سرایندهٔ نامهٔ باستان
که از حال ساسان زند داستان
بگوید که ساسان بهمن نژاد
همی زیستی در نشابور شاد
شدی چون بهر پشت پیدا پسر
همی نام ساسان نهادی پدر
شبانان بدندی وگر ساروان
همه ساله در کوه و هامون روان
به استرخ بد بابک نامور
که فرخنده ساسانش آمد پسر
مگر بود بابک ستاره شمار
به زیج و سترلاب بودیش کار
بدانست کآید زساسان پدید
جوانی به کردار تابنده شیر
بر اورنگ ایران برآرد نشست
بگیرد همه زند، اوستا به دست
درخت مهی زو شود باردار
کند تازه آیین اسفندیار
زساسان همی جست بیخ و نژاد
چو آگاه شد خاطرش گشت شاد
یکی کاخ بهر وی آباد کرد
به دامادی خود دلش شاد کرد
چو نه ماه بگذشت از آن خوب چهر
یکی کودک آمد چو تابنده مهر
به مانند داریوش و هم چون زریر
نهادند نام ورا اردشیر
بیاموختندش هنرهای جنگ
بیفزود بر گوهرش هوش و هنگ
ببالید برسان سرو سهی
بتابید زو دانش و فرهی
چو آگاه گردید ازو اردوان
بدو اردوان داد دخت جوان
هر آن کس که بد بابکی در ستخر
بدان پور فرخنده جستند فخر
نمود از که و مه یکی انجمن
زفرزانه و مردم رای زن
همی گفت این را بخوانیم راد
به گیتی نباشیم ازین نیز شاد
که من باشم از تخم اسفندیار!
به ایران بود اردوان شهریار!
بگفتند یک سر که ما بنده ایم
به فرمان و رایت سر افکنده ایم
چو پاسخ بدینسان شنید اردشیر
گزین ساخت پس لشگری شیرگیر
گوی نام او ارتباک سترگ
که بد زاده ی مهرزاد بزرگ
زجهرم بیامد بدو یار گشت
سر اردشیر از فلک برگذشت
وزان پس دمان اردشیر جوان
جهان تنگ بگرفت بر اردوان
بجنگید با اردوان چند سال
زکردان شکسته شد آن بی همال
دگر ره به کردان شبیخون نمود
سر بخت آن قوم وارون نمود
به کرمان بجنگید با هفتواد
به جهرم ابا مهرک نوش زاد
به آوردگه اردوان را بکشت
همه ملک ایرانش آمد به مشت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، داستان ساسان و اردشیر روایت می‌شود. ساسان که فرزند بهمن در نشابور است، نامش را از پدرش می‌گیرد. او به همراه دیگران در کوه و هامون زندگی می‌کند و با بابک، شخصیت برجسته‌ای که پسرش فرخنده است، آشنا می‌شود. بابک با علوم نجوم و اخترشناسی آشناست و می‌داند که ساسان فرزندی خواهد آورد که عظیم و دارای شجاعت خواهد بود.
بعد از نه ماه، اردشیر به دنیا می‌آید و تحت آموزش‌های جنگی قرار می‌گیرد و به شخصیتی باهوش و توانا تبدیل می‌شود. اردوان، شهریار ایران، دختری را به ازدواج با اردشیر می‌دهد و این دو شخصیت به عنوان نمادهای بزرگی در تاریخ معاصر می‌شوند.
اردشیر با اردوان جنگ می‌کند و پس از سال‌ها نبرد، پیروزی را به دست می‌آورد، و سرانجام، همه‌ی سرزمین ایران زیر کنترل او درمی‌آید.
هوش مصنوعی: نویسندهٔ این نامهٔ قدیمی، داستان زندگی ساسان را روایت می‌کند.
هوش مصنوعی: ساسان، نوه بهمن، در نشابور با شادی زندگی می‌کند و می‌گوید که همچنان در اینجا به سر می‌برد.
هوش مصنوعی: تو با آمدن پسری که به خاطرش پیدایت شد، همونطور که نام ساسان را بر پدر خود گذاشتی.
هوش مصنوعی: شبانی که در دشت و کوه به دنبال گله‌اش می‌گردد، با وجود مشکلات و چالش‌ها، همواره در حال حرکت و تلاش است. این نشان‌دهنده‌ی استقامت و پایداری او در این مسیر است.
هوش مصنوعی: به استراحت و آرامش بپرداز و به یاد بیاور بابک نامدار را که پسر فرخنده ساسان به دنیا آمد.
هوش مصنوعی: آیا ممکن است که بابک مانند ستاره‌شمار در علم نجوم و اندازه‌گیری موقعیت ستاره‌ها ماهر باشد؟
هوش مصنوعی: او درک کرد که جوانی مانند شیر درخشان و پرسرعت از فعالیت‌ها و آثار زندگی جوانان به وجود می‌آید.
هوش مصنوعی: بر تخت ایران، بر پا خواهد خاست و همه زندانیان را آزاد خواهد کرد، اوستا در دست خواهد داشت.
هوش مصنوعی: درختی بزرگ و سرسبز، میوه‌ای تازه و خوشمزه را از خود به بار می‌آورد که به روشنی یادآور داستان‌ها و ملیت اسفندیار است.
هوش مصنوعی: او از نسل و ریشه‌ی خود باخبر شد و وقتی که این موضوع را فهمید، دلش شاد شد.
هوش مصنوعی: کسی برای دامادش کاخی زیبا ساخت و با این کار، دل او را شاد کرد.
هوش مصنوعی: پس از گذشت نه ماه از آن زمان زیبا، یک کودک به دنیا آمد که مانند خورشید درخشان و تابناک است.
هوش مصنوعی: به مانند داریوش و زریر، نام او را اردشیر نهادند.
هوش مصنوعی: او هنرهای جنگی را آموخت و بر فهم و ذکاوتش افزوده شد.
هوش مصنوعی: به خود ببالید و به خوبیمان، چون درخت بلند و زیبای سرو، به ما نور و دانش می‌بخشید.
هوش مصنوعی: وقتی اردوان از موضوع مطلع شد، دختر جوان را به او تقدیم کرد.
هوش مصنوعی: هر فردی که در کمال نیکویی و زیبایی باشد، به فرزند خوشبخت و ارزشمند خود افتخار خواهد کرد.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که نشان از کیست و اینکه ماه و ستاره‌ها چگونه یکدیگر را جمع کرده‌اند؛ این جمع اثر فرزانگان و حکمت‌های بشری را نشان می‌دهد.
هوش مصنوعی: او می‌گفت که ما باید این را بخوانیم ای نیکوکار، تا در دنیا از این نیز خوشحال‌تر باشیم.
هوش مصنوعی: من کیستم که به بزرگی اسفندیار باشم؟ تنها در ایران اردوان، پادشاهی معتبر است.
هوش مصنوعی: گفتند که ما همگی زیر دست هستیم و به فرمان و علم رهبرمان سر فرود آورده‌ایم.
هوش مصنوعی: اردشیر پس از اینکه چنین پاسخی را شنید، تصمیم به انتخاب گروهی از جنگجویان دلیر گرفت.
هوش مصنوعی: نام او سبب دردسر بزرگی است، زیرا او زاده‌ی مهرزاد بزرگ است.
هوش مصنوعی: از جهرم یاری به دیدار او آمد و سر اردشیر از آسمان به زمین آمد.
هوش مصنوعی: پس از آن، اردشیر جوان به واسطه قدرت و توانایی خود جهان را بر اردوان تنگ کرد و به سلطه خود درآورد.
هوش مصنوعی: با اردوان چندین سال جنگیدند، تا اینکه آن شخص بی‌همتا از کوردان شکست خورد.
هوش مصنوعی: دیگر راهی به جنگجویان پیمود و سرنوشت آن مردم را تغییر داد.
هوش مصنوعی: در کرمان با هفتواد بجنگید و در جهرم با مهرک نوش به دنیا آمد.
هوش مصنوعی: در میدان نبرد، اردوان به قتل رسید و سرزمین ایران تحت تسلط او قرار گرفت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانه‌هایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیه‌ای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیه‌گذاری باید در گنجور نام‌نویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.