چو از دوران این نیلی دوایر
زمانه داد ترکیب عناصر
زمین شد چون سپهر از بس بدایع
خزان شد چون بهار از بس نوادر
درخت مفلس از گنج طبیعت
توانگر شد به انواع جواهر
چنان شد باغ کز نظارهٔ او
همی خیره بماند چشم ناظر
زنور دانهٔ نار کفیده
ببیند در دل آبی همی سر
تو گویی برگ سیب و سیب الوان
سپهرست و برو اجرام زاهر
ز شکل بربط و از دستهٔ او
اگر فکرت کند مرد مفکر
همان هیات که از امرود و شاخش
به خاطر اندرست آید به خاطر
اگرنه برج ثور و شاخ انگور
دو موجودند از یک مایه صادر
چرا پس خوشهٔ انگور و پروین
یکی صورت پذیرفت از مصور
وگرنه شاخها را جام نرگس
به باغ اندر شرابی داد مسکر
چرا چونان که مستان شبانه
توان و سرنگونسارند و فاتر
چمن را شاخ چندان زر فرستاد
ز دارالضرب وی پنهان و ظاهر
که هر ساعت چمن گوید که هر شاخ
کف خواجه است با این بخشش و بر
ظهیر دین یزدان بوالمناقب
نصیر ملت اسلام ناصر
کمال فضل و او با فضل کامل
وفور علم و او با علم وافر
به تقدیم قضا رایش مقدم
به تقدیر قدر حکمش مدبر
بود در پیش حلمش خاک عاجل
بود در جنب حکمش برق صابر
به کلکش در فتوت را خزاین
به طبعش در مروت را ذخایر
امور شرع را عدلش مربی
رموز غیب را حلمش مفسر
ندارد هیچ حاصل عقل کلی
که نه در ذهن او آن هست حاضر
خطابش منهی آمال عاقب
عتابش داعی آجال قاهر
ز سهمش گوئیا اقرار حشوست
به دیوانش اندرون انکار منکر
دهد پیشش گواهی در مظالم
رگ و پی بر فجور مرد فاجر
قضا تاویل سهم او ندارد
حریف خویش بشناسد مقامر
بر از گردون تاسع کرد مفروض
ز قدر او خرد گردون عاشر
قدر تقدیر قدر او نداند
مقدر کی بود هرگز مقدر
ایا آرام خاکت در نواهی
و یا تعجیل بادت در اوامر
بیان از وصف انعام تو عاجز
زبان از شکر اکرام تو قاصر
ره درگاه تو گویی مجره است
ز سیم سایلت وز زر زایر
گر از جود تو گیتی دانه سازد
به دام او درآید نسر طایر
ور از لطف تو تن مایه پذیرد
چو روحش درنیابد حس باصر
نیارد چون تو گردون مدور
نزاید چون تو ایام مسافر
به فرمان بردن اندر شرع مامور
به فرمان دادن اندر حکم آمر
عمارت یافت از عدلت زمانه
زمانه هست معمور و تو عامر
فرو خورد آب عدلت آتش ظلم
چنان چون مار موسی سحر ساحر
اگر مسعود ناصر تربیت داد
عیاضی را به خلعتهای فاخر
مرا آن داد جاهت کان ندادست
عیاضی را دو صد مسعود ناصر
وگر چند اندرین مدت ندیدست
کسم در خدمتت الا بنادر
به یاد آن حقوق مکرماتت
زبانها دارم از خلق تو شاکر
وگر عمرم بر آن مقصور دارم
به آخر هم نمیرم جز مقصر
به شعر آنرا مقابل کی توان کرد
ولیکن شعر نیکوتر ز شاعر
چو خاموشی بود کفران نعمت
در این معنی چه خاموش و چه کافر
همیشه تا بود ارکان مؤثر
همیشه تا بودگردون مؤثر
چو ارکانت مبادا هیچ نقصان
چو گردونت مبادا هیچ آخر
ز چرخت باد عمری در تزاید
ز بختت باد عزمی بر تواتر
بر احکام قضا حکم تو قاضی
بر اسرار قدر علم تو قادر
سعادت همنشینت در مجالس
