نه بود و نه هست و نه باشد دگر
چو سلطان ملکشاه پیروزگر
شهنشاه آفاق و صدر ملوک
خداوند گیتی و شاه بشر
شهیکش خدای آفرید از خرد
شهیکش خرد پرورید از هنر
بدو تازه گشته است جان رسول
بدو زنده ماندست نام پدر
ملوک زمانه ز ایام او
نوشتند تاریخ فتح و ظفر
ز بهر نظام و صلاح جهان
چو خورشید همواره اندر سفر
به شرق اندرست او و جنگآوران
به غرب اندر از تیغ او بر حذر
به دهر اندرون هیچ خسرو نماند
که از دولت او ندارد خبر
کجا بگذرد موکب و رایتش
به راهی که آن هست دشوارتر
کنند ای عجب صد هزاران سوار
بر آن راه شاد و تن آسان گذر
توگویی که نصرت بود پیشرو
تو گویی که دولت بود راهبر
من از روستم چند گویم خبر
من از هفتخوان چند گویم سَمر
که چون روستم صد هزارش غلام
که چون هفتخوان صد هزارش هنر
کسیکاو بتابد ز پیمانش دل
کسی کاو بپیچد ز فرمانش سر
بریزند خون دلش بر زمین
بکاوند مغز سرش تا کمر
فرود آورندش زکوه بلند
فرو افکنندش ز کوه و کمر
به دولت کند شاه گیتی همی
تن و جان بدخواه زیر و زبر
چنین دولت از خسروان کس نداشت
زهی دولت خسرو دادگر
ایا پادشاهی که بخت بلند
همی پیش تخت تو بندد کمر
روان است حکم تو همچون قضا
بلندست قَدر تو همچون قدر
شهان زیر پیمان تو یک به یک
جهان زیر فرمان تو سر به سر
تو اندر جهانی و بیش از جهان
چنان کز صدف بیش باشد گهر
کسی کاو ز جاهت ندارد پناه
کسی کاو ز عدلت ندارد سپر
چو جسمی بود کش نباشد روان
چو چشمی بود کش نباشد بصر
ز اقبال تو بندگان تو را
فزون است هر روز جاه و خطر
ز بیم تو گشته است بدخواه تو
به سان یکی مرغ بیبال و پر
همش روی زردست و هم اشک سرخ
همش مغز خشک است و هم چشم تر
اگر بیرضای تو یک دم زند
در آن دم زدن عمرش آید بسر
رضای توگویی که آب و هواست
که زو زنده ماند همی جانور
ز شمشیر تو حاسدان تو راست
فزون هر شب و روز بیم و ضرر
جهان بیشتر زیر فرمان توست
چه شرق و چه غرب و چه بحر و چه بر
حقیقت چنان دان که باقی تو راست
سخن مختصر شد سخن مختصر
همی تا ز بهر صلاح و فساد
بود هفت را در ده و دو نظر
مه و سال و روز و شب خویش را
به نیکی گذار و به شادی شِمُر
همه نام جوی و همه کام ران
همه بزم ساز و همه نوش خور
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی عظمت و اقتدار سلطان ملکشاه میباشد. شاعر او را به عنوان شهنشاه آفاق و حکمرانی دانا و توانا توصیف میکند که بر سرزمینها حکومت میکند و تاریخ پادشاهیاش پر از فتوحات و پیروزیهاست. شاعر به ویژگیهای مثبت او مانند عدالت، خرد و هنر اشاره میکند و میگوید که هیچ پادشاهی به اندازهی او در تاریخ وجود نداشته است. همچنین، او قدرت و عزم سلطان را در برابر دشمنانش تحسین کرده و وضعیت بندگان و بدخواهان را در سایهی فرمانروایی او بیان میکند. در نهایت، شاعر از تأثیر مثبت فرمانروایی او بر جامعه صحبت میکند و تأکید میکند که زندگی به خیر و نیکی باید سپری شود.
هوش مصنوعی: نه زمان گذشته، نه حال و نه آینده، مانند سلطان ملکشاه پیروز، دیگر هیچکس مثل او وجود ندارد.
هوش مصنوعی: این جمله به توصیف مقام و جایگاه یک شخص بسیار بزرگ و قدرتمند میپردازد. او به عنوان یک پادشاه در جهان شناخته میشود و در میان دیگر پادشاهان، مقام و مرتبهای ویژه دارد. همچنین، این فرد صاحب قدرت و تواناییهای زیادی است که باعث میشود او را به عنوان سرور بشر و دنیای مادی بپذیرند.
هوش مصنوعی: خداوند بزرگ با عقل و اندیشه پادشتی را خلق کرد و از هنر و استعداد، پادشاهی با خرد را پرورش داد.
هوش مصنوعی: جان پیامبر تازه احیا شده است و نام پدرش همچنان زنده و یادش در یادهاست.
هوش مصنوعی: شاهان و حکمرانان زمانه، موفقیتها و پیروزیهای او را در تاریخ ثبت کردند.
هوش مصنوعی: به خاطر نظم و بهبود وضعیت جهان، مانند خورشید همیشه در حال حرکت و سفر است.
هوش مصنوعی: او در شرق قرار دارد و جنگجویان در غرب باید از تیغ او بترسند.
هوش مصنوعی: در این دنیا هیچ پادشاه و بزرگواری باقی نمانده است که از خوشبختی و دستاوردهای خود اطلاعی نداشته باشد.
هوش مصنوعی: کجا میتواند کاروان و پرچمش از راهی عبور کند که آن راه دشوارتر است؟
هوش مصنوعی: چه شگفتانگیز است که صد هزار سوار بر آن مسیر شاد و آسوده میگذرانند.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که پیروزی و موفقیت همیشه همراه تو هستند، گویی که قدرت و خوش شانسی تو را رهبری میکنند.
