فرخ آن شاهی که هر ماهیش فتحی دیگرست
فتح او از یکدگر زیباتر و نیکوترست
در جهانداری فتوح او طراز دولت است
در مسلمانی خطاب او جمال منبرست
تیغ او در عالم از شاهی بساطیگسترید
طول او گر بنگری از باختر تا خاورست
از نبوت بود معجز هرچه پیغمبر بکرد
بینبوت کار او چون معجز پیغمبرست
چند خوانیم از سمرها نصرت اسکندری
با چنین نصرت چه جای نصرت اسکندرست
ترک حد مشرق است و روم حد مغرب است
هر دو دارد شهریار و حق بهدست حقورست
فتح او در مشرق و مغرب چو روز روشن است
روز را مُنْکِر شدن در عقل کاری مُنْکَرست
صید کردن دوست دارد دولت پیروز او
لاجرم در دام او هر روز صیدی دیگرست
گر ز صید او نشان باید همی در شرق و غرب
خانهٔ خان صید گاه او و صیدش قیصرست
از بشارتهای فتحش در عرب واندر عجم
رایت اندر رایت است و لشکر اندر لشکرست
زانچه امسال از نبرد او به ترکستان رسید
تاگه محشر به ترکستان نهیب محشرست
تاکه عکس خنجرش درکشور توران فتاد
دشمنان دولتش را خنجر اندر حنجرست
موی در تنشان ز ترس تیر او چون خنجرست
مغز در سرشان ز بیم تیغ او چون نشترست
بیشه توران پر از شیران آهن پوش اوست
قد هر شیری به آن ماند کز آهن عرعرست
رنگ خون دشمنان بر پیکر شمشیرشان
راست گویی چون شقایق رسته بر نیلوفرست
از شرار تیغ ایشان بر زمین دشمنان
آب چون خون روان و خاک چون خاکسترست
در دل و در دست و در شمشر ایشان قوتی است
از جهانداری که داد او جهان را داورست
تا سر تیغش همی جوید صلاح ملک و دین
سر دهد بر باد هر کاو را فسادی در سر است
طلعت سلطان ز نعمتهای یزدان نعمتی است
واندرین گفتار هر دیندار با من یاورست
هر که شکر نعمت یزدان گزارد مومن است
وانکه اندر نعمتش کفران نماید کافرست
دشمن از تیغ ملکشاهی حذرکرد و برفت
زانکه تیغش صاعقه است و دشمنش دیو اختر است
خصم مسکین پیش خسرو کی تواند ایستاد
پشه کی جولان کند جایی که باد صرصر است
هست شیر فربه اندر دام و بند شهریار
کی گراید پیش صیدی کو چو میش لاغرست
از شکار بچه ی گنجشک کی یاد آورد
همت بازی که دراجش به چنگال اندر است
فتح شش کشور به دولت شاه را حاصل شده است
سال مستقبل امید فتح هفتم کشور است
نصرت او هر زمان بیش است و خصم او کم است
تا حُسامش خصمْ فرسای است و نصرت پرورست
هم به فر و هم به هیبت هم به ارج و هم به جاه
منظرش چون پیکرش زیباتر از هر منظر است
هم به دین و هم به دانش هم به فتح و هم به عدل
مخبرش چون بنگری نیکوتر از هر مخبر است
خسروا شاها نهایت نیست آثار تو را
کاندر آثار تو دریای سخن بیمعبر است
هست نام و نامهٔ تو افسر و تاج ملوک
تا تورا از دولت و اقبال تاج و افسرست
در دو چشم فتح گرد رزم تو چون توتیا است
در دماغ ملک بوی بزم تو چون عنبرست
گر خرامی سوی بزم و گر شتابی سوی رزم
مر تو را در ساغر و تیغ از دو گونه لب تر است
جانگزای است آن یکی گوهر که اندر تیغ توست
جان فزای است این دگر گوهر که اندر ساغرست
تازه بار از مدح و فتحت دفتر و دیوان و درج
تا که مدح و فتح را دیوان و درج و دفتر است
خاک و باد و آب و آذر زیر فرمان تو باد
تا که طبع ما ز خاک و باد و آب و آذر است
عدل تو غایب مباد از خلق عالم زان کجا
خلق را عدل تو چون جان و جوانی درخور است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره یک شاه بزرگ و پیروزمند است که به فتحهای پیدرپی و قدرت بینظیرش اشاره دارد. او فرمانروایی است که نه تنها در جنگها پیروز است، بلکه در جامعه نیز عدالت و دین را برقرار میسازد. فتحهای او در مشرق و مغرب جهان مانند روز روشن است و دشمنانش از ترس او به شدت وحشت دارند. وصف تیغ او به صاعقهای که دشمنان را میترساند، نشان از قدرت فراوان اوست. در نهایت، شاعر بر نعمتهای الهی و شکرگزاری از آنها تأکید میکند و میگوید که دشمنان او به هیچ وجه توان ایستادگی در برابر او را ندارند. شعر تأکید بر عظمت و عدالت شاه و فتحهای او در سالهای آینده دارد.
