|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به این موضوع اشاره دارد که زندگی پر از شادیها و دردهاست و نباید به خاطر یک اشتباه یا بدی از کسی، دوستی را متزلزل کرد. حتی اگر کسی به ما بیاحترامی کند، ارزش آن را دارد که دوباره با محبت با او برخورد کنیم. به عبارت دیگر، یک بدی نمیتواند تمام خوبیهای یک شخص را تحتالشعاع قرار دهد و باید در دوستیها صبور بود و از عذرخواهی نترسید.
هوش مصنوعی: چرا باید از دوستی که روزهای خوب و بد را به همراه دارد، دلخور شوی؟ این زندگی گاه شاد و گاه پر از غم است.
هوش مصنوعی: اگر بزرگتر کسی را کمارزش کند، عیب ندارد؛ چون وقتی که مهربانانه رفتار شود، زخمهای آن رفتار نادرست به تدریج به فراموشی میرود.
هوش مصنوعی: اگرچه صد کار خوب انجام دهیم، اما یک عمل بد میتواند تمام آنها را تحتالشعاع قرار دهد. ناپسندیدهها مانند خار هستند که اگر بخواهیم از آنها غافل شویم، نمیتوانیم از نعمتهای خوب مانند خرما بهرهمند شویم.
هوش مصنوعی: او هر روز از تو ناراحت میشود و تو هم هر بار از او عذرخواهی میکنی، اما اینکه بخواهی هر روز یک دوست جدید داشته باشی، ممکن نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
همین شعر » بیت ۱
از دوست به هر چیز چرا بایدت آزرد
کین عیش چنین باشد گه شادی و گه درد
از دوست بهر چیز چرا بایدت آزرد؟
کین عیش چنین باشد گه شادی و گه درد
از دوست بهر چیز چرا بایدت آزرد؟
کین عیش چنین باشد گه شادی و گه درد
گر خوار کند مهتر، خواری نکند عیب
چون بازنوازد، شود آن داغ جفا سرد
صد نیک به یک بد نتوان کرد فراموش
[...]
از دوست بهر چیز چرا بایدت آزرد
کین عشق چنین باشد گه شادی گه درد
گر خوار کند مهتر خواری نبود عیب
گر باز نوازد شود آن داغ جفاسرد
صد نیک بیک بد نتوان کرد فراموش
[...]
نیک و بد چون همی بباید مرد
خنک آن کس که گوی نیکی برد
مقصود ز عمرم همه سوزست و غم و درد
شادم که غم عشق تو ما را بسرآورد
هر عاشق بیدل که شود کشته بعشقش
نامرد بود هرکه نگوید که توئی مرد
درمان دل از هرکه بجستیم همی گفت
[...]
از روز سیاهم شب هجران گله دارد
وز صبحدمم شام غریبان گله دارد
لب تشنه فتادیم در آن بادیه کآنجا
از خشک لبی چشمه حیوان گله دارد
در دامن هستی به فغان آمده پایم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.