هوش مصنوعی: من از سرگذشت خودم چه بگویم و از دشواریهایی که در زندگی پشت سر گذاشتم، و چه بگویم از چالشهای زیاد و موانع سختی که در راه رسیدن به هدفهایم وجود داشته است.
هوش مصنوعی: روستایی از من به اندازهی صد هزار نفر خدمتگزار دارد و همانطور که هفتخوان رستم به اندازهی صد هزار هنر و قابلیت دارد.
هوش مصنوعی: کسی که به عهد و پیمان خود وفا نکند، دل دیگران را شاد نمیکند. همچنین، کسی که از زیر بار مسئولیتها فرار کند، سرنوشت خود را دچار پیچیدگی میسازد.
هوش مصنوعی: دلش را به شدت میسوزانند و خونش را بر زمین میریزند و سرش را به اندازه کمرش شکسته و خرد میکنند.
هوش مصنوعی: او را از کوههای بلند پایین میآورند و به زمین میافکنند.
هوش مصنوعی: شاه دنیا به واسطه قدرتش، دشمنان را سرنگون میکند و به تلاطم در میآورد.
هوش مصنوعی: هیچکس به اندازهی خسروان، اینچنین سعادت و خوشبختی را نداشته است. چه خوشبختیای که از جود و بخشش خسرو به ما رسیده است.
هوش مصنوعی: آیا پادشاهی که شانس و بخت بلند در برابر تو خود را آماده و محکم میکند؟
هوش مصنوعی: حکم تو مانند سرنوشت روان و جاری است و مقام تو همانند تقدیر عظیم و والاست.
هوش مصنوعی: پادشاهان جهان به ترتیب زیر بار عهد و پیمان تو هستند و تمام دنیا تحت فرمان تو قرار دارد.
هوش مصنوعی: تو در جهانی به اندازهای هستی که ارزش و بهای تو از هر چیزی بیشتر است، مانند درخشندگی جواهرات که از صدف ها بیشتر میباشد.
هوش مصنوعی: کسی که به خاطر مقام و موقعیتش از تو protection (پناه) نمیگیرد، و کسی که به خاطر عدالت تو نمیتواند خود را از خطر محافظت کند، در واقع فضایی برای اعتماد به تو ندارد.
هوش مصنوعی: اگر چیزی وجود داشته باشد که روحی در آن نباشد، مانند جسمی بدون جان، یا چشمی باشد بدون بینایی، ارزش و کارکردی نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: به واسطه خوشاقبالی تو، هر روز بر تعداد کسانی که به تو خدمت میکنند افزوده میشود و به همین دلیل، مقام و اعتبار تو نیز بیشتر میشود.
هوش مصنوعی: از ترس تو، دشمن تو مانند پرندهای شده که بال و پر ندارد.
هوش مصنوعی: این عبارت به توصیف حالتی اشاره دارد که فردی با ظاهر ناتوان و غمگین مواجه است. صورت او زرد و بیروح به نظر میرسد و اشکهایی که از چشمانش میریزد نیز نشانی از درد و رنج درونی اوست. در عین حال، نشان میدهد که درونش خالی و خشک شده است، اما در عوض چشمانش هنوز میتوانند احساساتی عمیق را نمایش دهند. این تضاد میان حالت ظاهری و احساس درونی شرایطی را به تصویر میکشد که در آن فرد به رغم سختیها و غمها، هنوز توانایی ابراز احساساتش را دارد.
هوش مصنوعی: اگر رضایت تو نباشد، حتی یک لحظه هم زندگی فردی ارزش ندارد و عمر او به پایان میرسد.
هوش مصنوعی: رضای تو همچون آب و هواست که به زندگی موجودات ادامه میدهد و بدون آن، زندگی ممکن نیست.
هوش مصنوعی: از شمشیر تو، حسادتکنندگان بر تو بیشتر میشوند، هر شب و روز در معرض خطر و زیان هستند.
هوش مصنوعی: دنیا بیشتر تحت کنترل توست؛ چه در سمت شرق، چه در سمت غرب، چه در دریا و چه در خشکی.
هوش مصنوعی: حقیقت را به گونهای بشناس که در وجود تو باقی بماند، که این امر خود بیانگر حقیقتی است که میتواند بهطور مختصر بیان شود.
هوش مصنوعی: تا زمانی که برای بهبود و جلوگیری از فساد تلاش کنیم، میتوانیم به هفت مورد در دو نظر توجه کنیم.
هوش مصنوعی: مراقب باش که ماه، سال، روز و شبهای خود را با نیکویی بگذرانید و لحظات شادی را در زندگیتان حساب کنید.
هوش مصنوعی: همه به یاد جوی و همه به دنبال لذت هستند، همه در شادی و جشن مشغولند و همه از خوشی مینوشند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
که را رودکی گفته باشد مدیح
امام فنون سخن بود ور
دقیقی مدیح آورد نزد او
چو خرما بود برده سوی هَجَر
نبودی جدا یک زمان از پدر
پدر نیز نشگیفتی از پسر
پدید آرد آن سرو بیجاده بر
همی گرد عنبر به بیجاده بر
ز روی و ز بالا و زلف و لبش
خجل شد گل و سرو و مشک و شکر
بت و ماه را نام خوبی مده
[...]
ز شرم گنه آبرویم مبر
چو خاکم ز تقصیر من درگذر
ازین پس پیمبر نباشد دگر
به آخر زمان مهدی آید به در
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.