هوای گلشن کویت نسیم باد بهار
گدیی خرمن مویت شمیم مشک تتار
مگر گشود در جان هوای آن سر کوی
که بوی عنبر سارا دمید از آن گلزار
هوای گلشن کویت نسیم کشور جانها
گدای خرمن مویت شمیم عنبر سارا
تقطیع: مفاعیلن ۴بار- مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن
قافیه: مجرد مقید
بحر: هزج سالم – مجتث مخبون
صنعت: ذوبحرین- ترصیع
یقین که عارض و روی تو در دل خوبی است
که هست عاشق خونین جگر ازو افکار
شدست گرد رخت زلف از شکن خرمن
بخوشه چین تو مشک ختن کند ایثار
هنوز در حد چین است جعد طره تو
که رفت تا حد چین زو نسیم عنبر بار
ای در حد خوبی رخت زلف از شکن در حد چین
خونین جگر از بوی تو مشک ختن تا حد چین
تقطیع: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفلان
قافیه: مردف بردف مفرد
بحر: رحز مثمن مذال
صنعت: ذوقافیتین- تجنیس تام
تویی که روز وصالم ز گریه زهر دهی
منم که خون خورم از آن دو لاله گون رخسار
اگر زکین کشدم غم گذار تا بکشد
تو جان دهی چو ببینیم یکنظر بردار
چو دیده ام برخت بیند و دعا خواند
بگو که چشم در آثار صنع بیچون دار
روز وصلم گریه هرگز کی گذارد دیده بی خون
کز دو رخسارت ببینم یکنظر در صنع بیچون
تقطیع: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلییان
قافیه: مردف بردف نوع دیگر
بحر: رمل مثمن مسبغ
صنعت: تجنیس خطی
مه وصال تو هر کس که یافت تا بابد
بصبر جسته و ما را کجاست صبر و قرار
نکو بمکر و بدستان کجا شود حالش
اگر وصال نیابد بدست این بیمار
وصالت که یابد بمکر و بدستان
بصبرست و ما را نیاید بدست آن
تقطیع: فعولن فعولن فعولن فعولان
قافیه: مردف بردف مفرد نوع دیگر
بحر: متقارب مسبغ
صنعت: تجنیس مرکب
عجب تر این که ترا هست صد چو من مجنون
که از وفا بدرد رخت هستیش صد بار
منم که عالمی از دردمندیم سوزند
تویی که بر تو دعا دردمند لیل و نهار
ای ترا همچو من عالمی دردمند
کز وفا بر رخت صد دعا دردمند
تقطیع: فاعلن فاعلن فاعلن فاعلان
قافیه: مقید بحرف قدی
بحر: متدارک مذال
صنعت: تجنیس ناقص
ربود نقش رخت هوش من چه گر در عشق
حریف نقد دو کون است عاشق دیدار
وجود من ز محبت از آن چو برق افروخت
که رنگ آن دورخ افروخت چهره چون گلنار
نقش رخ تو شمع محبت چو برفروخت
نقد دو کون عاشق یکرنگ او فروخت
تقطیع: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلات
قافیه: مردف بردف مرکب
بحر: مضارع اخرب مکفوف مقصور
صنعت: تجنیس تام
زبسکه بوی تو آورده باد خاک رهش
ز شوق پای تو بوسید دل چو عاشق زار
نخورده باده بمستی شتافت در عشقت
کسی که پایه عشق از تو یافت مجنون وار
بوی تو آورد باد باده بمستی شتافت
پای تو بوسید دل پایه عشق از تو یافت
تقطیع: مفتعلن فاعلات مفتعلن فاعلات
قافیه: مردف بردف مرکب نوع دیگر
بحر: منسرح مطوی موقوف
صنعت: تجنیس زاید
دلم اگر همه شیرست بگذر از شمشیر
که خوار عاشق و غمخوارتست چون من خوار
کنون بعشق تو جیحون ز اشک خواهم ریخت
چو آب روی خود از گریه ریختم چو بحار
دل اگر شیرست از شمشیر عشقت چون گریخت
خوار غمخوارست چون من آبروی از گریه ریخت
تقطیع: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلات
قافیه: مردف بردف مرکب نوع دیگر
بحر: رمل مثمن مقصور
صنعت: تجنیس مکرر و مزدوج- اشتقاق
یقین بلاغ من آنگه بود درست که شعر
بیان حال نماید به کلک سحر شعار
بیان حسن تو هر چند راغبم نکنم
که شوق آمده غالب بعقل دعوی دار
بلاغ من که بود در بیان حسن تو راغب
بیان حال نماید که شوق آمده غالب
تقطیع: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن
قافیه: مقید بتاسیس و دخیل
بحر: مجتث مخبون
تقطیع: مقلوب کل مجنح
از آن بسوخته مجمر صفت دلم محنت
که مجرمم من مست از شکایت دلدار
شکایتم که تو میسوزی از تغافل نیست
چنانکه زلف تو کند از تطاولم بن و بار
مجمر صفت دل من میسوزی از تغافل
مجرم منم اگر چه زلفت کند تطاول
تقطیع: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن
قافیه: مقید بتاسیس و دخیل مضموم
بحر: مضارع جزوی اخرب جزوی سالم
صنعت: مقلوب بعض
دلم که ریش و جگر خون شدست از آن گرید
که شیر میشود از عشق دیده اش خونبار
رهین عشق دلم شد ز خنجر آهن
که سر نهاد بدامن مرا که آن بردار
ریش کردی دلم ز خنجر آهن
شیر از عشق سر نهاد بدامن
ریش کردی دلم زخنجر آهن
شیر از عشق سر نهاد بدامن
تقطیه: فاعلاتن مفاعلن فعلاتن- بیت ثانی- فاعلاتن مفاعلن فعلات
قافیه: مقید بتاسیس و دخیل مفتوح- ثانی خطی
بحر: خفیف مسدس مخبون صدر و ابتداء سالم- بیت ثانی- خفیف مخبون مقصور
صنعت: مقلوب کل- ذو وجهین هم در وزن هم در معنا
خراب گریه شدم آنچنان که دیده کنم
چو من که دیده جزاهای خویشتن بکنار
اگر چه زارتر از من کسی بدهر ندید
درونم اینهمه آه از چه دید آه از یار
دیده کنم زارتر از من که دید
دیده جزاها همه آه از چه دید
تقطیع: مفتعلن مفتعلن فاعلات
قافیه: مجرد مردف
بحر: سریع مطوی موقوف
صنعت: مقلوب مستوی- مصرع مصرع باژگونه توان خواند
مگر که همدم اهل نظر ز عین وقار
بشمع عارض تو تافت تا فزود انوار
یقین که از نظر التفات بخت امشب
رخ چو لاله ات آمد مه تمام عیار
همدم اهل التفات امشب
بشما تافت لاله آمد مه
تقطیع: فاعلاتن مفاعلن فعلن
قافیه: خطی
بحر: خفیف مسدس مخبون صدر سالم عروض اصلم
صنعت: مقلوب مستوی نوع دیگر که بیت تمام باژگونه توان خواند
دمید بر سمنت تا ز زلف و خط سنبل
مه من از شب زلفت نمود صبح قرار
برافکن از مه رخ پرده چاشت کن شامم
که بیشک آن مه رخ چاشت میکند شب تار
بسمن تاز زلف سنبل کاشت
مه من شب نموده بیشک چاشت
کاشت سنبل ز زلف تا بسمن
چاشت بیشک نمود شب مه من
تقطیع: فعلاتن مفاعلن فعلان- فعلاتن مفاعلن فعلن
قافیه: مردف بردف زاید نوع دیگر
بحر:خفیف مسدس مخبون اصلم مسبغ – ثانی:خفیف مسدس مخبون محذوف
صنعت: مقلوب مستوی نوع دیگر لفظا بلفظ بر آن صورت که نوشته شد
از آن که درد تو دل داد خواه هر در کرد
ز درد و داوری دل بحق برم زنهار
قبول درد توام داد پایه اقبال
دل مرا بدر آورد دردت از ادبار
درد دل داد و درد دردم داد
درد او دل در آورد در داد
تقطیع: فاعلانن مفاعلن فعلان
قافیه: مقید بردف مفرد
بحر: خفیف مسدس مخبون مسبغ صدر و ابتدا سالم
صنعت: مقطوع غیر منقوط
به پیشش ار بنشینی بشب نشینی تو
چه بیشیش که به بینی به پیش بینی کار
پیشش بنشین به شبنشینی
بیشیش ببین به پیشبینی
پیشش بنشین به شبنشینی
بیشیش ببین به پیشبینی
تقطیع: مفعول مفاعلن فعولن
قافیه: مطلق بر دف
بحر: هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف
صنعت: موصول منشاری منقوط
اگر چه دام بلایی گر آنکه بفریبی
همانست یاری اگر آن رقیب نیست دچار
دام بلایی کان فریبی
آنست یارا کان رقیبی(کذا)
تقطیع: مفتعلن فع مفتعلن فاع
قافیه: مطلق بردف- مجهول و معروف
بحر: منسرح مطوی منحور مجدوع
صنعت: محرر مقر و باللغتین عربی و فارسی
لب تو جان کسی جان من زغمزه شکافت
بیا خدنگ غمت بین نشسته تا سوفار
شدست جان مرا تاب لیک ناچارست
حریف ناوک پرتاب کیست جز ناچار
جان کجا غم ز کجا تاب کجا
یا خدنگ غم پرتاب کجا
تقطیع: فاعلاتن فعلاتن فعلن
قافیه: مقید بردف مفرد
بحر: رمل مسدس مخبون محذوف صدر و ابتدا سالم
صنعت: رقطا(یکحرف منقوط یکحرف غیر منقوط)
اگر نه آینه را گه گه ای پری بینی
دو عالم ارچه به بیزی نظیر چشم مدار
هزار ماه که محمل نشین شود پیشت
عجب که همسر از آن بینی ای فرشته وقار
هر گه به بینی محمل نشینیش
عالم به بیزی همسر نبینیش
تقطیع: فعلن فعولن فعلن فعولان
قافیه: مطلق بردف و خروج
بحر: متقارب اثلم
صنعت: خیفا(یک کلمه منقوط یک کلمه غیرمنقوط)
گدای در ز در ای آفتاب دور مساز
که تن بسوختش از حسرت این فقیر اطوار
لبان وصف دلم زان رخ چو آذریست (کذا)
که ثابت است بسی عاشق تو در اسرار
گر آنکه پیش همه نقش ملک چین گلهاست
گل جهان خشبی پیش لمعه ات انگار
وجود ماه فلک نیست غیر عکس تنت
چو فیض مهر تواش همسرست شد سیار
ای دزدی آب رز از آن رخ آذر
تن سوخت حریف طربت عاشق سر
پیش همه نقش ملک چین عکس تنت
گلها خشبی لمعه فیضش همسر
تقطیع: مفعول مفاعلن مفاعیلن فع
قافیه: مقید مجرد
بحر: هزج اخرب ابتربوزن رباعی
صنعت: مرکب الصنایع- رقطا- خیفا- مقطوع- موصول، مصراع اول: مقطوع حرفی منقوط حرفی غیر منقوط، مصرع دوم: موصول بدو حرف- دو حرف منقوط دو حرف غیر منقوط مصرع سوم و چهارم موصول بسه حرف و چهار حرف کلمه یی منقوط کلمه یی غیرمنقوط.مج
نشان باغ بهشت آن جمال و حاجب و زلف
لب تو ساقی جانبخش و کوثر ابرار
بگوهر آن خط سبز تو خاتم خوبی
قد تو سایه طوبی کشیده در رفتار
شب تو حاجب گوهر خط تو خاتم خوبی
لب تو ساقی کوثر قد تو سایه طوبی
خط تو خاتم خوبی شب تو حاجب گوهر
قد تو سایه طوبی لب تو ساقی کوثر
حاجب گوهر لب تو خاتم خوبی خط تو
ساقی کوثر لب تو سایه طوبی قد تو
تقطیع و بحر: مفاعیلن ۴ بار: هزج سالم- فاعلاتن ۴ بار: رمل سالم- مفتعلن ۴بار: رجز مطوی- مفاعلن فعلاتن ۲ بار: مجتث مخبون- فعلاتن ۴ بار: رمل مخبون
قافیه: اول مجهول معروف خطی- ثانی: مقید مجرد – ثالث : موصول بدو حرف
صنعت: طرد العکس- ملون به پنج بحر
از آن کشد همه این واله از تو داغ فراق
که نیست باده اش از نوش وصل نوشگوار
دمی که جرعه عشرت ز جام وصل کشم
کشد ز بخت بد آن چشم ره زنم بخمار
دمی ناله از داغ هجرت کشم
گهی باده از نوش وصلت چشم
تقطیع: فعولن فعولن فعولن فعل
قافیه: مقید مجرد
بحر: متقارب محذوف
صنعت: سجع متوازن
زصد نگار تو داری ز بی نیازی ننگ
ز صد هزار فقیرت به دلنوازی عار
فتاده سر و بپایت همین هنر دارد
که جان برای قدت میدهند سرو و چنار
صد نگار از نیاز سر بپات می نهند
صد هزار دلنواز جان برات می دهند
تقطیع: فاعلات فاعلات فاعلات فاعلات
قافیه: مطلق بخروج
بحر: رمثل مثمن مکفوف مقصور
صنعت: سجع متوازی
یقین که سیمتنی لیک آتشین لعی
یقین که غنچه لبی لیک شکرین گفتار
ضرورش از رخ چون یاسمین سیم تنست
دلی که از چمن دوستی است برخوردار
سیمتنی لیک رخ چو یاسمنستت
غنچه لبی لیک شکرین دهنستت
تقطیع: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع
قافیه: مطلق بخروج و مزدی
بحر: منسرح مطوی منحور
صنعت: تاکید المدح بما یشبه الذم
نشسته ام همه شب دل حزین براه ستم
لب از فغان چو سگان بازو چشم کرده چهار
چرا تو تابی از افغان رخ ار چو سگ نالم
که هستمت همه شب پاسبان من بیدار
ملول از همه غم کیست چون من بی بخت
حزین براه ستم کیست چون من غمخوار
همه شب حزین برهستمت بفغان چو سگ ز مهستمت
بفغان چو سگ ز مهستمت همه شب حزین برهستمت
تقطیع: متفاعلن ۴ بار
قافیه: مطلق بخروج و مزید و نایره
بحر: کامل مثمن
صنعت: طرد العکس
سرم فدای رهت مست من نظر کن باز
که باز عربده دارد دو نرگست دربار
عجب که عربده دارد غم تو بر دل و دین
غم تو غارت دین باشدش یقین کردار
اگر چه دارد اسیر غم تو آه و فغان
ببرد دین بیقین زلفت از وی ای عیار
درآمدی بدلم باز چون بت چینی
بجانم ای بت چین کرده یی کمین انبار
مستم نظر از عربده دارد بردین
از عربده دارد سر غوغا بیقین
دارد سر غوغا بدلم آن بت چین
بردین بیقین آن بت چین کرده کمین
تقطیع: مفعول مفاعیل مفاعیلن فاع
قافیه: مردف بردف
بحر: هزج اخرب مکفوف ازل
صنعت: مربع
تبیست در تن من گرم دلبرا قدمی
که دانم از قدمت وار هم ز تابش نار
ترا ز عین وفا خواستم من از ایزد
بیاوصدق و صفابین و خشم و کین بگذار
وجود من که نمودش بدولت شاه است
دلش زهمت شاه آتشی است قهر شرار
اگر زدیده من سیل خون رود چه عجب
که هستم از طلب درد ساغری افکار
نمیرود ز سرم ذوق راحت ایساقی
تو هم پر آب بقا کن قدح بنوش و مدار
بنوش جام عطای ازل ز رحمت شاه
گرت ز حضرت شاه است مستی ایهشیار
بینم کرم دلبر در عین وفا- از دولت شاه
دانم قدم رهبر با صدق و صفا- از همت شاه
دیدم سند سرور احسان و عطا- از رحمت شاه
هستم طلب ساغر پر آب بقا- ازحضرت شاه
تقطیع: مفعول مفاعلن مفاعیل فعل- مستزاد- مفعول فعول
بحر: هزج اخرب مقبوض مکفوف مجبوب- مستزاد: اخرب اهتم
قافیه: مقید مجرد- مستزاد مردف بردف در هر چهار مصراع
صنعت: مرکب مدور اختراع خاص
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شامل چندین قطعه شعر است که به توصیف معشوق و احساسات عاشقانه پرداختهاند. در هر بخش، شاعر به زیباییهای معشوق، عواطف و افکار عاشقانهاش اشاره میکند. توصیفهایی مانند "نسیم بهار" و "بوی مشک" حس لطافت و دلنشینی را منتقل میکند. همچنین، احساسات عمیق عشق و درد فراق در این اشعار به خوبی مشهود است. در نهایت، شاعر با استفاده از صنایع ادبی مختلف به بیان افکار خود درباره معشوق پرداخته و زیبایی و دلبستگی خود را نسبت به او به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: هوا و فضای گلشن تو مانند نسیم دلانگیز بهار است، و عطری که از خرمن موی تو به مشام میرسد، همچون بوی مشک است که از تارهای عود میوزد.
هوش مصنوعی: آیا در دل من جایی باز شده که هوای آن خیابان را احساس کنم، جایی که عطر خوش عطرعنبر از آن باغ به مشام میرسد؟
هوش مصنوعی: نسیم خوشایند باغ تو جانها را به خود جذب میکند و من بندهای هستم که در برابر خوشبویی موهایت خود را به خاک میافکنم.
هوش مصنوعی: این متن به الگوی وزن شعر اشاره دارد که شامل تکرار عناصری خاص با تعداد و ترتیب معین است. به طور خاص، ساختار شعری که چهار بار مفاعیلن و دو بار مفاعلن و دو بار فعلاتن به کار رفته است.
