اگر چه شوخ من از دیدن منت رنجست
مرنج جان من از مشتری درین بازار
نه خضر خط تو بخشد ز رحمتم آبی
نه من کنم غم دل از حجاب خود اظهار
شوخ من از دیدن من رخ متاب
جان من از مشرب من کن حجاب
تقطیع: مفتعلن مفتعلن فاعلات
قافیه: مردف بردف مفرد
بحر: سریع مطوی
صنعت: رقطا
بدیر از آن رخ سرخ آذری فروزانست
که بت بسوخته و آتش گرفته در زنار
ورای کشتن خود آرزو نکرد دلم
که عاشقانه سر و پای کرده است ایثار
دگر نظیر منت همدمی نبندد نقش
مکن تو حکم غضب گر بدین کنم اصرار
یقین و عالم پر فتنه نیست اینهمه تیز
مهل حبیب من این خسته را توهم بس خوار
آن رخ رخ آذری و زان رخ آذر
بت سوخت گرفت عاشق سر پی سر
ظنت همه نقش علم فنت همه تیز
محکم غضبی مصلح بختت همسر
تقطیع: مفعول مفاعلن مفاعیلن فع
بحر: هزج اخرب ابتر
قافیه: مصرع اول مقطوع، ثانی موصول بدو حرف، ثالث سه حرف، رابع بچهار حرف
صنعت: مصرع اول حرفی منقوط و حرفی غیرمنقوط، ثانی دو منقوط دو غیر منقوط ثالث سه، رابع چهار منقوط چهار غیر منقوط
مگر ز شوق تو خیزم بسر چو دود که من
بسوی دوست نیایم مگر بدین هنجار
رهم کجاست زخونی که ریزد از دل و چشم
بجانب تو که پا در گلم ز گریه زار
ز شوقت ز بس خون که ریزد دلم
بسویت نیایم که پا در گلم
تقطیع: فعولن فعلون فعولن فعل
قافیه: مطلق مجرد
بحر: متقارب محذوف
صنعت: سجع متوازی
به صد هزار حریف از برات در جنگم
بصد هزار ضعیف از هوای تو غمخوار
نه درد درد چو من میچشند سر بازان
نه آه سرد چو من میکشند هم اغیار
صد حریف از برات درد درد میچشند
صد ضعیف از هوات آه سرد میکشند
تقطیع: فاعلات فاعلات فاعلات فاعلات
قافیه: مردف بردف مفرد
بحر: رمل مکفوف مقصور
صنعت: سجع متوازن
گلی و لاله رخی لیک به ز سر و قدت
مهی و سر و قدی لیک به ز لاله عذار
یکی که شکل تو دیدست و قامتت داند
که خود روا نبود نسبتت بسرو و چنار
لاله رخی لیک به ز سرو قدستت
سر و قدی لیک به ز لاله خدستت
تقطیع: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع
قافیه: مطلق بخروج و مزید
بحر: منسرح مطوی منحور
صنعت: تاکید المدح بما یشبه الذم
نه من که چرخ سگ و بنده تا نشد پیشت
بدین طلب قدم آخر نزد بصفه بار
خوشست مست شراب طرب لبت ز قدح
که هستمت چو سگ و بنده تا بروز شمار
اگر تنم نه ز دست غمت بجان بودی
نمی شد از ستمت کار دل برو دشوار
سگ و بنده تا نشد ستمت بطلب قدم نزد ستمت
بطلب قدم نزد ستمت سگ و بنده تا نشد ستمت
تقطیع: متفاعلن متفاعلن متفاعلن متفاعلن
قافیه: مطلق بخروج و مزید و نایره
بحر: کامل مثمن
صنعت: طرد العکس
تکبر از دل ما طالبان مجو حاصل
که جان محرم ما قابلیست عشق شعار
مدار اینهمه جان غمین مدام به درد
که هست جام غمین بیرخت بهمزده کار
از آن دلم ز تو زارست و تن چونال مدام
که دانم آن شرف، این دل تمام عیار
قد تو شاخ گل و جان زار مانده حزین
چو اهل دین بیقین گوشه گیر از آن رفتار
به بندگی تو تا روز و شب زیم دارم
چو بندگان لقب از دولتت سعادت یار
کردم طلب حاصل این جان غمین- دارد دل زار
جانم حرم قابل عشقست چنین- برهمزده کار
تن چون الم مشکل جان مانده حزین- تا روز شمار
دانم شرف این دل اهلی بیقین- از دولت یار
تقطیع: مفعول مفاعیل مفاعیل فعول- مستزاد: مفعول فعول
بحر: هزج اخرب مکفوف اهتم- مستزاد: اخرب اهتم
قافیه: مردف بردف مفرد قافیه ثانی مجرد
صنعت: مرکب مدور موشح
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شامل ابیاتی از شعر فارسی است که به عشق و زیبایی معشوق میپردازد. شاعر در این اشعار به توصیف معشوق خود، زیباییهای ظاهری و باطنی او و تاثیر عشق بر دل و جان خود میپردازد. او احساس گناه و درد ناشی از دوری معشوق را نیز بیان میکند و به نوعی از جدایی و غم خود سخن میگوید. ساختار شعر شامل قافیهها و وزنهای مختلف است که بر زیبایی و هنر شعر افزوده است. در کل، این اشعار بازتابی از عمق احساسات عاشقانه و سختیهای آن هستند.