هوش مصنوعی: شخصی که هر بار پیروزی تازهای به دست میآورد، به راستی خوششانس است. این موفقیتها همواره از موفقیتهای قبلیاش بهتر و زیباتر خواهد بود.
هوش مصنوعی: در زمینه حکمرانی او، پیروزیهایش نشانهای از قدرت و موفقیت دولت به شمار میآید، و در میان مسلمانان، سخنان او به مانند زیبایی منبر و بلاغتش در سخنرانى است.
هوش مصنوعی: تیغ او مانند فرمانروایان، دنیایی را زیر سلطه خود دارد. اگر طول آن را در نظر بگیری، از سمت غرب تا شرق را در بر میگیرد.
هوش مصنوعی: هر چیزی که پیامبران انجام میدهند، معجزه است و نشاندهنده مقام نبوت آنهاست. اما اگر کسی بدون مقام نبوت چنین کارهایی را انجام دهد، باز هم آن کارها به نوعی مانند معجزات پیامبران است.
هوش مصنوعی: چقدر درباره سمرها و پیروزیهای اسکندر صحبت کنیم؟ با این پیروزیها، دیگر جایی برای صحبت درباره نصرت اسکندر باقی نمیماند.
هوش مصنوعی: ترکها در شرق و رومیها در غرب قرار دارند. هر دو گروه دارای حاکمی هستند و حق در دست کسی است که شایسته آن است.
هوش مصنوعی: پیروزی او در شرق و غرب به وضوح مانند روز روشن است. انکار کردن روز، کاری غیر منطقی و نادرست است.
هوش مصنوعی: دولت پیروز به شکار کردن علاقه دارد، بنابراین هر روز یک شکار جدید در دام او به چنگ میآید.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی نشانهای از شکار او پیدا کنی، باید به خانهی خان که محل صید اوست، در شرق و غرب سر بزنی و متوجه شوی که شکار او قیصر است.
هوش مصنوعی: در خبرهای خوشی که از پیروزی او در عربستان و سرزمینهای غیرعرب میرسد، نشانههای عظمت و قدرت او به وضوح دیده میشود و گروههایی به هم پیوسته و منسجم در زیر پرچم او فعالیت میکنند.
هوش مصنوعی: به دلیل نبردی که امسال رخ داد، صدای محشر و هیاهوی آن به ترکستان رسید و تا روز قیامت ادامه خواهد داشت.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که وقتی تصویر خنجر او در سرزمین توران به نمایش گذاشته میشود، دشمنان حکومت او در معرض خطر قرار میگیرند و به نوعی به تنگنا و تهدید دچار میشوند.
هوش مصنوعی: موهای آنها به خاطر ترس از تیر او مانند خنجری است و مغزهایشان به سبب بیم از تیغ او مانند نشتر میباشد.
هوش مصنوعی: بیشه توران پر از شیران زرهپوش است و قد هر شیر در آن به قد آهنی عظیم شباهت دارد.
هوش مصنوعی: رنگ خون دشمنان بر روی شمشیرهایشان مانند شقایقهایی است که بر روی نیلوفرها ظاهر شدهاند.
هوش مصنوعی: شرارههای تیغ آنها بر دشمنان باعث شده که زمین همچون خون جاری شود و خاک به شکل خاکستر درآید.
هوش مصنوعی: در دل و دست و شمشیر آنها قدرتی وجود دارد که از فرمانروایی جهان ناشی میشود و این قدرت به آنها اجازه میدهد که بر جهان حکمرانی کنند، چرا که حق قضاوت و داوری از آن خداوند است.
هوش مصنوعی: هر کس که در دلش فساد و نارضایتی وجود دارد، حتی اگر در تلاش باشد که به کشور و دینش خدمت کند، در نهایت به تباهی و نابودی میانجامد. این افراد ممکن است به ظاهر در پی صلاح و نیکی باشند، اما در واقعیت، نیتهای ناپاکشان باعث میشود که سرشان به خطر بیفتد.
هوش مصنوعی: صورتی که سلطان دارد، نتیجهی نعمات الهی است و در این سخن، هر کسی که به دین ایمان دارد، همراهم است.
هوش مصنوعی: هر کس که از نعمتهای خداوند شکرگزاری کند، مؤمن و باورمند است؛ و کسی که در برابر نعمتها کفران و ناسپاسی کند، کافر و بیایمان است.
