چو کرد خیمهٔ حسنت طناب خویش مکین
خروش عمر برآمد ز آسمان و زمین
جهانیان همه واله شدند و میگفتند
یکی که: کو تن و جان؟ و یکی که: کو دل و دین؟
شگفت ماندم در بارگاه دولت تو
از آنکه دیدم از این دیدهٔ حقیقتبین
رواق حجرهٔ دل ساخت سمت بهر تو بخت
براق روضهٔ جان کرد عقل بهر تو زین
سؤال کردم دوش از خیال بوالعجبت
که از چه حیله شوم زان دو لعل شکرچین
چو یافت موی تو در کوی دلبری امکان
چو یافت روی تو در راه عاشقی تمکین
ز جزع حاصل در حال شد روان پیدا
به جادوان حزین و به ساکنان حزین
یکی به حیله همی گفت موسی آمد هان
یکی به مرو همی گفت عیسی آمد هین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره زیبایی و عظمت یک معشوق است که خیمه عشق و زیباییاش بر دلها سلطنت میکند. مردم از وجود چنین زیبایی حیران و شگفتزدهاند و در جستجوی شناخت او به سوالاتی میپردازند. شاعر در بارگاه این معشوق، به تماشا نشسته و از جذبه و زیباییهای او حیرتزدهاست. او به یاد دو شخصیت بزرگ مذهبی، موسی و عیسی، نام میبرد و به تشبیه معشوق خود به آنها میپردازد، به این معنا که معشوقش جذبهای Divine و فوقالعاده دارد. در نهایت، شاعر به تاثیرات این زیبایی بر دل و جان خود اشاره میکند که چقدر او را تحت تأثیر قرار داده و به شوق آورده است.
هوش مصنوعی: وقتی که خیمهٔ زیبایی تو برپا شد، زمان به شدت در حال گذشت است و صدای آن از آسمان و زمین به گوش میرسد.
هوش مصنوعی: مردم دنیا به حیرت افتادهاند و سوال میکنند که: کجاست بدن و روح؟ و یکی دیگر میپرسد: کجاست دل و ایمان؟
هوش مصنوعی: در کاخ سلطنت تو شگفتزده شدم، چرا که از چشمی که حقیقت را میبیند، چنین چیزی را مشاهده کردم.
هوش مصنوعی: در دل من جایی برای تو ساخته شده و بخت خوشی به زندگیام رنگ و لعاب داده است. عقل و فکر من نیز بر سر آناند که به خاطر تو، زندگیام را زیباتر کنند.
هوش مصنوعی: دیروز از خیال عجیبی پرسیدم که چگونه میتوانم از آن دو لب شیرین بهره ببرم.
هوش مصنوعی: زمانی که موی تو را در کوی محبت پیدا کردم، مثل این بود که صورت تو را در مسیر عشق یافتم و دیگر هیچ مانعی در برابر خود احساس نکردم.
هوش مصنوعی: از شدت ناراحتی، روح او آشکار شد و به سرزمین غمانگیز جادوگران و ساکنان آنجا رفت.
هوش مصنوعی: یکی فریاد میزد که موسی آمده است، و دیگری در جایی دیگر میگفت که عیسی نیز آمده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ترنج بیدار اندر شده به خواب گران
گل غنوده برانگیخته سر از بالین
هرآن که خاتم مدح تو کرد در انگشت
سر از دریچه زرین برون کند چو نگین
بخار دریا بر اورمزد و فروردین
همی فرو گسلد رشته های درّ ثمین
ز آب پاک دهان پر ستاره دارد ابر
ز باد پاک شکم پر ستاره دارد طین
بمشکرنگ لباس اندرون شدست هوا
[...]
همی کند به گل سرخ بر بنفشه کمین
همی ستاند سنبل ولایت نسرین
بنفشه و گل ونسرین و سنبل اندر باغ
به صلح باید بودن چو دوستان، نه بکین
میان ایشان جنگی بزرگ خواهد خاست
[...]
بشکل غالیه دانیست لاله ، یاقوتین
نشان غالیه اندر میان غالیه دان
بتی بمهر چو لیلی بچهر چون شیرین
بوصل او دل من شاد و عیش من شیرین
مثل زنند بشیرین لبش و لیکن هست
حدیث کردن شیرین او به از شیرین
اگر بچین بنگارند نقش چهره او
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.