گنجور

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
رودکی

هر باد، که از سوی بخارا به من آید

با بوی گل و مشک و نسیم سمن آید

بر هر زن و هر مرد، کجا بروزد آن باد

گویی: مگر آن باد همی از ختن آید

نی نی، ز ختن باد چنو خوش نوزد هیچ

[...]

ابوسعید ابوالخیر

نی نی ز ختن باد چنان خوش نوزد هیچ

کان باد همی از بر معشوق من آید

هر شب نگرانم به یمن تا تو بر آیی

زیرا که سهیلی و سهیل از یمن آید

کوشم که بپوشم صنما نام تو از خلق

[...]

میبدی

هر شب نگرانم بیمن تا تو بر آیی

زیرا که سهیلی و سهیل از یمن آید

کوشم که بپوشم صنما نام تو بر خلق

ز اوّل سخنی نام تو اندر دهن آید!

محمد بن منور

هر باد کی از سوی بخارا بمن آید

زوبوی گل و مشک و نسیم سمن آید

برهرزن و هر مرد کجا بروزد آن باد

گوید مگر آن باد همی از ختن آید

نه نه زختن باد چنان خوش نوزد هیچ

[...]

اثیر اخسیکتی

روزی که جفاهای تو بر یاد من آید

دل نوش کند غصه و از خویشتن آید

چون صفّ بلا، راست کنی از سر تسلیم

مرد آن بود آری، که نه کمتر ززن آید

گر تیغ بیالاید عشقت بمن این فخر

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از اثیر اخسیکتی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه