گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
اثیر اخسیکتی

باز مرا عشق کهن تازه شد

باز ز من شهر پر آوازه شد

دل ز برم رخت سفر بار کرد

جان ز پی اش تا در دروازه شد

رنج دل سوخته از حد گذشت

درد دل ریش زاندازه شد

عشق اثیر ار چه کهن گشته بود

مژده شما را که ز سر تازه شد