هدایت هم حریفت بر منابر
ترا در شرع امری باد جاری
مرا در شعر طبعی باد ماهر
چو عیدی بگذرد تا عید دیگر
به عید دیگرت هر شب مبشر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است که به توصیف زیباییها و ظرایف طبیعت و عالم میپردازد، و در عین حال به تمجید از شخصیتهای برجسته و معصوم در فرهنگ اسلامی، خصوصاً اشاره به مقام و فضائل شخصی خاص دارد. شاعر از ترکیب عناصر در طبیعت سخن میگوید و چگونگی تبدیل زمین به باغی پر از زیبایی و شگفتیها را توضیح میدهد. همچنین به تجلیات مادی و معنوی اشاره میکند و از فضائل علم، عدل و اخلاق یاد میکند. در پایان، ناشکری و خاموشی در برابر نعمات را محکوم میکند و از ثبات و استقامت در ارزشها و اصول سخن میگوید. این شعر در نهایت خواننده را به تفکر در زیباییهای عالم و جایگاه انسان در آن دعوت میکند.
هوش مصنوعی: وقتی که از دوران این آبی، دورانی که عناصر به هم پیوستهاند، عبور میکنیم.
هوش مصنوعی: زمین به طور حیرت انگیزی تغییر کرد و مانند آسمان شد، و خزان به دلیل فراوانی اتفاقات تازه، شبیه به بهار شده است.
هوش مصنوعی: درختی که از نظر مالی ضعیف و بیپول است، با برخورداری از نعمتهای طبیعی به ثروت و زیباییهایی گوناگون دست پیدا کرده است.
هوش مصنوعی: باغ به قدری زیبا و دلانگیز شده بود که چشمان ناظر، مجذوب زیباییاش گشته و نمیتوانستند از تماشای آن دست بردارند.
هوش مصنوعی: دانه نار، ذرتی است که در دل خود آبی دارد. یعنی ممکن است که چیزی که در ظاهر خوب و جذاب به نظر میرسد، در واقع درونش چیز دیگری وجود داشته باشد. این تصویر نشان میدهد که گاهی اوقات، باطن یک چیز با آنچه در بیرون دیده میشود متفاوت است و همچنین اشاره به نیاز به نگاهی عمیقتر به مقولات دارد.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که میگویید، گویا برگ سیب و میوههای رنگارنگ آسمان هستند و اجرام آسمانی درخشان هستند.
هوش مصنوعی: اگر مردی فکر کند و اندیشهاش را به کار گیرد، به این نتیجه میرسد که از شکل بیرونی و ظاهری بربط و نیز از ویژگیهای دستهاش میتوان اهمیت بیشتری به کلّ مفهوم آن بخشید.
هوش مصنوعی: شکلی که از میوه و شاخهاش به یاد میآید، یادآور خاطرهای است که در ذهن باقی میماند.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی به عمق یک چیز پی ببری، بدان که حتی دو موجود ظاهراً متفاوت، ممکن است از یک منبع و اصل مشترک سرچشمه گرفته باشند.
هوش مصنوعی: چرا خوشهٔ انگور و صورت صورت فلکی پروین به یک شکل و شمایل ترسیم شدهاند؟
هوش مصنوعی: اگر به خوبی به باغ نگاه کنی، میبینی که شاخ و برگ درختان به وسیلهی نرگسها، نوشیدنیای پرمستی دریافت کردهاند.
هوش مصنوعی: چرا شبیه به مستها، سرحال و شاداب نیستند و افسرده و غمگیناند؟
هوش مصنوعی: چمن به اندازهای طلا از محل ضرب خود فرستاد که هم در خفا و هم در آشکارا دیده میشود.
