گنجور

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
سنایی

در بند بلای آن بت کش بودن

صد بار بتر زان که در آتش بودن

اکنون که فریضه‌ست بلاکش بودن

خوش باید بود وقت ناخوش بودن

عطار

گاهم ز سگ نفس مشوش بودن

گاهم ز سر خشم بر آتش بودن

گفتی: «خوش باش» چون مرا دست دهد

با این همه سگ در اندرون خوش بودن

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از عطار
اوحدالدین کرمانی

ای دل چه کری کند مشوش بودن

وز بهر دو روزه عمر سرکش بودن

بنیاد سرای عمر بر هیچ افتاد

خوش نیست برای هیچ ناخوش بودن

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه