ز خشم و ناز تو صد شوق شد فزون در دل
تغافل تو همه التفات و ما غافل
چرا ز دیدن مجنون ملولی ای لیلی
همان شمر که سگس میدود پی محمل
بکش به تیغم و دشمن مهل که طعنه زند
که زخم تیر زبان ها نمیرود از دل
اگر بمن همه عالم خوشند و گر ناخوش
ز لطف و قهر کسم نیست غم تو دل بگسل
مبین بخشم مرا تا نگردم آشفته
کزین نگاه تو دیوانه میشود عاقل
زمانه دشمن اهل نظر بود دایم
بکش به مهرم و قتلم بروزگار مهل
به آب دیده دلم کشته وفا پرورد
چه سود از دل اهلی که خار شد حاصل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از شاعر عاشقانه و پر از احساس است. شاعر از عشق و علاقه خود به معشوق سخن میگوید و به تاب و تاپ دلش در برابر خشم و ناز او اشاره میکند. او از طعنههای دیگران رنج میبرد و تأکید میکند که زخمهای کلامی بر دلش اثرگذار است. شاعر همچنین به تنهایی و سوخته شدن دلش به خاطر عشق اشاره میکند و بیان میکند که حتی اگر همه دنیا به او خوش باشند یا ناخوش، غم معشوق هیچ وقت از دلش خارج نمیشود. او نگران دیوانگی ناشی از نگاه معشوق است و خواستار محبت و توجه اوست، تا خود را از این آشفتهحالی نجات دهد. نهایتاً، میگوید که وفای عاشقانهاش با اشک و دلی آکنده از احساس پرورده شده، و اینکه هیچ فایدهای از نتیجه بیمحبوبی ندارد.
هوش مصنوعی: از خشم و ناز تو، شوق و عشق در دل من بسیار زیاد شده است، اما در بیاعتنایی تو، همه توجهها به تو جلب شده و ما در غفلت هستیم.
هوش مصنوعی: چرا از دیدن مجنون غمگینی، ای لیلی؟ مگر تو مانند شمر نیستی که دنبالهرو گلهسگهاست؟
هوش مصنوعی: بزن به دشمن و نگذار او در فرصتی تو را به زخم زبان مورد هجمه قرار دهد، زیرا درد زخم زبانها از دل انسان فراموش نمیشود.
هوش مصنوعی: اگر همه مردم دنیا از من راضی باشند یا ناراضی، فرقی نمیکند؛ چون من به خاطر لطف و قهر کسی غمگین نیستم. دل را از این نگرانیها آزاد کن.
هوش مصنوعی: منظور این است که اگر تو به من نگاهی کنی یا عطا کنی، دیگر نمیتوانم خودم را کنترل کنم. این نگاه تو آنقدر تاثیرگذار است که حتی انسان عاقل را هم دیوانه میکند.
هوش مصنوعی: دنیا همیشه با اهل بصیرت و بینش سر ستیز دارد. همواره محبت کن و به من رحم کن، زیرا زمان سرنوشت من را به خطر انداخته است.
هوش مصنوعی: با اشک چشم دلم وفا را پرورش دادم، اما چه فایده دارد از دل اهلی که به خار تبدیل شده است؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
واصْبَحْتُ یَوْمَ النَّفْرِ و العیسُ تَرْحَلُ
وَکانَ حُدَی الحادی بِنَا و هُوَ مُعْجِلُ
اُسائِلُ عَنْ سلمی فَهَلْ مِنْ مُخَبِّرٍ
بسانَّ له علماً بها أیْنَ تنزلُ
لَقَد اَفْسَدَتْ حجّی و نُسْکی و عُمرتی
[...]
طمع ندارم ازین پس زخلق جاه و محل
مگر به خالق و دادار خلق عز و جل
حرام را چو ندانستمی همی ز حلال
چو سرو قامت من در حریر بود و حلل
به طبع رفت به زیرم همی جهان جهان
[...]
ایا بجود و بآزادگی بدهر مثل
جهان بکلک تو و کف تو فکنده امل
چگونه رنجه نباشم برنج تو ؟ که مرا
ز نعمت تو بود مغز استخوان بمثل
اگر ز فکرت تو دوش خواب خوش کردم
[...]
ایا چراغ شهان جهان امیر اجل
بدست مایه پیروزی و بتیغ اجل
بابر و دریا ماند بنانت گاه سخا
ببرق و صاعقه ماند سنانت گاه جدل
بدانش ودهش و جود و داد و دولت و دین
[...]
خجسته بادا بر خواجه عمید اجل
خجسته عید رسول خدای عزوجل
عماد ملک و ملک بوالفرج مفرج غم
که هم عماد جلالست و هم عمید اجل
اساس نصرت نصربن رستم آن که به دوست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.