ای تازه گل که بوی خوشت دم ز روح زد
خرم کسی که با تو شراب صبوح زد
در حیرتم که خاک درت از چه گل نساخت
اشکم که تخته بر سر طوفان نوح زد
ای میفروش در بگشا جرعه یی ببخش
کاین در کسی که زد بامید فتوح زد
ناصح برو که دست بهر کس نمیدهد
کوی قبول توبه که دست نصوح زد
اهلی که مرده بود زغم زنده شد که باز
راه کهن بتازه جوانی چو روح زد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و عشق اشاره دارد. شاعر خطاب به محبوبش از عطر خوش او و تأثیر آن بر روح خود سخن میگوید. او به حیرت از اینکه خاک درگاه محبوبش از چه گلی ساخته نشده، ابراز میکند و اشک خود را به طوفان نوح تشبیه میکند. با دعوت به لذت از شراب و دوری از نصیحتکنندگان، او تازگی و جوانی را در زندگی و عشق احساس میکند و به زندگی دوباره از غم اشاره میکند. در کل، شعر حاکی از عشق، زیبایی و تجربه شادی از زندگی است.
هوش مصنوعی: ای گل تازه که بوی خوشی از تو به مشام میرسد، میخواهم بگویم کسی که با تو نوشیدنی صبحگاهی را نوش جان کرد، در روح و روحیهاش زندگی تازهای پیدا کرده است.
هوش مصنوعی: شگفتزدهام که چگونه خاک بر در تو به گل تبدیل نشد، در حالی که اشک من مثل تختهای بر سر طوفان نوح فرود آمد.
هوش مصنوعی: ای میفروش، در را باز کن و جرعهای به من بده، چرا که این در به روی کسی گشوده شده که به امید پیروزی آمده است.
هوش مصنوعی: ای موعظهکننده، برو پی کار خودت، زیرا کسی در این مکان توبه واقعی را نمیپذیرد، مثل کسی که دست نصوح را میزند.
هوش مصنوعی: اهلی که در اثر غم از دنیا رفته بود، دوباره زنده شد و به اوج جوانی و شادابی بازگشت، گویی که روح تازهای در او دمیده شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.