هوش مصنوعی: قافیه به معنی تطابق صداها در پایان دو یا چند واژه است. در اینجا، مفهوم قافیه به دو نوع تقسیم میشود: "مجرد" که در آن واژهها از نظر ساختار و معنی مستقل هستند و "مقید" که به واژههایی اشاره دارد که به یکدیگر وابستهاند یا در یک بافت خاص به کار میروند.
هوش مصنوعی: بحر به معنای نوعی وزن شعری است که شامل بخشهایی با الگوی خاصی از هجاء میباشد. "هزج سالم" به یکی از انواع این وزنها اشاره دارد که ساختاری مشخص و متوازن دارد، در حالی که "مجتث مخبون" نوع دیگری از وزن است که کیفیت و لحن خاصی به شعر میبخشد.
هوش مصنوعی: صنعت مربوط به ذوب فلزات و همچنین فرآوری و تزئین آنهاست.
هوش مصنوعی: قطعاً زیبایی و چهرهات در دل من، محبتی عمیق به وجود آورده است که باعث شده عاشق درد کشیدهای باشم و از این عشق افکار و احساساتم تحت تأثیر قرار گیرد.
هوش مصنوعی: موهای رخت به دور چهرهات مانند خوشههای گندم است و بوی دلانگیز و خوش عطری دارد که همچون مشک ختن میخوشبو میکند و این زیبایی به خاطر توست.
هوش مصنوعی: موهای تو هنوز به زیبایی و لطافت حد چین است، در حالی که نسیم خوشبوی عطر عنبر به آن میوزد.
هوش مصنوعی: ای دل، زیباییهای تو به حدی است که زلفهایت مانند چنارهای موجدار و چیندار است و عطر تو همچون مشک ختن، دل را میسوزاند.
هوش مصنوعی: تقطیع به معنای تقسیم یک جمله یا عبارت به بخشهای کوچکتر برای تجزیه و تحلیل ساختاری آن است. در اینجا الگوی موجود نشاندهنده نوعی وزن شعری است که از بخشهای خاصی تشکیل شده است. این الگو شامل تکرار یک سری از هجاها میباشد که به طور منظم ترتیب داده شدهاند.
هوش مصنوعی: قافیه به معنای استفاده از کلمات یا صداهای مشابه در پایان چند خط شعر یا جمله است. در اینجا، کلمات "مردف"، "بردف" و "مفرد" نمونههایی از قافیه میباشند که به نوعی با هم ارتباط صوتی دارند.
هوش مصنوعی: بحر: یک نوع قالب شعری است که از ترکیب هجای خاصی تشکیل شده و در ادبیات عرب مورد استفاده قرار میگیرد. این قالب شعری دارای الگو و ریتم مشخصی است که شاعر بر اساس آن اشعار خود را سروده و به بیان احساسات یا موضوعات مختلف میپردازد.
هوش مصنوعی: صنعت: ذوقافیتین - تجنیس کامل
هوش مصنوعی: تو هستی که در روز وصالم، از اشکهای تو جانم به درد میآید، و منام که از آن دو گل سرخرنگ چهرهات، خون میریزم.
هوش مصنوعی: اگر از دل غمها بگذرم و خود را رهانم، تو نیز جانت را نیکو بده تا در یک نگاه بتوانیم همدیگر را ببیینم.
هوش مصنوعی: وقتی نگاه میکنم به چهرهات و دعا میکنم، بگو که چشم من در نشانههای آفرینش خداوند بیحد و اندازه است.
هوش مصنوعی: در روزی که به وصال تو میرسم، هیچگاه چشمانم بدون اشک نخواهند بود، زیرا نمیتوانم نگاهی به زیباییات بیندازم و از آن لذت ببرم.
هوش مصنوعی: تقطیع شعر به این صورت است: چهار بخش وجود دارد که هر کدام به صورت "فاعلاتن" تکرار میشوند و در نهایت با "فاعلییان" به پایان میرسد.
هوش مصنوعی: قافیه: نوع دیگری از آن که به مردف مربوط میشود.
هوش مصنوعی: رمل مثمن مسبغ به نوعی از شن و ماسه اشاره دارد که دارای ویژگیهای خاصی است. این نوع رمل از نظر شکل و ساختار، به گونهای است که فضای باز و نرمتری را ایجاد میکند. این ویژگیها باعث میشود که این رمل در مناطق خاصی مانند بیابانها یا نواحی کویری شکل بگیرد.
هوش مصنوعی: صنعت تجنیس خطی به معنای فرآیند تولید و طراحی خطوطی است که از اشکال و ساختارهای خاصی تبعیت میکنند. در این صنعت، بر روی آنچه که ایجاد میشود، دقت و توجه زیادی به جزئیات و هماهنگیهای بصری وجود دارد. هدف اصلی این فرآیند، ایجاد طراحیهایی است که هم زیبا و هم کارآمد باشند و قابلیت استفادههای مختلف را داشته باشند.
هوش مصنوعی: هر کسی که به وصال تو دست پیدا کرده، باید با صبوری این عشق را تحمل کند، اما ما که از آن دوریم، نمیدانیم صبر و آرامش را از کجا باید بیابیم.
هوش مصنوعی: اگر کسی به خوبی و نیکی رفتار کند و در عوض با بدیها مواجه شود، حال او چه خواهد شد اگر به مطلوب و وصال نرسد، همچون حال یک بیمار که آرزو دارد به بهبودی برسد.
هوش مصنوعی: اگر کسی بخواهد به وصال برسد، باید با ترفندها و صبر دست و پنجه نرم کند و ما نمیتوانیم به این روش به آن دست یابیم.
هوش مصنوعی: تقطیع به معنی تقسیم یا شکستن یک چیز به بخشهای کوچکتر است. این واژه معمولاً در شعر و ادبیات به کار میرود و به نوعی ساختارهای وزنی و قافیهها اشاره دارد. در اینجا، "فعولن" و "فعولان" به ریتم و الگوهای مشخصی در شعر اشاره دارند که برای ایجاد آهنگ و موسیقی در اشعار به کار میروند.
هوش مصنوعی: قافیه: مردف، به معنای متصل و مرتبط بودن به همدیگر. بردف، به معنای پیوسته. مفرد، به عنوان نوع دیگری از قافیه.
هوش مصنوعی: بحر: متقارب مسبغ به معنای یک نوع قافیه در شعر است که دارای وزن و اندازه خاصی است. این نوع شعر به دلیل ساختار منظم و هماهنگش، زیبایی خاصی به اشعار میبخشد و شاعران از آن برای بیان احساسات و مضامین مختلف استفاده میکنند. این قالب شعری قابلیت تنوع و ابتکار را به شاعر میدهد و میتوان در آن از تکرار و جملات موزون بهره گرفت.
هوش مصنوعی: صنعت تجنیس مرکب به معنای ترکیب و همنشینی دو یا چند نوع مختلف از عناصر یا مواد برای ایجاد محصولی جدید و خلاقانه است. این روش معمولاً در زمینههای مختلفی مانند هنر، طراحی، یا حتی فناوری به کار میرود و به ایجاد آثار و محصولات منحصر به فرد کمک میکند.
هوش مصنوعی: عجیب است که تو هم مانند من دیوانهای، که به خاطر وفاداریات بارها به درد و رنج افتادهام.
هوش مصنوعی: من هستم که دردی دارم و از آن رنج میبرم، و تو کسی هستی که بیوقفه به خاطر من دعا میکنی.
هوش مصنوعی: ای تو مانند من انسانی پر از درد و رنج که برای وفاداری تو، صد دعا در دل دارم.
هوش مصنوعی: تقطیع در شعر به معنای تقسیم و مشخص کردن وزن و ساختار هجایی آن است. در اینجا، الگوی فاعلن فاعلن فاعلن فاعلان نشاندهنده یک نوع وزن شعری است که در آن چهار گروه هجایی با الگوی خاصی تکرار میشود. این الگو میتواند به شاعران کمک کند تا ریتم و آهنگ خاصی را در آثار خود ایجاد کنند.
هوش مصنوعی: قافیه به معنای ارتباط و هماهنگی بین پایان کلمات است که معمولاً در شعر و نثر ادبی به کار میرود. این مفهوم به ویژه در شعر مورد توجه قرار میگیرد و باعث زیباتر شدن متن میشود. در واقع، قافیهها معمولاً براساس حروف پایانی کلمات و شکلگیری صداها طراحی میشوند و به نوعی نظم و انسجام به اثر میبخشند.
هوش مصنوعی: بحر به معنای دریا است و متدارک مذال به معنای آمادهسازی و تنظیم یک موضوع خاص میباشد. به عبارت دیگر، بحر به عمق و وسعت موضوعاتی اشاره دارد که در آنها به دقت و با جزییات پرداخته میشود.
هوش مصنوعی: صنعت: تجنیس ناقص به معنای فرآیند یا فعالیتهای تولیدی است که کامل و جامع نیستند و ممکن است در برخی جوانب یا مراحل دچار نقص یا کاستی باشند. این مفهوم میتواند به تولید کالاها یا خدماتی اشاره کند که به دلایل مختلف، کیفیت یا استاندارد لازم را ندارند و نیاز به بهبود دارند.
هوش مصنوعی: چهره زیبای تو همچون جادویی، هوش و عقل مرا ربوده است. چه اهمیتی دارد که در عشق من چه کسی قویتر است، مهم این است که عاشق دیدار تو هستم.
هوش مصنوعی: محبت من همچون برقی است که وجودم را روشن کرده و رنگ و روی صورت آن معشوق را همچون گل نارنجی درخشان کرده است.
هوش مصنوعی: وقتی زیبایی چهرهی تو همچون شمعی روشنیبخش ظاهر شد، عشق و محبت من به تو ارزش و هویت دو جهان را به یک رنگ واحد تبدیل کرد و بدون هیچ تردیدی صرف تو شد.
هوش مصنوعی: تقطیع به معنای تقسیم و تجزیه یک کلام یا شعر به اجزای متفاوت و کوچکتر است. در اینجا، به تفکیک انواع وزنهای شعری اشاره شده است که شامل مفعول، فاعلات، مفاعیل و فاعلات میباشد. این وزنها در زبان ادبیات فارسی به کار میروند و هر کدام الگوی خاصی دارند که بر ریتم و موسیقی شعر تأثیر میگذارد.
هوش مصنوعی: مردف به معنای دو یا چند حرفی است که در انتهای کلمات یکسان است و در شعر و ادبیات استفاده میشود. مثلاً کلمات "مردف"، "بردف" و "مرکب" نمونههایی از این نوع هستند. این کلمات دارای قافیه مشترک هستند و به زیبایی و آهنگین بودن متن کمک میکنند.
هوش مصنوعی: بحر: شکل مضارع که به خاطر اختصار، وادار به توقف و محدود شدن میشود.
هوش مصنوعی: صنعت: تجزیه و تحلیل کامل
هوش مصنوعی: بخاطر بوی تو، باد خاک مسیرت را بویید و دل مانند یک عاشق غمگین، پای تو را بوسید.
هوش مصنوعی: کسی که در عشق تو غرق شده و از تو الهام گرفته، حتی قبل از اینکه شراب نوشیده باشد، به شدت در عشق تو شتابان و دیوانهوار حرکت میکند.
هوش مصنوعی: نسیم، عطر تو را به همراه آورد و مثل شراب، مرا به حالتی شگفتانگیز برد. زمین، پای تو را بوسید و دل، از عشق تو سرشار شد.
هوش مصنوعی: تقطیع به معنای تقسیم یک بیت شعری به قسمتهای کوچکتر است که برخی از الگوهای متنوع برای ساختن وزن و قافیه در شعر مورد استفاده قرار میگیرند. در اینجا، الگو به صورت "مفتعلن فاعلات مفتعلن فاعلات" ارائه شده است که نشاندهنده ترتیب و تکرار مقاطع مختلف در یک شعر است. این نوع تقطیع به شاعر کمک میکند تا ساختاری منظم و موسیقایی به شعر خود ببخشد.
هوش مصنوعی: قافیه: نوعی از شعر که در آن کلمات از نظر صوت و تلفظ با یکدیگر همخوانی دارند. "مردف" به کلماتی اطلاق میشود که بعد از قافیه میآیند و معنی بیشتری به شعر میدهند. "بردف" نیز به نوعی خاص از قافیه اشاره دارد، در حالی که "مرکب" به ترکیب دو یا چند قافیه اشاره میکند که در یک شعر استفاده میشوند.
هوش مصنوعی: بحر: منظومهای است که به طور منظم و غیرقابل تغییر است و از ترکیب المانهای مختلف تشکیل شده است.
هوش مصنوعی: صنعت: تولید زبالههای اضافی
هوش مصنوعی: اگر دلم پر از شجاعت باشد، باز هم از خطر بگذر، زیرا عشق و غم، من را به اندازهای ضعیف کرده که خود را در برابر سختیها ناتوان احساس میکنم.
هوش مصنوعی: اکنون به خاطر عشق تو، اشکهایم را مانند جیحون جاری خواهم کرد، همانطور که روی خود را از گریه آبزدهام، مانند بهاری که از باران پر میشود.
هوش مصنوعی: اگر دل شجاعی داشته باشم، وقتی که عشق تو را ترک کند، خوار و ذلیل میشوم و مانند من، آبرویم با گریه از دست میرود.
هوش مصنوعی: تقطیع به معنای تقسیم یا شکست دادن یک واحد بزرگتر به بخشهای کوچکتر است. در این حالت، ساختار «فاعل» به طور مرتب و منظم تکرار میشود. تعداد این تکرارها نشاندهندهی یک الگوی موزون و قاعدهمند است که میتواند در شعر یا موسیقی به کار رود.
هوش مصنوعی: قافیه نوعی از تشابه صداها در پایان کلمات است که در شعر و ادبیات مورد استفاده قرار میگیرد. مردف به معنی کلمهای است که قبل از قافیه آمده و در دیدگاههایی خاص میتواند خود به عنوان قافیه به کار رود. بردف و مرکب نیز به نوعی دیگر از قافیهها اشاره دارند که ممکن است در ساختار شعری متفاوتی به کار روند.
هوش مصنوعی: بحر: شنزاری که به شکل هشتضلعی محاصره شده است.
هوش مصنوعی: صنعت به فرآیند تولید و خلق عناصر جدید اشاره دارد که شامل تجزیه و تحلیل و ترکیب مجدد مفاهیم یا مواد است. این کار میتواند شامل استفاده از روشهای مختلفی برای ایجاد چیزی جدید یا بهبود کیفیت آن باشد. به عبارت دیگر، این یک روش خلاقانه است که در آن اطلاعات یا مواد موجود با هم ترکیب میشوند تا به نتایج یا محصولات جدید دست یابند.
هوش مصنوعی: وقتی که شعر بهخوبی احساسات و حال و روز انسان را به تصویر بکشد و به شکل هنرمندانهای بیان شود، میتوان گفت که آن شعر به هدف خود رسیده است و به درستی انتقالدهندهی پیام و معنای مورد نظر است.
هوش مصنوعی: اگرچه تمایل دارم زیباییهای تو را بیان کنم، اما نمیخواهم این کار را انجام دهم، زیرا شور و شوقی که در من ایجاد شده، بر عقل و منطق من غلبه کرده است.
هوش مصنوعی: کلام من کیست که زیبایی تو را به درستی بیان کند؟ آن کس که به عشق تو شوق زیادی دارد، میخواهد احوالش را با شور و هیجان بگوید.
هوش مصنوعی: تقطیع به معنای تقسیم بندی و تحلیل وزن شعر است. در اینجا، به یک وزن خاص اشاره شده که شامل دو بخش اصلی "مفاعلن" و "فعلاتن" است. این ساختار به شاعران کمک میکند تا ریتم و آهنگ شعر خود را تعیین کنند و به کار گیری این الگوها در شعر، زیبایی و غنای خاصی به آن میبخشد.
هوش مصنوعی: قافیه به معنای داشتن الگوی مشابه در انتهای کلمات است. در اینجا به دو کلمه "تاسیس" و "دخیل" اشاره شده که انتهای آنها با یکدیگر به هم میرسند و با هم قافیه هستند.
هوش مصنوعی: مجتث مخبون یک نوع شعر عربی است که دارای وزن خاصی است و در آن بر اساس ساختارهایی خاص و ریتمیک، ابیات و عبارات به صورت موزون و شعرگونه تنظیم میشوند. در این نوع شعر، قافیهها و عناصر زبانی به دقت انتخاب میشوند تا اثر ادبی زیبا و آهنگین خلق شود.
هوش مصنوعی: تقطیع به معنای تقسیم یا جداسازی است، و در اینجا به صورت خاص به مقلوب کردن یا برعکس کردن "کل مجنح" اشاره دارد. "کل مجنح" احتمالاً به یک مفهوم یا موضوع خاص اشاره دارد که در این زمینه ممکن است به شکل خاصی مورد بحث قرار گرفته باشد. در کل، این عبارت به نوعی به معکوس کردن یا تفکیک یک چیز مشخص اشاره میکند.
هوش مصنوعی: دل من به شدت ناراحت است و این ناراحتی ناشی از خطاهایی است که مرتکب شدهام. من از درد و شکایت عشق خودم به شدت مست و گیج شدهام.
هوش مصنوعی: شکایتی از بیتوجهی تو ندارم، بلکه شکیبایی من به خاطر زلفهای زیبایت است که مرا به آتش میکشد و میسوزاند.
هوش مصنوعی: دل من مانند آتشدان میسوزد و تو از غفلت و بیاعتنائی به این سوز و گداز بیخبری. من گنهکارم، اما اگرچه زلف زیبایت دراز است، این من هستم که در آتش عشق میسوزم.
هوش مصنوعی: تقطیع: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن به معنی این است که با این الگوی ریتمیک، یک بخش از شعر یا موسیقی به دو قسمت تقسیم میشود، که هر کدام شامل یک نوع خاص از ضربها و الگوهای افزایشی هستند. به طور خاص، این ترکیب نشاندهنده عناصری است که میتواند احساساتی خاص را منتقل کند و به ایجاد تنوع در اثر هنری کمک کند.
هوش مصنوعی: قافیه به مفهوم نظم و هماهنگی در شعر و ادبیات اشاره دارد و شامل ارتباط یا تکرار صداها و کلمات در انتهای خطها میشود. این عنصر به شعر جذابیت میبخشد و باعث ایجاد حس هماهنگی و زیبایی در آن میگردد. در واقع، قافیه نوعی استفاده از واژهها به شکل مشخص و با هدف خاص است که در قالبهای مختلف ادبی کاربرد دارد.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که متن به مفهوم جملات متناقص در زبان عربی اشاره دارد. عبارت "مضارع جزوی" به نوعی از فعل اشاره دارد که در زبان عربی به کار میرود. "اخرب جزوی سالم" نیز ممکن است به توصیف فعل یا ساختار خاصی در زبان عربی اشاره داشته باشد. این جملات تخصصی به نظر میرسند و نیاز به توضیحات بیشتری دارند تا کاملاً روشن شوند.
هوش مصنوعی: صنعت: معکوس بعضی از موارد
هوش مصنوعی: دل من به شدت زخم خورده و پر از درد است، زیرا از عشق او چشمانم پر از اشک میشود و به خاطر آن، مانند شیر میگریم.
هوش مصنوعی: عشق باعث شده که دلم به یک درد بزرگ دچار شود، مانند زخمی که به خاطر یک خنجر آهنی به وجود آمده است؛ این درد ناشی از کسی است که بر من تسلط دارد و نمیتوانم از زیر بار آن خنجر آزاد شوم.
هوش مصنوعی: عشق به قدری عمیق و تاثیرگذار است که دلم مانند تکهای نرم شده از خنجر آهنین شکسته و تحت فشار قرار گرفته است. این احساس باعث شده که شیر وجودم که نماد قدرت و courage است، در برابر عشق تسلیم شده و خودش را به آغوش عشق بسپارد.
هوش مصنوعی: دلم با درد و رنجی عمیق مواجه شده و این احساس ناشی از عشق است که به شدت بر من تأثیر گذاشته و گویی مانند زخمی مسکن در دل من ایجاد کرده است.
هوش مصنوعی: تقطیع معانی و ساختارهای وزنی شعر را نشان میدهد. در اینجا، از وزنهایی مانند فاعلاتن و مفاعلن استفاده شده که به نوعی موزون و قابل قافیه بودن شعر کمک میکنند. این همچنین به نظم و آهنگ شعر اهمیت میدهد و نشاندهنده لحن و ریتم خاصی است که در اجرای اشعار باید رعایت شود.
هوش مصنوعی: قافیه: به نوعی از ساخت شعر اشاره دارد که شامل تکرار صداها در انتهای کلمات است، و در اینجا به قافیههایی که به نوعی آزاد و سهل هستند، اشاره شده است.
هوش مصنوعی: بحر: نوعی وزن شعری است که در آن، مصراعها به صورت مختصری با یکدیگر قافیه میشوند و در شروع و پایان این وزن، ساختاری سالم و متوازن وجود دارد. در بیت دوم نیز از نوعی وزن مشابه استفاده شده که دارای قافیههای مشخص است و به شکل مقصور و مختصر بیان میشود.
هوش مصنوعی: صنعت به معنای تبدیل یا ساختن چیزی به شکلی متفاوت است و میتواند جنبههای مختلفی داشته باشد. این واژه هم از نظر وزن و هم از نظر معنا، دارای ویژگیهایی است که به آن دو وجه میدهد.
هوش مصنوعی: در اثر غم و اندوه بسیار، به حالتی رسیدهام که میخواهم فقط اشک بریزم و به حال کسانی مانند خودم فکر کنم که چه عاقبتی خواهند داشت.
هوش مصنوعی: هرچند که کسی در این دنیا به اندازه من اندوهگین و پریشان نیست، اما دلیل این همه آه و نالهام را از محبوبم میدانم.
هوش مصنوعی: میخواهم ببینم که آیا کسی هست که مثل من در عذاب و غم باشد، کسی که جز دردمندیش چیزی نمیبیند و فقط آه میکشد.
هوش مصنوعی: تقطیع به معنای تقسیم و مشخص کردن الگوهای ریتمیک در شعر است و در اینجا به بررسی یک نوع الگوی وزنی خاص میپردازد که شامل ترکیبهایی از هجای "مفتعلن" و "فاعلات" است. این الگوها به شاعر کمک میکنند تا شعر را به صورت موزون و هماهنگ بنویسد.
هوش مصنوعی: قافیهای که در آن یکی از اجزای آن به صورت مستقل و بدون وابستگی به دیگر اجزا به کار رفته باشد، و در عین حال میتواند در شعر یا نثر مورد استفاده قرار گیرد. این نوع قافیه معمولاً به تقویت و ایجاد هماهنگی در متن کمک میکند.
هوش مصنوعی: بحر: چیزی که به سرعت در حال تغییر و سبب توقف است.
هوش مصنوعی: صنعت: برعکس حالت طبیعی - خط به خط میتوان به شکلی متفاوت خواند.
هوش مصنوعی: آیا ممکن است که یکی از اهل wisdom و دانایی با نگاهشان، به چهرهی تو نوری بیفزايد و تو را درخشانتر کند؟
هوش مصنوعی: امشب به خاطر لطف و توجه بخت، چهرهات درخشان و زیباست، همچون لالهای که در تمام شکوه و زیبایی خود به تماشا درآمده است.
هوش مصنوعی: امشب چهرهام با دیگران متفاوت است و همچون لالهای درخشان و زیبا به جمع شما پیوستهام.
هوش مصنوعی: تقطیع به معنای تقسیم و شکستن کلمات و عبارات به بخشهای کوچکتر است. این فرآیند به ما کمک میکند تا ساختار و قالب بندی شعر و نثر را بهتر درک کنیم. در این مورد، الگوی "فاعلاتن مفاعلن فعلن" یک قالب قابل شناسایی در شعر است که نشان دهنده نوعی ریتم و وزن خاص در شعر فارسی میباشد.
هوش مصنوعی: این عبارت به نوعی از ساختار شعری اشاره دارد که شامل چهارتا ویژگی اصلی است. این نوع شعر، به لحاظ وزنی و قافیه دارای ویژگیهای خاصی است و به طور کلی به نظر میرسد که به نوعی از شعر سنتی و کلاسیک اشاره دارد. در این نوع شعر، باید به جزئیات خاصی از قافیه و وزن توجه شود.
هوش مصنوعی: صنعت: یک نوع از معکوس کردن که در آن تمام بیتها بهصورت غیرمعمول خوانده میشوند.
هوش مصنوعی: نور صبح بر سنگهای سرد تابید و در پی آن، زیبایی و لطافت موها و خط چهرهی معشوق من، باعث شد که تاریکی شب فرو به چهرهی او روشنایی ببخشد.
هوش مصنوعی: ای پیکر ماه، پرده را از روی چهرهات کنار بزن و روشناییات را در شب تاریک به من بنما، چرا که بدون شک آن چهرهافروز در دل شب نیز صبح را درخشنده میکند.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به زیبایی و جذابیت چهره محبوبش اشاره میکند. او بیان میکند که زلفهای محبوبش مانند سنبل تازهای است که در شب به او جلوهای خاص میدهد، و او را تا صبح در خواب عمیق فرو میبرد. در واقع، این تصویر نشاندهنده تأثیر زیبایی محبوب بر روح و خاطر شاعر است.
هوش مصنوعی: کاشت گل سنبل از پیچش مو آغاز شد، و این وضعیت زیبای شب را درست مثل صبح روشن به نمایش گذاشت.
هوش مصنوعی: تقطیع در شعر به معنای تقسیم موزون و ساختار موزون اشعار است. این فرایند معمولاً شامل چهار نوع وزنی است که در آنها ترتیب و تعداد هجاها مشخص میشود. در این مورد، الگوهای شعری به شکل "فعلاتن مفاعلن فعلان" و "فعلاتن مفاعلن فعلن" نشان داده شدهاند که هر کدام نمایانگر یک نوع وزن و قافیه خاص در شعر هستند.
هوش مصنوعی: قافیه: مردف بردف به معنی نوع دیگری از قافیه است که با اصول خاصی همراه است.
هوش مصنوعی: بحر خفیف مسدس مخبون اصل دارای وزن خاصی است که در آن مصراعها به طور مشخص و اصولی ساخته میشوند، در حالی که نوع دوم، یعنی خفیف مسدس مخبون محذوف، به نوعی از وزن اشاره دارد که در آن برخی از بخشها یا اجزا حذف شدهاند. این دو نوع بحر به شکل متفاوتی در شعر استفاده میشوند و هر کدام ویژگیهای خاص خود را دارند.
هوش مصنوعی: صنعت: نوعی تغییر در شکل کلمات به گونهای که به صورت معکوس یا برعکس بیان شوند.
هوش مصنوعی: به خاطر این که دل من به خاطر درد تو از هم شکسته است، هر روز به درگاهی میروم و از درد و مشکلاتم شکایت میکنم و از خدا میخواهم که مرا نجات دهد.
هوش مصنوعی: درد تو را قبول کردم و این باعث شد که شانس و اقبال من بالا برود، اما دردی که تو به من دادهای، از بیحالی و ناامیدی نیز به من میآید.
هوش مصنوعی: او از غصههایش سخن گفت و در نتیجه، درد بیشتری نصیبش شد. درد او باعث شد که دلش به تنگ بیاید و با صدایی بلند، ناله کند.
هوش مصنوعی: تقطیع به معنای تقسیم و شکستن یک واحد به اجزا یا قسمتهای کوچکتر است. در اینجا، به ساختار و الگوهای بلاغی یک عبارت یا شعر اشاره دارد که به روشهای خاصی تقسیمبندی میشود. این نوع تقسیمبندی به خلق آثار ادبی و موسیقایی کمک میکند و به شنونده یا خواننده کمک میکند تا ریتم و ساختار آن اثر را بهتر درک کند.
هوش مصنوعی: قوس: محدود به بعد واحد.
هوش مصنوعی: بحر: نوعی وزن شعری است که دارای چهار مصراع است و از نظر ساختار و ریتم به صورت خاصی نظم یافته و تعادل دارد. در این نوع شعر، ابتدای آن معمولاً سالم و در انتها نیز از استحکام برخوردار است.
هوش مصنوعی: صنعت: مقطوع و بدون نقص
هوش مصنوعی: اگر در حضور او بنشینی و شب را بگذرانی، آیا میتوانی بیشتر از آنچه او میبیند، ببینی؟ فرقی ندارد که چقدر تلاشی کنی، آنچه او پیشتر میداند، از فهم تو فراتر است.
هوش مصنوعی: به نزد او در شبنشینی برو و ببین که به چه چیزهایی میاندیشد و پیشبینیهایش چیست.
هوش مصنوعی: در کنار او به شبنشینی برو و به دقت به سرنوشت و نشانههای پیش رویش توجه کن.
هوش مصنوعی: تقطیع به معنای تقسیم کردن یا تحلیل ساختار یک شعر یا یک متن شعری است. در اینجا، الگوی مفعول مفاعلن فعولن نشاندهنده نوعی از وزن در شعر است که میتوان آن را برای سرودن اشعار کلاسیک و سنتی مورد استفاده قرار داد. این الگو کمک میکند تا ریتم و لحن خاصی به شعر بخشیده شود.
هوش مصنوعی: قافیه به معنای ارتباط میان آخرین هجاهای اشعار است و در اینجا به نوعی خاص از قافیه اشاره شده که به کلمه "دف" مربوط میشود. دف به عنوان یک ساز کوبهای، در برخی از اشعار و موسیقیها مورد استفاده قرار میگیرد و ظاهراً این کلمه به نوعی با قافیهای که برای آن انتخاب میشود، مرتبط است.
هوش مصنوعی: بحر هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف نوعی از وزن شعر است که در علم عروض شناخته میشود. این وزن شامل یک الگوی خاص از هجاهاست که در ساختار شعر مورد استفاده قرار میگیرد. در این نوع وزن، هجاها به گونهای تنظیم شدهاند که به آهنگ و ریتم مخصوصی دست یابند.
هوش مصنوعی: صنعت: ارتباطاتی که به صورت مستقیم به یکدیگر پیوند دارند و بخشی از یک کل بزرگتر را تشکیل میدهند.
هوش مصنوعی: هرچند که ممکن است مشکلات و خطراتی وجود داشته باشد، اگر تو بتوانی دیگران را فریب بدهی، در واقع همان بلایا به سراغ تو میآیند. اگر رقیبی در کار نباشد، دلیلی برای نگرانی و شکست نیست.
هوش مصنوعی: دامی که به آن گرفتار شدهای، همان فریبی است که به نظر میرسد رقیبی برای تو ایجاد کرده است.
هوش مصنوعی: تقطیع یک نوع الگوی وزنی در شعر است که به بررسی ساختار هجایی کلمات و جملات میپردازد. این الگوها به شکلهای مختلفی میتوانند ظاهر شوند و هر یک از آنها ریتم و زیبایی خاصی را به شعر میدهند. بهطور خاص، الگوی مذکور به ترکیبهایی از هجاها اشاره دارد که در آنها نقش میزان و وزن شعری مشخص شده است.
هوش مصنوعی: قافیه به معنای تکرار صداها و الگوهای مشابه در پایان کلمات است. این مفهوم میتواند شامل کلمات واضح و شناختهشده یا کلماتی باشد که کمتر شناخته شدهاند و به شکل ناشناختهای به کار میروند.
هوش مصنوعی: بحر: نوعی ترکیب یا الگوی شعر است که شامل اجزای مختلفی از قافیه و وزن است و به شکل خاصی سازماندهی میشود.
هوش مصنوعی: صنعت: نویسنده یا نویسندگی در زبانهای عربی و فارسی.
هوش مصنوعی: لبان تو جان دیگری هستند و جان من از غم تو دچار مشکل شده است. بیا و نگاه کن که تیر غم تو چقدر نزدیک نشسته است.
هوش مصنوعی: جانم به شدت درگیر عشق شده است، اما حریف این تیر پرتاب شده کیست که جز ناچاری در برابر آن بایستد؟
هوش مصنوعی: جان کجاست، غم کجاست، تاب کجاست؟ یا تیر غم، کجا پرتاب شده است؟
هوش مصنوعی: تقطیع به معنای تقسیم کردن یا بخشبندی موسیقی یا شعر به بخشهای کوچکتر است. در اینجا، از الگوی خاصی در شعر استفاده شده که به شکل "فاعلاتن فعلاتن فعلن" نمایش داده شده است. این ساختار به مشخص کردن وزن و ریتم شعر کمک میکند و هر بخش با صدایی معین و نظم خاصی آمیخته شده است.
هوش مصنوعی: قافیه: وابسته به نوعی خاص از تناظر صوتی در پایان کلمات.
هوش مصنوعی: بحر: نوعی قافیه و وزن شعری که در آن مسقط و ضربهای خاصی وجود دارد و از نسخههای مختلف عاری از کلمات بیمعنا و اضافی است.
هوش مصنوعی: صنعت رقطا شامل یک حرف با نقطه و یک حرف بدون نقطه است.
هوش مصنوعی: اگر آینه را نگاه کنی، گاهی اوقات جمالی زیبا و دلانگیز را خواهی دید. ولی حتی اگر دو دنیا را هم ببینی، نباید چشمانت را به چیزی جز آن زیبایی در آینه بچسبانی.
هوش مصنوعی: اگر هزار ماه هم برای تو زینت و زیبایی بیاورند، باز هم عجیب نیست که همسر تو همچنان در چشمانت یک فرشته با وقار به نظر بیاید.
هوش مصنوعی: هر بار که در بین مردم نشستهای، دنیا را به رنگ بیکسی میبینی، چون همسری برای خود نمییابی.
هوش مصنوعی: تقطیع نظم شعری به این صورت است: دو هجا با یک وزن مشابه و متناوب که به صورت "فعلن"، "فعولن" و "فعولان" تکرار میشوند.
هوش مصنوعی: قافیه: فرار از محدودیتها و خروج از قید و بندها.
هوش مصنوعی: بحر متقارب اثلم یکی از انواع وزنها و قالبهای شعری در ادبیات فارسی و عربی است. این وزن با ویژگیها و قوانین خاص خود، به شاعران امکان میدهد تا آثار خود را به شیوهای موزون و زیبا بیان کنند. در این قالب شعری، هر مصراع دارای تعداد معینی از هجاها و ضربهاست که نظم و هماهنگی خاصی را ایجاد میکند. شاعران با استفاده از این وزن میتوانند احساسات و مفاهیم عمیق را به طور هنرمندانه منتقل کنند.
هوش مصنوعی: خیفا یک شهر در اسرائیل است که به عنوان یک مرکز صنعتی و بندری مهم شناخته میشود. این شهر به دلیل داشتن کارخانهها و امکانات تولیدی مختلف، نقش کلیدی در اقتصاد کشور دارد. همچنین، خیفا به عنوان یک نقطه استراتژیک در سواحل دریای مدیترانه واقع شده و دسترسی به آبهای بینالمللی را فراهم میکند.
هوش مصنوعی: ای دروازهبان، دور شدن از من را کنار بگذار، چراکه وجود من از حسرت و آرزوهای ناتمام میسوزد.
هوش مصنوعی: لبان من به زیبایی چهرهات میماند و نشان میدهد که بسیاری از عاشقان تو در رازها و قلبهایشان ثابت ماندهاند.
هوش مصنوعی: اگر تمام زیباییها و گلهای جهان را به رخ بکشانیم، همچنان زیبایی تو در مقایسه با آنها مانند یک رنگ باخته جلوه میکند.
هوش مصنوعی: وجود تو در این عالم مانند انعکاس ماه در آسمان است و به جز تو هیچ چیز دیگری وجود ندارد. همانطور که نور خورشید به ماه زندگی میبخشد، وجود تو نیز به دیگران زندگی و نشاط میدهد.
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی و جذابیت عشق اشاره دارد. گویی دزدی در حال ربودن آب رزی است که نشان از زیبایی فرارسیده و آتش عشق را به جان عاشقی میزند. عاشق از زیبایی معشوق به وجد آمده و از شدت شوق و صمیمیت، سوز دل را احساس میکند. در واقع، شاعر به احساسات عمیق عاشقانه و تاثیرات آن بر روح و روان انسان اشاره دارد.
هوش مصنوعی: در برابر همه، تصویر زیبای تو مانند گلهاست و نور وجودت همچون پرتو فیضی است که درخشانی میبخشد.
هوش مصنوعی: تقطیع به معنای تقسیم و شکستن یک کلام به بخشهای کوچکتر است. در اینجا، تقسیم نشانههای مختلفی مانند مفعول، مفاعلن و مفاعیلن به شکل خاصی انجام شده تا الگو و ریتم خاصی ایجاد کند. این نوع تقطیع معمولاً در موسیقی و شعر برای ایجاد تنوع و زیبایی استفاده میشود.
هوش مصنوعی: قافیه به معنای هماهنگی و همصدایی در پایان صوتی واژههاست که معمولاً در شعر و ادبیات مورد استفاده قرار میگیرد. این عنصر میتواند زیبایی و ritmo خاصی به متن بدهد و احساسات را به خوبی منتقل کند. همچنین، قافیه میتواند در ایجاد تم و جو کلی اثر ادبی نقش داشته باشد. از این رو، استفاده صحیح و خلاقانه از قافیه، توانایی نویسنده را در ساختاردهی به آثارش نمایش میدهد.
هوش مصنوعی: در این نوع شعر، وزن اصلی هزج است و قافیهها به صورت خاصی در هر چهار مصرع شعر تنظیم شدهاند. به طور کلی، این قالب شعری شامل چهار بخش است که با وزن و قافیههای معین شکل میگیرد.
هوش مصنوعی: این متن به توصیف انواع صنعت در شعر و ادبیات اشاره دارد. در آن به بررسی ساختار شعر از نظر اشکال مختلف پرداخته شده و اصطلاحاتی مانند "مقطوع" و "موصول" برای بیان این اشکال استفاده شده است. به عبارت دیگر، متن به بررسی نحوه ترکیب حروف و کلمات در صنایع شعری و نوع انقطاع یا وصلیت آنها میپردازد.
هوش مصنوعی: دلیلی که بهشتی بودن را نشان میدهد، زیبایی و چهره تو است. تو مانند ساقیای هستی که زندگیبخش و سیرابکننده است، همچون کوثری که به نوع انسان برکت میدهد.
هوش مصنوعی: بگویید که زیبایی خط سبز تو مانند نگین انگشتری بر خوبیات است و سایه درخت طوبی در رفتار تو نمایان است.
هوش مصنوعی: شب تو مانند حجاب، زیبایی و ارزش خط تو است. لب تو مانند ساقی است که نوشیدنی بهشتی کوثر را میریزد و قد تو مانند سایه درخت طوبی است که نماد زیبایی و خوشبختی است.
هوش مصنوعی: خط تو نشانه زیبایی است، شب تو مانند پردهای است که زیباییهای وجود تو را پنهان میکند. قامت تو مانند سایه درخت طوبی است و لبهای تو مانند سقا و نوشیدنی کوثر را به دیگران میدهد.
هوش مصنوعی: لب تو مانند دُرّی زیباست که نشاندهندهی خوبی و زیباییهای توست. ساقی بهشتی، لب تو را سایهبان طوبی میداند و قامت تو نیز ستودنی و باارزش است.
هوش مصنوعی: در این متن، به نوعهای مختلف وزن شعری اشاره شده است. برای وزنهایی که اشاره شده، تعداد بار تکرار هر یک مشخص شده است. به طور کلی، این انواع وزن شعری شامل هزج سالم، رمل سالم، رجز مطوی و دیگر وزنها هستند که در شعر فارسی مورد استفاده قرار میگیرند.
هوش مصنوعی: قافیه: مورد اول ناشناخته و معروف در خط است، مورد دوم غیرمقید و مجرد است، و مورد سوم مربوط به دو حرف میباشد.
هوش مصنوعی: صنعت طرد العکس نوعی از هنر ادبی است که در آن شاعر با استفاده از پنج نوع بحر شعر، به بیان افکار و احساسات خود میپردازد. این صنعت به شاعر کمک میکند تا با بازیهای زبانی و خیالپردازی، آثار زیباتر و پرمحتواتری خلق کند.
هوش مصنوعی: این دل آشفته و پریشان از دوری تو، به شدت متاثر است؛ زیرا شراب عشق و وصال تو به اندازه کافی شیرین و لذتبخش نیست.
هوش مصنوعی: زمانی که لحظهای از لذت وصل عشق را بچشم، آن چشم فریبنده که باعث میشود بخت بد من کار دستم دهد، مرا به مستی میبرد.
هوش مصنوعی: گاهی از درد جدایی و دوری میگریم و ناله میزنم، و گاهی هم با نوشیدن شراب از خوشی وصل تو شاد میشوم.
هوش مصنوعی: تقطیع شعری به معنای تقسیم و بخشبندی وزن شعر به واحدهای کوچکتر است. در اینجا، ترکیب "فعولن" و "فعل" به صورت مشخص الگوی وزنی یک متن شعری را نشان میدهد. این الگو معمولاً به شکل تکراری در اشعار مختلف به کار میرود و به شاعر کمک میکند تا یکنواختی و هارمونی خاصی را در آثار خود ایجاد کند.
هوش مصنوعی: قافیه عبارت است از تکرار صداها در انتهای کلمات در شعر یا نثر. این تکرار باعث ایجاد هماهنگی و زیبایی در متن میشود و مفاهیم را به شکلی موزون و جذابتر ارائه میدهد. قافیه میتواند احساسات و عواطف را نیز به خوبی منتقل کند و به اثر هنری عمق بیشتری ببخشد.
هوش مصنوعی: بحر متقارب محذوف، نوعی وزن شعر عربی است که در آن برخی از هجاها حذف شدهاند. این وزن معمولاً شامل شش تاییهای متناوب است که وزن و آهنگ خاصی به اشعار میدهد و شاعر میتواند با خلاقیت بیشتری در ساختار شعر خود ظاهر شود. این وزن به دلیل قابلیتهایش در ایجاد تنوع و اثرگذاری عاطفی، در شاعری عربی بسیار مورد استفاده قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: صنعت: توازن در تشابه و هماهنگی کلمات یا عبارات.
هوش مصنوعی: اگر تو از زیباییهای خود بر بینیازیات مغروری، باید بدانی که فخر کردن بر صدها فقیر و نیازمند، ناپسند است.
هوش مصنوعی: چهره زیبا و قامت بلند تو به قدری جاذبه دارد که حتی درختان بلند نیز به خاطر تو جان خود را فدای تو میکنند.
هوش مصنوعی: صد دختر زیبا به پای تو زانو میزنند و صدها دلنواز جانشان را برای تو تقدیم میکنند.
هوش مصنوعی: فعلهایی که در اینجا به کار رفته، با قافیههای خاصی تنظیم شدهاند و به گونهای موزون و ریتمیک به یکدیگر متصل هستند. این ساختار شعری میتواند به زیبایی و جذابیت متن افزوده و حس موسیقایی خاصی را ایجاد کند.
هوش مصنوعی: قافیه: در قالبی غیردقیق و آزاد.
هوش مصنوعی: بحر: به معنای نوعی قافیه و وزن در شعر است که در آن، ترکیب خاصی از هجاها و حرکات وجود دارد. "رمثل مثمن مکفوف مقصور" به نوعی از قالب یا ساختار خاص در شعر اشاره دارد که ویژگیهایی چون هشتم بودن و محصور بودن را دارا است.
هوش مصنوعی: سجع متوازی به نوعی از زیباییهای کلامی گفته میشود که در آن، دو یا چند عبارت هموزن با تصویری مشابه و در یک ساختار خاص به کار میروند. در این نوع سجع، کلمات در انتهای عبارات به صورتی هماهنگ و مشابه قرار میگیرند که جاذبهای خاص به متن میبخشند و باعث ایجاد موسیقی و هماهنگی در کلام میشوند. این تکنیک معمولاً در شاعری و نثر ادبی استفاده میشود تا تأثیرگذاری متن را بیشتر کند و به زیبایی آن بیفزاید.
هوش مصنوعی: با اطمینان میتوان گفت که تو مانند سیم، سرد و سخت هستی، اما در عین حال آتشین و پرشور. در واقع، مانند غنچهای هستی که لبخند شیرینی دارد.
هوش مصنوعی: زبانت از زیبایی چنان است که همچون یاسمنی درخشنده و خوشبو است، و دلی که در آن محبت و دوستی مانند چمن سبز و سرزنده است، خوشبخت و سرشار از احساسات ناب است.
هوش مصنوعی: تو با بدن زیبا و سیمای دلنشینت مانند گل یاسمنی، و لبانت همچون غنچهای هستند که شیرینی شکر را به یاد میآورند.
