بتی که طرّه او مجمع پریشانیست
لب شکر شکنش گوهر بدخشانیست
بعکس روی چو مه قبله مسیحائیست
بکفر زلف سیه فتنه ی مسلمانیست
مرا که ناوک مژگانش از جگر بگذشت
عجیب مدار که اشکم چو لعل پیکانیست
خطی که مردم چشمم نبشته است چو آب
محققست که او ابن مقله ثانیست
دل شکسته که مجذوب سالکش خوانند
ز کفر زلف بتان در حجاب ظلمانیست
نظر بعین طبیعت مکن که از خوبان
مراد اهل نظر اتّصال روحانیست
پری رخا چکنم گر نخوانمت شب و روز
چرا که چاره ی دیوانگان پری خوانیست
بیا که جان عزیزم فدای لعل لبت
که با لب تو دلم را محبّتی جا نیست
تو شاه کشور حسنی و حاجبت ابرو
ولی خموش که بس حاجبی به پیشانیست
چنین که می کند از قامت تو آزادی
کمینه بنده قدّ تو سرو بستانیست
مپوش چهره که از طلعت تو خواجو را
غرض مطالعه ی سرّ صنع یزدانیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و جذابیت معشوقه و اثرات شیطانی زلف و لب او میپردازد. شاعر با بیانی شاعرانه ویژگیهای ظاهری معشوق را مطرح میکند و به تأثیر عمیق او بر دل و جان خود اشاره میکند. اشکهایی که به دلیل عشق میریزد به زینت لعل تشبیه میشود و در ادامه به نقش خود در عشق و کارکرد ظاهری زیباییها در دل میپردازد. شاعر معشوق را همچون یک شاه نشان میدهد و بیان میکند که دلش تنها برای محبت او جا دارد. اشاره به موانع و حجابهای عشق، به ویژه حجابهای زلف و چهره، یکی از موضوعات مرکزی شعر است. در نهایت، شاعر از معشوق میخواهد که خود را پنهان نکند، زیرا زیبایی او موضوعی است برای تأمل و زیباییشناسی الهی.
هوش مصنوعی: موی او نماد زیبایی و جذابیت است و لبهایش مانند شکر شیرین و زیبا، گنجینهای ارزشمند و گرانبها به حساب میآید.
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی و جذابیت چهره شخصی اشاره دارد که مانند ماه میدرخشد و در عین حال زلفهای مشکی او به نوعی فتنه و مشکلی برای مسلمانان تبدیل شده است. به نوعی در اینجا تضاد زیبایی و مسألهای که ممکن است به وجود آورد، بیان شده است.
هوش مصنوعی: من را که تیر مژگانش به دل نفوذ کرده جالب ندان که اشکم مانند لعلِ پیکانی است.
هوش مصنوعی: خطی که مردم بر چشمانم نوشتهاند، مانند آبی است که حقیقت را اثبات میکند و او همانند ابن مقله دوم است.
هوش مصنوعی: دل شکستهای که به جذبه و کشش سالکش معروف شده، به دلیل زیبایی موهای بتی، در ظلمت و کفر غرق شده است.
هوش مصنوعی: به زیباییهای ظاهری و دنیا توجه نکن، چون اهل بینش و درک حقیقی به اتحاد روحی با بزرگترین انسانها و وارستگان دست مییابند.
هوش مصنوعی: اگر به زیبایی چهرهات نگویم شب و روز چه کنم، زیرا تنها راه درمان دیوانگان یاد کردن از زیبایی توست.
هوش مصنوعی: بیا که جان گرامیام فدای زیبایی لبهایت شود، زیرا عشق و محبت قلبم در لبهای تو جایی ندارد.
هوش مصنوعی: تو پادشاه زیبایی و ابروهایت مانند حاجب است، اما سکوت کن؛ زیرا خیلیها هستند که در برابر تو به نظرت میرسند.
هوش مصنوعی: برخی افراد با قامت زیبا و آزاد تو، خود را محدود و کوچک احساس میکنند، مانند درخت سروی که در یک باغ به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: چهرهات را نپوشان، زیرا خواجو برای طرح سوالی دربارهٔ زیباییهای آفریدگار، به تماشای تو آمده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ز مردمان مشمر خویش را به هیات و شکل
که مردمی نه همین هیکل هیولا نیست
به حسن ظاهر و باطن مسلمت نکنند
که این دو هم ز صفتهای روح حیوانیست
وگر تو گویی نطقست مر مرا گویم
[...]
بزرگوارا دانی که نه ز تقصیرست
اگر دعا گو بر درگه تو پیدا نیست
ز روی ظاهر و صورت رهی گر آنجا نیست
رواست؛ زانکه بصورت رهی گرانجا نیست
تو را چو در همه عالم به حسن یکتانیست
ازان به حال منت هیچگونه پروا نیست
تو را به ماه درخشنده نسبتی نکنم
که ماه را رخ گلگون و چشم شهلا نیست
غریب نیست که روی تورشک خورشید است
[...]
شهی که پاس رعیت نگاه میدارد
حلال باد خراجش که مزد چوپانیست
وگر نه راعی خلق است زهرمارش باد
که هر چه میخورد او جزیت مسلمانیست
بحسن روی تو خورشید عالم آرانیست
بلطف رسته دندان تو ثریا نیست
توئی چو سرو ولی سرو ماهرخ نبود
توئی چو ماه ولی ماه سرو بالا نیست
ز جان غلام قد همچو سرو آزادت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.