هوش مصنوعی: اگرچه محبوب من به خاطر دیدن محبت من ناراحت است، اما جان من از این عشق در این بازار در حال شادمانی است.
هوش مصنوعی: نه خضر (عالم) به خاطر رحمتش به تو آبی میدهد و نه من میتوانم غم دل را از پردهی خود نشان دهم.
هوش مصنوعی: عزیزم، لطفاً از دور به من ننگر و آنگاه که به من نگاه میکنی، حجاب عشق و راز خود را از من پنهان کن.
هوش مصنوعی: تقطیع در اینجا به تقسیم و ترتیب دهی واژگان یا هجاها در یک وزن خاص اشاره دارد. الگوی ذکر شده به این معنی است که ساختار وزنی، به صورت خاصی با استفاده از هجاهای مختلف شکل میگیرد. این نوع تقطیع معمولاً در شعر و ادبیات فارسی به کار میرود و به ایجاد ریتم و قافیه در متن کمک میکند.
هوش مصنوعی: قافیه به معنای همصدایی و هماهنگی صوتی در پایان کلمات است. در اینجا به سه نوع قافیه اشاره شده است: "مردف"، که به قافیهای گفته میشود که بعد از یک کلمه دیگر میآید و همصدایی را نقشآفرینی میکند؛ "بردف"، به قافیهای اطلاق میشود که با نوع خاصی از آوای خاص و تأکید، مشخص میگردد؛ و "مفرد"، که به قافیههایی اشاره دارد که به تنهایی و بدون دخالت کلمات دیگر به کار میروند.
هوش مصنوعی: بحر: سرعتی که به آرامی و به صورت متمرکز و منظم پیش میرود.
هوش مصنوعی: صنعت رقطا به معنای فرایندها و فعالیتهای مرتبط با تولید و بهرهبرداری از منابع طبیعی و انرژی برای تأمین نیازهای اجتماعی و اقتصادی است. این صنعت در زمینههای مختلفی از جمله استخراج مواد معدنی، تولید انرژی، و همچنین تبدیل مواد اولیه به محصولات نهایی فعالیت میکند. هدف اصلی آن افزایش بهرهوری و کاهش هزینهها به همراه حفظ منابع طبیعی و محیط زیست است.
هوش مصنوعی: این بیت اشاره دارد به اینکه چهره زیبا و سرخ رنگی که از دیرزمان وجود داشته، همچنان درخشان و جذاب است. این جذابیت و زیبایی ناشی از خاطرۀ عشق و اشتیاقی است که از بین نرفته و به گونهای مانند آتش در دلها میسوزد.
هوش مصنوعی: دل من هیچ آرزویی جز عشق و فداکاری ندارد، حتی با وجود اینکه میتواند به خود آسیب برساند.
هوش مصنوعی: دیگر هیچکس مانند تو همراه و یار من نمیشود. اگر بخواهی میتوانی به قهر و خشم عمل کنی، اما من این موضوع را با تأکید دنبال نمیکنم.
هوش مصنوعی: ای عشق بیرحم، بیتردید در عالم پر از فتنه و آشوب، این همه تندی و بیرحمی را نداشته باش. تو که محبوب منی، برای این دل خستهام کمترین رحمی کن.
هوش مصنوعی: چهره زیبای تو مانند آتش مرا میسوزاند و دل عاشق را به شدت میسوزاند.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که تو به علم و دانش خود بسیار مطمئن هستی، اما در واقع حقیقت ممکن است متفاوت باشد. هر چند که به نظر میرسد که به عنوان یک فرد قابلیتهای بالایی داری، اما در زندگی ممکن است لباس خوش شانسی، آرامش و همسری صالح در انتظار تو باشد.
هوش مصنوعی: تقطیع به معنای تقسیم و تجزیه یک جمله یا شعر به بخشهای کوچکتر است. در زبان عربی و ادبیات مربوطه، این تقسیم به شیوههای خاصی انجام میشود. یکی از این شیوهها، استفاده از الگوهای خاصی است که در آن ترتیب کلمات و وزن آنها به صورت مفعول، مفاعلن، مفاعیلن و دیگر ترکیبها منظم میشود. این الگوها به شاعر کمک میکنند تا اندازه و ریتم آثار خود را کنترل کند و همچنین به زیبایی و هارمونی شعر بیافزاید.
هوش مصنوعی: این شعر به مضمونی دربارهی طبیعت و زیباییهای آن اشاره دارد. شاعر با استفاده از زبانی جذاب و شاعرانه به توصیف مناظر طبیعی و احساسات ناشی از آن میپردازد. او با هنری خاص، احساس شگفتی و زیبایی را منتقل میکند و خواننده را به دنیای پر از جادو و دلنشینی که در آن زندگی میکند، دعوت میکند.
هوش مصنوعی: قافیه: در بیت اول، کلام به صورت کوتاه بیان شده، در بیت دوم دو حرف به هم مرتبط هستن، در بیت سوم سه حرف در کنار هم قرار دارند و در بیت چهارم چهار حرف وجود دارد.
هوش مصنوعی: در این متن، به نوع و تعداد حروف منقوط و غیرمنقوط در هر مصراع اشاره شده است. در مصراع اول یک حرف منقوط و یک حرف غیرمنقوط وجود دارد. در مصراع دوم، دو حرف منقوط و دو حرف غیرمنقوط آورده شده است. در مصراع سوم، سه حرف از نوع منقوط و مصراع چهارم چهار حرف منقوط و چهار حرف غیرمنقوط ذکر شده است.
هوش مصنوعی: من به شوق تو مانند دودی برخیزم، اما نمیتوانم به سمت دوست بروم مگر برای چنین دلیلی.
هوش مصنوعی: کجا بروم در حالی که قلبم پر از عشق و اشک است و چشمهایم به سوی تو مینگرند و قدمهایم از شدت ناله و گریه در جا ماندهاند؟
هوش مصنوعی: از شدت عشق و شوری که دارم، دل من به خاطر تو خیلی خون میریزد. تصمیم دارم که هیچگاه به سوی تو نیایم، چون ممکن است به احساساتم آسیب برساند.
هوش مصنوعی: تقطیع به معنای تقسیم و شکستن نظم و قافیه یک شعر به بخشهای کوچکتر یا واحدهای آهنگی است. در اینجا به نوعی الگوی وزنی خاص اشاره میشود که شامل چهار بخش است: "فعولن فعلون فعولن فعل". از این الگویی که برای ساخت شعر استفاده میشود، میتوان در ایجاد آهنگ و وزن خاصی بهره برد.
هوش مصنوعی: قافیه به معنای هماهنگی صداهای انتهایی کلمات در شعر یا نثر است. این هماهنگی به نوعی مقید و محدود به نشانههای خاصی نیست و میتواند به شکلهای مختلفی انجام شود. از طرفی، واژه "مطلق مجرد" به معنای چیزی است که کاملاً بیقید و شرط و آزاد از هرگونه وابستگی است. در این context، این دو مفهوم به نوعی تأکید دارند بر آزادی و بیقیدی در ایجاد قافیه و نحوه تنظیم آنها.
هوش مصنوعی: بحر: وزن شعری که در آن هجاهای کوتاه و بلند به ترتیب خاصی طراحی شدهاند و برخی از هجاها حذف یا تغییر شکل مییابند.
هوش مصنوعی: صنعت سجع متوازی به معنای استفاده از الگوی تکراری صداها در انتهای جملات یا عبارات است. در این نوع سجع، عبارات به گونهای طراحی میشوند که هموزن و مشابه یکدیگر باشند، که معمولاً به ایجاد موسیقی و زیبایی در متن کمک میکند. این تکنیک میتواند در شعر، نثر یا حتی سخنرانیها به کار رود تا تأثیر بیشتری بر روی مخاطب بگذارد.
هوش مصنوعی: من در میدان نبرد با صد هزار رقیب میجنگم، اما به خاطر تو با صد هزار ضعف و ناتوانی، غمگین و دلشکسته هستم.
هوش مصنوعی: نه سربازان، مانند من، دردی را احساس میکنند و نه دیگران، مثل من، آه سردی را میکشند.
هوش مصنوعی: صدها رقیب از درد جدایی تو رنج میبرند و صدها انسان ضعیف از حسرت تو آه سردی میکشند.
هوش مصنوعی: تقطیع به معنای تقسیم یک شعر یا آهنگ به بخشهای کوچکتر و شفافتر است. در اینجا، الگوی خاصی برای تقسیم مصراعها یا بخشهای مختلف یک اثر بیان شده است. این الگو به شکل فاعلاتی، یعنی گروههایی از هجاهای بلند و کوتاه سازماندهی شده است.
هوش مصنوعی: قافیه به معنا و همآوایی کلمات در شعر و نثر هنری اشاره دارد. در این مفهوم، "مردف" به کلماتی گفته میشود که علاوه بر قافیه، مفهوم مشابهی دارند، در حالی که "بردف" به کلمات مرتبط و نزدیک به هم اشاره دارد. همچنین "مفرد" به کلماتی اطلاق میشود که به صورت مستقل و بدون ترکیب با دیگر کلمات وجود دارند.
هوش مصنوعی: دریا: بیابان خشک و محصور.
هوش مصنوعی: صنعت سجع متوازن به معنای استفاده از جملات یا عبارات با ساختار مشابه و توازن در واژگان است که به زیبایی و هارمونی متن کمک میکند. این نوع سجع معمولاً در متون ادبی، شعر و نثر فاخر کاربرد دارد و میتواند تأثیر احساسی و بیانی قویتری بر خواننده بگذارد. سجع متوازن معمولاً شامل تکرار الگوها و هماهنگی در آهنگ و وزن کلام است که باعث ایجاد جذابیت و ماندگاری بیشتری در ذهن خواننده میشود.
هوش مصنوعی: تو همچون گل و لاله زیبایی، اما چهرهات و قامتت به مراتب زیباتر از مه و لاله است.
هوش مصنوعی: شخصی که تو را دیده و قامت زیبایت را میشناسد، از اینکه تو را به سرو و چنار تشبیه کند، احساس درستی ندارد؛ زیرا تو فراتر از آنی.
هوش مصنوعی: تویی که زیباییات از سرو قد بلندتر و از لالهی گلگونتر است.
هوش مصنوعی: تقطیع به معنای تقسیم یک شعر به بخشهای کوچکتر است تا بتوان به الگوها و ساختارهای طبیعی آن پی برد. در اینجا، الگوی مشخصی به نام «مفتعلن فاعلات مفتعلن فع» ارائه شده که نشاندهنده نوعی قافیه و ریتم خاص در شعر است. این الگو به شاعران کمک میکند تا آثار خود را با نگاهی منظم و ساختارمند تنظیم کنند.
هوش مصنوعی: قافیه: بدون محدودیت در خروج و افزودن.
هوش مصنوعی: بحر: منسرح، مطوی و منحور.
هوش مصنوعی: صنعت: تأکید و تمجید به طوری که بیشتر شبیه به سرزنش است.
هوش مصنوعی: من نه دارم به دور روزگار، نه خود را بنده میدانم، اما تا زمانی که به درگاه تو نیامدهام، هیچ گام نهایی برنمیدارم.
هوش مصنوعی: خوشی و شادمانی ناشی از نوشیدن شراب و لذت بردن از لبان تو با هر جرعهای به من دست میدهد، اما من همچنان در سایه وجود تو مثل یک سگ وفادار و بندهای مطیع زندگی میکنم تا روزی که شمارش ایام به پایان برسد.