هوش مصنوعی: هر لحظه چمن میگوید که هر شاخه، نشانهای از نعمت و generosity صاحبش است و به خاطر این بخشش و مهربانی، درختان و گیاهان سرشار از زیبایی هستند.
هوش مصنوعی: شخصی در کنار دین خدا قرار دارد و دارای فضائل بسیار است؛ او پشتیبان و حامی ملت مسلمانان میباشد.
هوش مصنوعی: کمال و فضیلت او بسیار بزرگ است و دانشش نیز در بالاترین حد خود قرار دارد.
هوش مصنوعی: به خواست و اراده الهی، نظر به قضا و قدر او بر تقدیر و سرنوشت ما غالب است.
هوش مصنوعی: در برابر ویژگی بردباری او، امور زودگذر مانند خاک به نظر میرسند و در کنار گفتههای او، آرامش مانند برقی در دسترس است.
هوش مصنوعی: نیرنگ و فریب او را در جوانمردی میبینی، در حالی که خوبخواهی و مهربانیاش گنجینهای است.
هوش مصنوعی: اصل و اساس امور دینی بر پایه عدالت است و درک رمز و رازهای پنهان نیازمند صبر و بردباری است.
هوش مصنوعی: عقل کلی هیچ نتیجهای ندارد مگر این که آن نتیجه در ذهن وجود داشته باشد.
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی اشاره به چالشهای زندگی و تأثیرات آن بر انسانها دارد. در اینجا به ناتوانی در رسیدن به آرزوها و عواقب سختیها اشاره شده است. در واقع، گوینده به شرایطی میپردازد که باعث میشود فرد از رسیدن به آمال و آرزوهایش ناامید شود و در عین حال، به تأثیرات زمان و سرنوشت نیز اشاره میکند که بر زندگی افراد تسلط دارد. در نهایت، میتوان گفت که این بیان تنش میان آرزوها و واقعیتهای زندگی را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد به تکرار و بیمعنایی در اظهارات اشاره دارد و همچنین بیان میکند که در نوشتار فردی، برخی حقایق نادیده گرفته شدهاند یا بهدرستی پذیرفته نمیشوند.
هوش مصنوعی: در برابر او، رگ و پی انسان فاسد به ظلم و فساد شهادت میدهند.
هوش مصنوعی: تا هنگامی که سرنوشت تعیینکننده نیست، رقیب باید مقام و جایگاه خود را بشناسد.
هوش مصنوعی: از آسمان، نُه به دلیل سرنوشت و جایگاهش، خرد او را به عنوان دهمین آسمان قرار داده است.
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند ارزش و مقام تقدیر را بشناسد، زیرا هیچگاه معلوم نخواهد شد که چه کسی آن را رقم زده است.
هوش مصنوعی: آیا آرامش تو در دوردستهاست یا اینکه سرعت عملکرد تو در دستورات است؟
هوش مصنوعی: زبان از توصیف نعمتها و خوبیهای تو ناتوان است و نمیتواند به درستی سپاسگزار شرایط و کرامتهای تو باشد.
هوش مصنوعی: راهی که به درگاه تو میرسد، مانند جوی آب است که از نقره و طلا پیچیده و درخشان است.
هوش مصنوعی: اگر دنیا به خاطر سخاوت تو دانهای بگذارد، پرندههای نیکوکار به دام آن خواهند افتاد.
هوش مصنوعی: اگر وجودش از لطف و محبت تو برخوردار شود، حتی اگر حس بیناییاش را نداشته باشد، روحش همچنان زنده و پررنگ خواهد بود.
هوش مصنوعی: هیچکس مانند تو نمیتواند دنیای گردان را به وجود آورد و هیچ روزگاری مانند تو وجود ندارد که مسافران را به خود بگیرد.
هوش مصنوعی: در قوانین شرع، کسی که مأمور است باید از دستورات تبعیت کند، و کسی که در مقام حکمرانی است، وظیفه دارد فرمان دهد.