هوش مصنوعی: دشمن از شمشیر سلطنت ملکشاهی فرار کرد چون این شمشیر همچون رعد و برق است و دشمنش مانند دیو ستارهها به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: هیچ کس نمیتواند در برابر کسی که قدرت و توانایی بالایی دارد، بایستد. مانند پشهای که نمیتواند در جایی که وزش باد شدید است پرواز کند.
هوش مصنوعی: شیر قوی و تنومندی در دام و بند یک پادشاه گرفتار است، حالا چه کسی میتواند او را به سمت شکار بکشاند، در حالی که او مانند برهای لاغر است؟
هوش مصنوعی: هیچ کس به یاد نمیآورد که از شکار جوجه گنجشک چه حسی دارد، در حالی که همت و تلاش او در این لحظه به چنگال درستی گرفتار است.
هوش مصنوعی: فتح شش کشور به دست دولت شاه اتفاق افتاده و امید میرود که در سال آینده، کشور هفتم نیز فتح شود.
هوش مصنوعی: یاری و کمک او در هر لحظه بیشتر است و دشمنانش در حال کاهش هستند، تا جایی که دشمنش ضعیف و خسته شده و یاری او روز به روز فزونی میگیرد.
هوش مصنوعی: او هم از نظر زیبایی و شکوه و هم از لحاظ احترام و مقام، جلوهای دارد که شکل و ظاهرش از هر زاویهای زیباتر است.
هوش مصنوعی: هرگاه به فردی که هم در دین و هم در علم، هم در پیروزی و هم در عدل آگاه است، نگاه کنی، متوجه میشوی که از هر خبررسان دیگری بهتر و داناتر است.
هوش مصنوعی: ای پادشاه، آثار و نشانههای تو پایانناپذیر است، زیرا در میان آثار تو، دریایی از سخن و گفتار وجود دارد که هیچ مسیری برای عبور از آن نیست.
هوش مصنوعی: نام و نوشتهٔ تو نشاندهندهٔ قدرت و عظمت پادشاهان است، زیرا تنها به خاطر لطف و شانس تو، آن تاج و مقام به تو داده شده است.
هوش مصنوعی: در چشمان تو مانند فتح و پیروزی جنگها درخشش خاصی وجود دارد و در بوی شمیم تو همانند عطر خوش بهشتی است.
هوش مصنوعی: اگر به سمت مهمانی با ناز و غمزه میروی یا با سرعت به سمت جنگ میشتابی، در هر دو حال، در میانهٔ دلبر و جنگجو، لبهای تو تر و تازه است.
هوش مصنوعی: یک گوهر ارزشمند و بینظیر وجود دارد که در تیغ تو (سلاح تو) نهفته است و جان را زنده میکند. اما گوهر دیگری نیز هست که در ساغر (کاسه شراب) قرار دارد و جان را میافزاید.
هوش مصنوعی: خبر تازهای از ستایش و پیروزی به دست آمده است و اکنون زمان آن رسیده که این رخدادها را در دفتر و کتاب ثبت کنیم، چون کار ثبت ستایش و پیروزی در دفتر و کتاب است.
هوش مصنوعی: خاک و باد و آب و آتش به فرمان تو باشد تا اینکه طبیعت ما از این چهار عنصر نشأت میگیرد.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که عدالت تو هرگز نباید از انسانها دور باشد، چرا که بر اساس این عدل، زندگی و جوانی مردم متناسب و مطلوب است. به عبارتی، وجود عدالت در زندگی افراد بسیار ضروری و اساسی است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای شهی کز مهر تو چون بهرمان گردد چمست
جام می بستان که عید فرخ و جشن جمست
چون جمت با دادیار و ملک نارفته ز چنگ
رخ ز می بیجاده رنگ و دل ز ناز و نوش مست
با رضای تو ولی را خار گردد چون حریر
[...]
رای نورانی او جز آفتاب چرخ نیست
زانکه نورش در جهان نزدیک هست و دور هست
هفت کشور در خط فرمان سلطان سنجرست
هفتگردون در کف پیمان سلطان سنجر است
جز خداوندی که عالم بندهٔ تقدیر اوست
کیست در عالم که او سلطان سلطان سنجر است
گرچهگیتی روشنیگیرد ز نور آفتاب
[...]
توبهٔ من جزع و لعل و زلف و رخسارت شکست
دی که بودم روزهدار امروز هستم بتپرست
از ترانهٔ عشق تو نور نبی موقوف گشت
وز مغابهٔ جام تو قندیلها بر هم شکست
رمزهای لعل تو دست جوانمردان گشاد
[...]
تاج دین محمودبن عبدالکریم است آنکه هست
از می احسان او گیتی پر از هشیار روست
صاحب دیوان استیفا که اهل فضل را
اندر او اهلیت صاحب قرانی بود و هست
از دوات کله گیسوی منیر افسر بکلک
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.