|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از خرمی و شادی خود به واسطهٔ نامهٔ دوست صحبت میکند و احساس میکند که مانند غنچهای در حال شکفتن است. او به حضور جبریل (فرشتهٔ وحی) اشاره میکند و میگوید که این نامه نشانهای از رحمت و محبت دوستش است. در واقع، این رقعه (نامه) یادآور لطف و مهربانی یار اوست.
هوش مصنوعی: وقتی که نامهی عشق را خواندم و چشمانم روشن شد، مانند غنچهای از شادابی در پوستم جا نمیگیرم.
هوش مصنوعی: فرشته بزرگ نیکی آمده است یا پیامآور معشوق. این نامه سرشار از آیات رحمت است که از سوی دوست فرستاده شده.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در قصه عشق تو بسی مشکلهاست
من با تو بهم میان ما منزل هاست
عجبت لمن یقول ذکرت ربی
فهل انسی فاذکر مانسیت
کوه از صف ترکان ملک گردد پست
ز ایشان به هنر یکی و از خصمان شصت
در مجلس و میدان شه حورپرست
دارند نهاده جام و جان برکفِ دست
در قصه عشق تو بسی مشکلهاست
من با تو بهم میان ما منزلهاست
عجبت لمن یقول ذکرت ربی
فهل انسی فاذکر ما نسیت.
شاها همه کار تو زهم طرفه ترست
در عقد ظفر نثار تیغ تو سرت
پیوند گرفت با جگر گوشة خصم
آن قطرة آبی که ز صلب کمرست
آسوده بدم با تو فلک نپسندید
خوش بود مرا با تو زمانه نگذاشت
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.