هوش مصنوعی: تقطیع در شعر به تقسیم و مشخص کردن اجزای وزن شعر اشاره دارد. در اینجا الگوی تقطیع مشخص شده است که شامل ترکیبهایی از هجاهای کوتاه و بلند است. مفهوم این الگو به شاعران و ادیبان کمک میکند تا وزن و ساختار شعر خود را به درستی تنظیم کرده و به زیبایی اثر خود بیفزایند.
هوش مصنوعی: قافیه: خروج و مزد به طور مطلق
هوش مصنوعی: در این عبارت به نوعی محتوای پیچیده و عمیق اشاره شده است که به نظر میرسد به یک مفهوم خاص یا فلسفی مربوط میشود. ترکیب واژهها نشاندهنده یک مفهوم گسترده و پیچیده است که ممکن است به طبیعیسازی، زیبایی، یا موقعیتی فکری خاص اشاره داشته باشد. تحلیلی که از این کلمات میتوان داشت به تفکر در مورد فضا، فرم و معانی نهفته اشاره میکند.
هوش مصنوعی: صنعت: تأکید بر چیزی که به نوعی شبیه به نکوهش است.
هوش مصنوعی: تمام شب را در حالی که دل غمگینی دارم نشستهام، لبهایم به سبب اندوه و فریاد، مانند سگها به زاری درآمده است و چشمانم به چهار طرف نگاه میکند.
هوش مصنوعی: چرا تو چهرهات را از من برمیگردانی، در حالی که من مثل یک سگ شب و روز به خاطر تو ناله میکنم و پاسبان تو هستم؟
هوش مصنوعی: هیچکس به اندازه من، که در این راه سخت و پرمشقت هستم، غم و اندوه را حس نمیکند. من در رنج و ستمی قرار دارم که هیچکس دیگری مانند من احساس نمیکند.
هوش مصنوعی: هر شب به خاطر تو غمگین و نالان هستم، مانند سگی که از تو گله میکند و از غم دوری تو ناله سر میدهد.
هوش مصنوعی: تقطیع به معنای تقسیم یا جداسازی یک چیز به قسمتهای کوچکتر است. در اینجا، به تقسیم یک ساختار شعری اشاره شده که به فرم "متفاعلن" انجام میشود و این فرم چهار بار تکرار شده است.
هوش مصنوعی: قافیه: کاملاً به خروج، اضافی و شعله اشاره دارد.
هوش مصنوعی: بحر به معنای یک الگوی شعری است که از هشت مصراع و هشت پایه تشکیل شده و به شکل منظم و متقارن طراحی شده است. این ساختار معمولاً در شعر کلاسیک فارسی و عربی استفاده میشود و به عنوان یک قاعده و الگو برای سرودن اشعار به کار میرود.
هوش مصنوعی: صنعت: حذف تصویر این عبارت به معنای فرآیند یا تکنیکهایی است که در آنها تصاویری از یک منبع یا محیط خاص حذف میشوند. این عمل میتواند در زمینههای مختلفی نظیر ویرایش عکس، انیمیشن، طراحی گرافیک و یا حتی در زمینههای علمی و صنعتی مورد استفاده قرار گیرد. هدف از انجام این کار ممکن است بهبود کیفیت تصاویر، تمرکز بر روی عناصر خاص یا ایجاد جلوههای ویژه باشد.
هوش مصنوعی: سرم را فدای تو میکنم، ای محبوب، بار دیگر به من توجهی کن، زیرا چشمان زیبا و بهشتیات دوباره در حال فریاد زدن و جذبه هستند.
هوش مصنوعی: عجب این است که غم تو بر دل غمگین و دین، تأثیر عمیق و ویرانگری دارد. واقعاً رفتار و کردار این غم، به شکلی که دینی را به غارت میبرد، واضح و مسلم است.
هوش مصنوعی: اگرچه او به خاطر غم تو دائما ناله و فریاد میزند، اما به یقین زلف تو او را به سوی خود میکشاند، ای دلاور.
هوش مصنوعی: دلم دوباره پر از عشق و زیبایی شده، مانند نقاشی ظریف و دلنشین. ای معشوق، تو در وجود من مانند یک تله کمین کردهای که همه وجودم را جذب خود کردهای.
هوش مصنوعی: مستم به خاطر تماشای تو، از سر و صدای عربده کیفور شدهام و این سر و صدا بیتردید هیاهویی بزرگ است.
هوش مصنوعی: در دل من هیاهویی به پا شده است، آن معشوق چینی که به یقین مانند بتی در کمین نشسته است.
هوش مصنوعی: تقطیع به معنای تقسیم و شکستن یک ساختار به اجزای کوچکتر است. در اینجا، به بخشهایی از یک الگو اشاره دارد که شامل مفعول، مفاعیل، مفاعیلن و فاع است. این بخشها معمولاً در مبحث عروض و وزن شعر مورد بررسی و استفاده قرار میگیرند.
هوش مصنوعی: قافیهها به کلماتی گفته میشود که در انتهای آنها صداهای مشابهی وجود دارد و معمولاً در شعر و آواز برای ایجاد هماهنگی و زیبایی بیشتر مورد استفاده قرار میگیرند. به عنوان مثال، در اینجا قافیه "مردف" و "بردف" به یکدیگر مرتبط هستند.
هوش مصنوعی: بحر: نوعی وزن شعری است که از تعدادی هجا تشکیل شده و با ترتیب خاص در شعر به کار میرود. هزج اخرب مکفوف ازل نیز به یک نوع خاص از همین وزن اشاره دارد که ویژگیهایی خاص خود را دارد. به طور کلی، این واژهها بیانگر ترکیب و ساختار خاصی در شعر هستند که به هنرمند اجازه میدهد تا احساسات و معانی مختلف را به شیوهای زیبا و موزون بیان کند.
هوش مصنوعی: صنعت مربعی شکل است.
هوش مصنوعی: در این بیت شاعر از حس و حال عشق و محبت سخن میگوید. او به محبوبش اشاره میکند و میگوید که حضور او در کنار او باعث گرما و شعف در وجودش میشود. قدمهای محبوب به قدری تاثیرگذار است که شاعر احساس میکند آتش محبت بر دلش میافتد و این احساس او را بیشتر مجذوب میکند.
هوش مصنوعی: من از خدا خواستم که تو را با ویژگیهای وفاداری به من بدهد؛ خواهش کردم که صداقت، پاکی و دوری از خشم و کینه را در وجودت بگذارد.
هوش مصنوعی: وجود من که به خاطر قدرت و مقام شاه است، اما دل من به خاطر تلاشهای شاه، شعلهای از آتش قهر و خشم دارد.
هوش مصنوعی: اگر چشمان من پر از اشک و خون شود، تعجبی ندارد که من به خاطر جستجوی درد و رنج، مانند کسی که به دنبال نوشیدن از ساغری است، به افکار و اندیشههای خود میپردازم.
هوش مصنوعی: هیچگاه از ذهنم نمیرود شوق آرامش و راحتی که به خاطر تو دارم، پس تو هم لطفاً با پر کردن لیوان بقا کن، بنوش و لحظه را از دست نده.
هوش مصنوعی: از رحمت و بخشش شاه، از جام عطا بنوش؛ اگر از حضور او مستی، ای هوشیار!
هوش مصنوعی: در دل وفای محبوب، زیبایی خاصی را میبینم و از برکت وجود شاه، میدانم که رهبر با صداقت و نیت خالصانه گام برمیدارد.
هوش مصنوعی: در اینجا، شاعر به تجربهای روحانی اشاره میکند که به او الهام میشود. او از بخشندگی و کرم خداوند سخن میگوید و درخواست میکند که از سرای پر خیر و برکت، مشروبات جاودانی به او داده شود. به عبارتی، او خواستار نعمتهای پایدار و رحمت الهی است.
هوش مصنوعی: تقطیع یک نوع تقسیم و ساماندهی بخشهای مختلف در شعر و ادبیات است. در اینجا به طور خاص به ساختار وزن و قافیه شعر اشاره شده است. مفعول مفاعلن مفاعیل فعل، مستزاد و مفعول فعول، نشاندهندهی الگوهایی است که در ساختار شعر استفاده میشوند. این الگوها به شاعران کمک میکنند تا اشعار خود را به صورت منظم و با تناسب قافیه بنویسند.
هوش مصنوعی: بحر هزج، نوعی وزن شعری است که شامل مصراعهایی با قافیه خاص و در یک ساختار معین میباشد. این وزن به فرم «مقبوض مکفوف مجبوب» اشاره دارد، به این معنا که ساختار آن به صورت خاصی سازماندهی شده است. مستزاد نیز به یک نوع ترکیب یا افزودن ابیات اضافی در شعر گفته میشود که میتواند قافیه و وزن را تحت تأثیر قرار دهد.
هوش مصنوعی: قافیه به معنای هماهنگی صداهای انتهایی کلمات در شعر است. در اینجا، نوع خاصی از قافیه ذکر شده که به سه دسته تقسیم میشود: قافیه مقید، قافیه مجرد و قافیه مستزاد. همچنین، اشاره شده که این قافیه باید در هر چهار مصراع شعر وجود داشته باشد.
هوش مصنوعی: صنعت: اختراعات خاص در قالب اشکال مدور.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.