ای شمس دین و شمس فلک آسمان تو
ای صدر ملک و صدر جهان آستان تو
ای چرخ پست همبر رای رفیع تو
وی ابر زفت همبر بذل بنان تو
آرام خاک تابع پای رکاب تست
تعجیل باد والهٔ دست و عنان تو
اسباب دهر دادهٔ دست سخای تو
اشکال عقل سخرهٔ کشف و بیان تو
ذات مقدس تو جهانیست از کمال
یک جزو نیست کل کمال از جهان تو
گر لامکان روا بودی جای هیچکس
از قدر و از مکان تو بودی مکان تو
ور بر قضا روان شودی امر هیچکس
راه قضا ببستی امر روان تو
رازی که از زمانه نهان داشت آسمان
راند در این زمانه همی بر زبان تو
گر با زمانه کلک تو گوید که در زمین
منظور کیست حکم قضا گوید آن تو
اسرار عالمش به حقیقت شود یقین
هرکو کند مطالعهٔ لوح گمان تو
مریخ رابه خنجر تو سرزنش کند
گر دیدهٔ سپهر ببیند سنان تو
شکل هلال و بدر ز تاثیر شمس نیست
این هست عکس جام تو وان ظل خوان تو
جوزا به پیش طالع سعدت کمر ببست
چون دست تو شده است مگر بر میان تو
واندر مراتب هنر ابنای ملک را
آیین وسان دگر شد از آیین وسان تو
بر ذروهٔ وجود رساند خدنگ خویش
شست شهاب اگر به کف آرد کمان تو
تا شاخ را ز باد صبا تربیت بود
بیخ فنا برآمده از بوستان تو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به ستایش شمس دین و مقام والای او پرداخته است. شاعر به صفات برجسته او اشاره میکند و او را منبع خیر و کمال میداند. شمس را به عنوان مرکز قدرت و دانایی معرفی میکند و میگوید که همه چیز تابع اوست. او به طور ضمنی بر نقش شمس در ایجاد و تدبیر عالم تاکید میکند و او را به عنوان رازهای نهانی که در آسمان وجود داشته، توصیف میکند. در نهایت، شاعر برای شمس ویژگیهای برجستهای چون علم، قدرت و شکوه قائل است و به فرآیند شکلگیری و تاثیر او بر عالم هستی اشاره میکند.
هوش مصنوعی: ای بهترین پیشوا و تابنده آسمان، تو ابتدا و نهایت تمام عالم هستی هستی و درگاه تو سرآغاز همه چیز است.
هوش مصنوعی: ای دوران پست، با رای والای تو مقایسه میشوی و ای ابر تیره، با بخشش دست تو سنجیده میشوی.
هوش مصنوعی: خاک زیر پای تو به آرامی حرکت میکند، و درختان و نسیم به تماشای تو و حرکات تو ایستادهاند.
هوش مصنوعی: دنیا و امکاناتش به دست بخشندگی و سخاوت تو ایجاد شده است و عقل و دانش تو بستری برای فهم و بیان این مسائل است.
هوش مصنوعی: وجود پاک تو جهانی است که در آن هیچ جزئی از کمال وجود ندارد و تمامی کمالات از وجود تو ناشی میشوند.
هوش مصنوعی: اگر غیرممکن بود که جایی برای هیچکس وجود نداشته باشد، آنگاه محل و موقعیت تو باید از هر کس دیگر بالاتر و ویژهتر میبود.
هوش مصنوعی: اگر سرنوشت زندگی تو تغییر کند و هیچکس نتواند آن را متوقف کند، پس اراده و تصمیم تو میتواند سرنوشت تو را رقم بزند.
هوش مصنوعی: آسمان رازی را که در دل خود پنهان کرده بود، اکنون بر زبان تو میآورد و در این زمان فاش میکند.
هوش مصنوعی: اگر زمانه به تو بگوید که در دنیا چه کسی مورد نظر است، باید بدان که آنچه قضا و قدر تعیین کرده، همان است که برای تو مقدر شده است.
هوش مصنوعی: هر کسی که به دقت به حقیقت و رازهای جهان بنگرد، متوجه خواهد شد که این رازها به واقعیت تبدیل میشوند، و دیگر در آن گمان نمیکند.
هوش مصنوعی: اگر مریخ با خنجر تو مورد سرزنش قرار گیرد، این فقط به این دلیل است که سپهر (آسمان) قدرت تندوتیز تو را ببیند.
هوش مصنوعی: شکل هلال و ماه کامل به خاطر تأثیر خورشید نیست؛ بلکه اینها فقط سایهای از جام تو و سایهای از سفرهات هستند.
هوش مصنوعی: در زمان خوشبختی، ستارهها به نیکی و سعادت تو کمک میکنند، ولی آیا دستی که تو داری، به تو امید و راهی برای رسیدن به آن خوشبختی نمیدهد؟
هوش مصنوعی: در دنیا، هنر و خلاقیت افرادی که در موقعیتهای عالی هستند، تحت تأثیر دستورها و شیوههای تو تغییر کرده است.
هوش مصنوعی: اگر شهابسنگها بتوانند به اوج وجود برسند، تنها با تیر کمان تو میتوانند به دست بیاورند.
هوش مصنوعی: تا زمانی که باد صبا به درختان لطافت و رشد میبخشد، ریشههای فنا از باغ تو برآمده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای گشته ملک ساکن ز امر روان تو
کرده جوان جهان را بخت جوان تو
نام تو و خطاب تو از سعد و از علوست
با سعد و با علوست همیشه قران تو
گردنده آسمانی و عدل آفتاب تو
[...]
ای آسمان مُسَخّر حکمِ روانِ تو
کیوانِ پیر بندهٔ بخت جوان تو
خورشید عالمی که به هنگام بزم و رزم
گه زین و گاه تخت بود آسمان تو
گر در زمان مهدی ایمن شود جهان
[...]
ای برده عقل ما اجل ناگهان تو
وی در نقاب غیب نهان گشته جان تو
ای شاخ نو شکفته ناگه ز چشم بد
تابوت شوم روی شده بوستان تو
محروم گشته از گهر عقل جان تو
[...]
ای فخر کرده دین خدای از مکان تو
وی پشت ملک و روی جهان آستان تو
ای کرده ملک را متمکن مکان تو
وی مقصد زمین و زمان آستان تو
ای چرخ پست از بر رای رفیع تو
[...]
ای لعل فتنه بر لب چون ناردان تو
اشکم ز حسرت تو چو در دهان تو
از فربهی و لاغری رنج و صبر من
نسبت همی کنند سرین و میان تو
بیگانه وار می کنی از مهر من کنار
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.