هوش مصنوعی: اگر غم تو بر جانم اثر نمیگذاشت، کار دل به دست تو اینقدر دشوار نمیشد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که ظلم تو به حدی نرسد که خواسته باشی، نه بنده و نه سگ به سراغ تو نمیآیند.
هوش مصنوعی: تقطیع: الگوی وزن شعری که شامل چهار بخش متوازن است و هر بخش به شکل متفاعلن تشکیل شده است.
هوش مصنوعی: قافیه: مطلق از خروج و افزون و شعله.
هوش مصنوعی: بحر یک قالب شعری است که دارای ساختاری منظم و مشخص است. در این قالب، هر بیت شعر معمولاً دارای وزن و قافیه خاصی است که به آن شکل میدهد. به عبارت دیگر، بحر به نوعی قاعده و نظام در شعر اشاره دارد که شاعران بر اساس آن شعر میسازند.
هوش مصنوعی: صنعت: طرد عکس این عبارت به یک صنعت یا حوزه اشاره دارد که به ترتیب عکسها میپردازد. این میتواند شامل فرایندها و تکنیکهایی باشد که در تولید، ویرایش یا پردازش عکسها استفاده میشود. به نظر میرسد هدف این صنعت، تحویل عکسهایی با کیفیت و متناسب با نیازهای خاص مشتریان باشد.
هوش مصنوعی: تکبر و غرور را از دل ما که در جستجوی عشق هستیم نرسانید، چرا که روح ما ظرفیت و شایستگی عشق را دارد.
هوش مصنوعی: این شعر به حالتی اشاره دارد که دل را با غم و اندوه پر کرده و دائماً در درد و رنج است. گویی شخصی در این وضعیت، به دنبال راهی برای تسکین یا فرار از این غم و غصه است، اما همچنان درگیر آن است. در نهایت به نظر میرسد که این وضعیت به پایان نخواهد رسید و شخص به نوعی گرفتار این احوالات خودساخته است.
هوش مصنوعی: دل من از تو در آتش است و تنم همیشه به خاطر این درد میسوزد، زیرا میدانم وجود تو برای من باارزش است و این دل پایدار و خالص من است.
هوش مصنوعی: قد تو مانند شاخهی گلی است و جان من همچنان غمگین و ناامید به حال خود مانده است. مانند اهل دین که با اطمینان از رفتار تو کنارهگیری کردهاند.
هوش مصنوعی: من به خدمتگزاری تو روز و شب مشغولم و از روی محبت و لطف تو، سعادت برایم همراه است.
هوش مصنوعی: من از این جان غمگین خود به دنبال هدفی هستم؛ دل نزار من در این حال، محلی برای عشق است. همه چیز به هم ریخته است.
هوش مصنوعی: جسم من مانند جسم یک الماس مشکل است و روح من در اندوه بیپایان به سر میبرد. تا زمانی که بتوانم روزها را بشمارم، میفهمم که این دل رام و تسلیم چه مقام ارزشمندی دارد، که از نعمت وجود یار برخوردار است.
هوش مصنوعی: تقطیع به معنای تقسیم بندی یا بخش بندی میباشد که در اینجا اشاره به ساختارهای خاصی در زبان دارد. مفعول، مفاعیل و فعول به عنوان الگوهای وزنی خاص در شعر و ادبیات فارسی استفاده میشوند. مستزاد به معنای اضافه کردن واژه یا ترکیبی به ساختار اصلی است که در این متن به مفعول و فعول اشاره شده است.
هوش مصنوعی: بحر: هزج اخرب مکفوف اهتم به این معنی است که نوعی وزن شعری وجود دارد که دارای قافیههای خاصی است و به شکل خاصی ساماندهی شده است. مستزاد: اخرب اهتم به این معنا است که در این نوع شعر، مقداری اضافی به متن افزوده شده که با قافیه و وزن شعر هماهنگی دارد.
هوش مصنوعی: قافیه به دو نوع تقسیم میشود: قافیه مردف که شامل کلماتی است که دارای معنی و مفهوم مشخصی هستند، و قافیه مفرد که به کلماتی اطلاق میشود که به صورت مجرد و بدون ترکیب با دیگر کلمات به کار میروند. قافیه ثانی نیز به معنای قافیهای است که فقط بخشی از آن مفهوم را داراست و به تنهایی به کار نمیرود.
هوش مصنوعی: صنعت: فرشهای گرد و زیبا
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.