عاشق که برفروخت چراغت ز داغ دل
کی بی فروغ روی تو بیند فراغ دل
شمع رخت ز آتش موسی خبر دهد
زین است آتشی که فروزد چراغ دل
چون گل اگرچه سوخت بصد داغ غم دلم
بوی دلم چو غنچه نرفت از دماغ دل
هرکو بداغ غم بنهد دل ز عاشقی
هرگز گل مراد نچیند ز باغ دل
داغ بتان چراغ دل عاشقان بود
روشن بود چراغ تو اهلی بداغ دل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از شاعر عاشقانه و پر از احساس است. شاعر از عشق و علاقه خود به معشوق سخن میگوید و به تاب و تاپ دلش در برابر خشم و ناز او اشاره میکند. او از طعنههای دیگران رنج میبرد و تأکید میکند که زخمهای کلامی بر دلش اثرگذار است. شاعر همچنین به تنهایی و سوخته شدن دلش به خاطر عشق اشاره میکند و بیان میکند که حتی اگر همه دنیا به او خوش باشند یا ناخوش، غم معشوق هیچ وقت از دلش خارج نمیشود. او نگران دیوانگی ناشی از نگاه معشوق است و خواستار محبت و توجه اوست، تا خود را از این آشفتهحالی نجات دهد. نهایتاً، میگوید که وفای عاشقانهاش با اشک و دلی آکنده از احساس پرورده شده، و اینکه هیچ فایدهای از نتیجه بیمحبوبی ندارد.
هوش مصنوعی: عاشق وقتی که عشقش شعلهور میشود، از درد دلش چراغی روشن میکند. در این حال، چگونه میتواند چهرهای بدون درخشش از تو را ببیند و به آرامش دل دست یابد؟
هوش مصنوعی: شمع زیبایی تو از آتش موسی آگاه است. این آتش، آتش عشق است که دل را روشن میکند.
هوش مصنوعی: اگرچه مانند گلی هستم که به خاطر داغهای سنگین غم سوختهام، اما بوی دلم مانند عطری که از یک غنچه برمیخیزد، همچنان در وجودم حضور دارد و از قلبم خارج نشده است.
هوش مصنوعی: هر کس که بار غم را بر دلش بگذارد و در عشق دچار گردد، هرگز از باغ دل خود گل خوشبختی را نخواهد چید.
هوش مصنوعی: محبوبان دلی که دل عاشقان را روشن کردهاند، چون چراغی است برای آنها. اما عشق تو به نوعی دیگر موجب روشنایی و گرما در دلهای مجروح و داغ دار میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای صدر شرق و غرب خداوند شمس دین
خصم ترا مباد ز انده فراغ دل
آثار شکر تو فضلا را غذای روح
انوار مهر تو عقلا را چراغ دل
در مجلس تو هست مرا رحمت روان
[...]
آن ماهرو که چشم من است و چراغ دل
دردا که سوختم ز فراقش به داغ دل
خاطر به فکر غیر مجو لذت غمش
عشرت کجا توان چو نباشد فراغ دل
گم گشت با نشانی داغش دل از برم
[...]
تا پر نشد ز بوی محبت دماغ دل
چون لاله پرده برنگرفتم ز داغ دل
جان میدهم به مژده گر آرد نسیم صبح
بوئی ز چین زلف توام در دماغ دل
ساقی چراغ جام برافروز تا کنم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.