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.