گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
انوری

ز مردمان مشمر خویش را به هیات و شکل

که مردمی نه همین هیکل هیولا نیست

به حسن ظاهر و باطن مسلمت نکنند

که این دو هم ز صفتهای روح حیوانیست

وگر تو گویی نطقست مر مرا گویم

که این حدیث هم از احمقی و کم‌دانیست

اگر به نطق همی حرف و صوت را خواهی

زنخ مزن نه قیاسیست این نه برهانیست

که این نتیجهٔ جانست و آن دو قرع هوا

هوا مجسم و جان نز جهان جسمانیست

برابری چه کنی با کسی که در ملکش

امیر شهر تو در آرزوی سگبانیست

به شغل دیوان بر من تکبرت نرسد

که دیوی ارچه ترا صد مثال دیوانیست

ترا اگر عملی داد روزگار چه شد

مرا به جای عمل علمهای یونانیست

به شهوتی که براندی همی چه پنداری

که در وجود همان لذتست و آسانیست

به روح من نشوی زنده تات ننمایم

که از چه نوع مرا عیشهای روحانیست

وگر تو گویی عیش من و تو هر دو یکیست

غلط کنی که مرا عقلی و ترا نانیست

ترا به روح بهیمیست زندگی و مرا

به فیض علت اولی و نفس انسانیست

بدین دلیل که گفتم یقین شدت باری

که ملک و ملک مرا باقی و ترا فانیست

بدین شرف که تو داری و این کرم که تراست

چه جای این‌همه مادر غری و کشخانیست

گذشت ظلم تو ز اندازه بر مسلمانان

ز کردگار بترس این چه نامسلمانیست

خدای شر تو از روی خلق دور کناد

که با وجود تو روی جهان به ویرانیست

 
 
 

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه

کمال‌الدین اسماعیل

بزرگوارا دانی که نه ز تقصیرست

اگر دعا گو بر درگه تو پیدا نیست

ز روی ظاهر و صورت رهی گر آنجا نیست

رواست؛ زانکه بصورت رهی گرانجا نیست

مجد همگر

تو را چو در همه عالم به حسن یکتانیست

ازان به حال منت هیچگونه پروا نیست

تو را به ماه درخشنده نسبتی نکنم

که ماه را رخ گلگون و چشم شهلا نیست

غریب نیست که روی تورشک خورشید است

[...]

سعدی

شهی که پاس رعیت نگاه می‌دارد

حلال باد خراجش که مزد چوپانیست

وگر نه راعی خلق است زهرمارش باد

که هر چه می‌خورد او جزیت مسلمانیست

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سعدی
ابن یمین

بحسن روی تو خورشید عالم آرانیست

بلطف رسته دندان تو ثریا نیست

توئی چو سرو ولی سرو ماهرخ نبود

توئی چو ماه ولی ماه سرو بالا نیست

ز جان غلام قد همچو سرو آزادت

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از ابن یمین
خواجوی کرمانی

بتی که طرّه او مجمع پریشانیست

لب شکر شکنش گوهر بدخشانیست

بعکس روی چو مه قبله مسیحائیست

بکفر زلف سیه فتنه ی مسلمانیست

مرا که ناوک مژگانش از جگر بگذشت

[...]