چو مجلس وکلا را ملک مؤسس شد
ستارهای بدرخشید و ماه مجلس شد
عنایت شه و بخشایش ولیعهدش
دل رمیدهٔ ما را انیس و مونس شد
ز فخر طعنه به مینو زند بهارستان
که طاق ابروی یار منش مهندس شد
درین چمن قد رعنای سرو و چهرهٔ گل
فدای عارض نسرین و چشم نرگس شد
اساس دولت مشروطه کرد معجزه
که علم بیخبر افتاد و عقل بیحس شد
پس این کرامت مجلس که عامی اندر صف
به غمزه مسئلهآموز صد مدرس شد
به روزنامهٔ «مجلس» دبیر گشته «ادیب»
گدای شهر نگه کن که میر مجلس شد
ترنج زر، شده، گوی مسین ملت از آنک
قبول دولتیان کیمیای این مس شد
بشوی دامن و در «مجلس» اندر آ ای شیخ
که خاطرم به هزاران گنه مُوَسوِس شد
کسی که ساغر رحمت ز دست داد گرفت
به جرعه نوشی سلطان ابوالفوارس شد
ز بانک ملت امیری متاز در پی گنج
چرا که حافظ از این راه رفت و مفلس شد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شبی که روی تو ما را چراغ مجلس شد
به سوختن دل پروانهاش مهوس شد
دو چشمت از دل و دین آنچه داشتم بردند
توانگری که به مستان نشست مفلس شد
ز کیمیای نظر چون تو خاک زر سازی
[...]
ستارهای بدرخشید و ماهِ مجلس شد
دل رمیدهٔ ما را رفیق و مونس شد
نگارِ من که به مکتب نرفت و خط ننوشت
به غمزه مسئلهآموزِ صد مُدَرِّس شد
به بویِ او دلِ بیمارِ عاشقان چو صبا
[...]
به توبه شیخ مهوس مرا موسوس شد
چو دید ساغر لعلت حریف مجلس شد
که بست طاق خم ابرویت تعالی الله
که سجده گاه دل و جان صد مهندس شد
خراب بود به وحشت سرای هجر دلم
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
replyپاسخگویی به این حاشیه flagگزارش حاشیهٔ نامناسب linkرونوشت نشانی حاشیه
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.