هوش مصنوعی: عدالت تو سبب رونق و آبادانی این زمانه شده است و این دوران به خاطر وجود تو آباد و سرزنده است.
هوش مصنوعی: آب عدل مانند آتشی که ظلم را میخورد، اینچنین است که مانند مار موسی سحر ساحر را بلعیده و از بین میبرد.
هوش مصنوعی: اگر مسعود ناصر عیاضی را با لباسهای فاخر و زیبا تربیت کرده است.
هوش مصنوعی: من مقامی به دست آوردهام که عیاضی نتوانسته به آن دست یابد، حتی اگر دو صد شخصیت بزرگ و نیکوکار همچون مسعود ناصر نیز باشند.
هوش مصنوعی: اگرچه در این مدت کسی را در خدمت تو ندیدهام، جز کسانی که در بندر هستند.
هوش مصنوعی: به خاطر بزرگمنشیها و کرامتهایت، زبانهایم همیشه شاکر و قدردان تو هستند.
هوش مصنوعی: اگر زندگیام را در راهی خاص صرف کنم، در پایان نیز جز بر اثر کوتاهی نخواهم مرد.
هوش مصنوعی: در شعر نمیتوان با کسی مقابله کرد، اما شعرهایی میتوان سرود که از خود شاعر بهتر باشد.
هوش مصنوعی: زمانی که سکوت کردن در برابر نعمتها دلیلی بر ناسپاسی باشد، در این حالت آیا کسی که سکوت میکند، واقعاً بیاعتنا و ناسپاس است؟
هوش مصنوعی: همیشه تا زمانی که عوامل مؤثر وجود دارند، آسمان و شرایط نیز تأثیرگذار خواهند بود.
هوش مصنوعی: اگر اجزای وجودت دچار نقص نشوند، مانند آسمان، هیچ پایان و کسری نباشد.
هوش مصنوعی: از خوششانسی تو، همواره برکت و رحمت به سوی تو میوزد و ارادهات به پیوستگی در حال افزایش است.
هوش مصنوعی: تو بر اساس قوانین الهی حکم میکنی و داناییات به تو این توانایی را میدهد که رازهای مقدر را بشناسی و بر آنها حاکم شوی.
هوش مصنوعی: سعادت و خوشبختی تو در جمعهای راهنمایی و هدایت به دست میآید و همچنین رقیب تو در سخنرانیها و منابر نیز حضور دارد.
هوش مصنوعی: در قوانین دین، تو به عنوان یک دستور و راهنما مطرح هستی، اما در شعر، من همچون یک هنرمند با استعداد و ماهر عمل میکنم.
هوش مصنوعی: وقتی عید تمام میشود و جشنی دیگر در پیش است، هر شب نوید یک عید جدید را بدهید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
پریچهره بتی عیار و دلبر
نگاری سرو قدّ و ماه منظر
سیه چشمی که تا رویش بدیدم
سرشکم خون شدست و بر مشجر
اگر نه دل همیخواهی سپردن
[...]
غنودستند بر ماه منور
خط و زلفین آن بت روی دلبر
یکی را سنبل نو رسته بالین
یکی را لالۀ خود روی بستر
ز مشکین جعد زنجیرست گویی
[...]
مرا، دی عاشقی گفت ای سخنور
میان عاشق و معشوق بنگر
نگه کن تا چه باید هر دوانرا
وزین دو کز تو پرسیدم بمگذر
چه خواهد دلبر از دلجوی بیدل ؟
[...]
همایون جشن عید و ماه آذر
خجسته باد بر شاه مظفر
امیر انشاه بن قاورد جغری
جمال دین و دین را پشت و یاور
خداوندی ، کجا کوته نماید
[...]
یکی گفتی که شه را ویس بدتر
به خان اندر ز صد خاقان و قیصر
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.