گنجور

 
اثیر اخسیکتی

دلا آن به که با جان در نبندی

مرا با دلبر دیگر نبندی

رهی آنگه که این جا نیست شاید

که پایت درد باشد سر نبندی

ز باطل دعوی خود شرم داری

گناه جور بر داور نبندی

تو را عشق از میان خانه دردی است

چه سود، ار در ببندی ور نبندی

نه چشمم بر خیالت از لب اوست

سزد گر آب در شکر نبندی

بدین روزم ببین تا ز آبِ دیده

ره خوابم همه شب بر نبندی

اثیرا هیچ نگشاید ز یارت

بدیدی جای خود هم درنبندی

 
 
 
جدول قرآن کریم