ای ملک ملک فضل ای که خرد را
از کلماتت ذخیرتست و مؤنه
اشراق ار پرتوی ز شرق دیدی
تیره نمودی روان ابن کمونه
یک دو سه مثقال چای لعل مصفا
زی تو فرستادم از برای نمونه
تا که بنوشی و با مذاق شکر بار
نیک بسنجی که هست چون و چگونه
تا ببر قلزم است رحل ینابیع
تا بدر، بنطس است بندر تو نه
تا که نه باز هر مار باشد هلیون
تا که نه با نیش کژدم است درونه
یار ترا سبز باد تارک و افسر
خصم ترا زرد باد چهره و گونه
روزت فردا به فال خوشتر از امروز
حالت آینده سال به ز کنونه
شاطر عباس چون خمیر سخن را
مشت زند در تغار و گیرد چونه
ریش عطارد بکون وی رودار کرد
در فن دانش چو من پیازش کونه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.