گنجور

 
سنایی خیام

فهرست زیر شامل اشعاری است که در نسخه‌های دیوان‌های هر دو سخنور آمده است و به هر دو منتسب است:


  1. سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۰۵ :: خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۴

    سنایی (بیت ۱): گر آمدنم ز من بدی نامدمی - ور نیز شدن ز من بدی کی شدمی

    خیام (بیت ۱): گر آمدنم به خود بُدی، نامدمی - ور نیز شدن به من بُدی، کی شدمی

  2. خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۵ :: سنایی

    سنایی (بیت ۱): گردون ز زمین هیچ گلی برنارد - کش نشکند و هم به زمین نسپارد

    گردون ز زمین هیچ گلی برنارد - که‌ش نسپرد و هم به زمین نسپارد

    این شعر در دیوان سنایی نسخه دستنویس ۹۹۶ مجلس به نام سنایی آمده است.



در این بخش مجموعه شعرهایی از دو شاعر را که توأماً هموزن و همقافیه هستند در گروه‌های مجزا فهرست کرده‌ایم:


  1. سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴:زان سوزد چشم تو زان ریزد آب - کاندر ابروت خفته بد مست و خراب

    سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶:با دل گفتم: چگونه‌ای، داد جواب - من بر سر آتش و تو سر بر سر آب


    خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » هرچه باداباد [۱۰۰-۷۴] » رباعی ۸۰:* چندان بخورم شراب، کاین بوی شراب - آید ز تُراب، چون روم زیرِ تُراب،


  2. سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵:تا در چشمم نشسته بودی در تاب - پیوسته همی بریختی در خوشاب

    سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷:گفتی که کیت بینم ای در خوشاب - دریاب مرا و خویشتن را دریاب


    خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶:ماییم و می و مطرب و این کنج خراب - جان و دل و جام و جامه پر درد شراب


  3. سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۶:بی‌خوابی شب جان مرا گر چه بکاست - جر بیداری ز روی انصاف خطاست

    سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۴:زین پس هر چون که داردم دوست رواست - گفتار بیفتاد و خصومت برخاست


    خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۱:دارنده چو ترکیب طبایع آراست - از بهر چه اوفکندش اندر کم و کاست

    خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۴:در دایره‌ای که آمد و رفتن ماست - او را نه بدایت نه نهایت پیداست

    خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۸:عمری‌ست مرا تیره و کاری‌ست نه راست - محنت همه افزوده و راحت کم و کاست

    خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » راز آفرینش [ ۱۵-۱] » رباعی ۱۰:دوری که در [او] آمدن و رفتنِ ماست، - او را نه نهایت، نه بدایت پیداست،

    خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » راز آفرینش [ ۱۵-۱] » رباعی ۱۱:دارنده چو ترکیبِ طِبایع آراست، - از بهرِ چه اوفْکَنْدَش اندر کم‌وکاست؟


  4. سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۹:هجرت به دلم چو آتشی در پیوست - آب چشمم قوت او را بشکست

    سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۰:دستی که حمایل تو بودی پیوست - پایی که مرا نزد تو آوردی مست

    سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۱:تا زلف بتم به بند زنجیر منست - سرگشته همی روم نه هشیار و نه مست

    سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۲:خواهم که به اندیشه و یارای درست - خود را به در اندازم ازین واقعه چست

    سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۳:گفتم پس از آنهمه طلبهای درست - پاداش همان یکشبه وصل آمد چست

    سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۴:مستست بتا چشم تو و تیر به دست - بس کس که به تیر چشم مست تو بخست

    سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۵:ای مه تویی از چهار گوهر شده هست - زینست که در چهار جایی پیوست

    سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۶:چون من به خودی نیامدم روز نخست - گر غم خورم از بهر شدن ناید چست

    سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۷:ای چون گل و مل در به در و دست به دست - هر جا ز تو خرمی و هر کس ز تو مست

    سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۸:ای نیست شده ذات تو در پردهٔ هست - ای صومعه ویران کن و زنار پرست


    خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۲:ترکیب پیاله‌ای که در هم پیوست - بشکستن آن روا نمی‌دارد مست

    خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۷:چون لاله به نوروز قدح گیر به دست - با لاله‌رخی اگر تو را فرصت هست

    خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۸:چون نیست حقیقت و یقین اندر دست - نتوان به امید شک همه عمر نشست

    خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۹:چون نیست ز هرچه هست جز باد به دست - چون هست به هرچه هست نقصان و شکست

    خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۲:گویند مرا که دوزخی باشد مست - قولی‌ست خلاف ، دل در آن نتوان بست

    خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » گردش دوران [۵۶-۳۵] » رباعی ۴۴:اجزای پیاله‌ای که درهم پیوست، - بشکستنِ آن روا نمی‌دارد مست،

    خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » هرچه باداباد [۱۰۰-۷۴] » رباعی ۸۷:* گویند که دوزخی بُوَد عاشق و مست، - قولی است خلاف، دل در آن نتوان بست،

    خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » هرچه باداباد [۱۰۰-۷۴] » رباعی ۹۴:چون آمدنم به من نَبُد روز نخست، - وین رفتنِ بی‌مراد عَزمی است درست،

    خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » هیچ است [۱۰۷-۱۰۱] » رباعی ۱۰۶:چون نیست زِ هرچه هست جُز باد به دست، - چون هست زِ هرچه هست نُقصان و شکست،

    خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » دم را دریابیم [۱۴۳-۱۰۸] » رباعی ۱۲۲:چون لاله به نوروز قدح گیر به دست، - با لاله‌رخی اگر تو را فرصت هست؛


  5. سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۹:چندان چشمم که در غم هجر گریست - هرگز گفتی گریستنت از پی چیست


    خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸:ابر آمد و باز بر سر سبزه گریست - بی بادهٔ گلرنگ نمی‌باید زیست

    خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » ذرات گردنده [۷۳-۵۷] » رباعی ۶۱:ابر آمد و زار بر سرِ سبزه گریست، - بی بادهٔ گُلرنگ نمی‌شاید زیست؛


  6. سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۶:نوری که همی جمع نیابی در مشت - ناری که به تو در نتوان زد انگشت


    خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸:این یک دو سه روز نوبت عمر گذشت - چون آب به جویبار و چون باد به دشت

    خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۱:تا چند زنم به روی دریاها خشت - بیزار شدم ز بت‌پرستان کنشت

    خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۶:چون چرخ به کام یک خردمند نگشت - خواهی تو فلک هفت شمر خواهی هشت

    خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۵:در فصل بهار اگر بتی حور سرشت - یک ساغر می دهد مرا بر لب کشت

    خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۹:فصل گل و طرف جویبار و لب کشت - با یک دو سه اهل و لعبتی حورسرشت

    خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۳:من هیچ ندانم که مرا آن‌که سرشت - از اهل بهشت کرد یا دوزخ زشت

    خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » راز آفرینش [ ۱۵-۱] » رباعی ۶:* تا چند زنم به روی دریاها خشت، - بیزار شدم ز بت‌پرستان و کُنِشْت؛

    خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » از ازل نوشته [۳۴-۲۶] » رباعی ۳۱:* تا کی ز چراغِ مسجد و دودِ کُنِشْت؟ - تا کی ز زیانِ دوزخ و سودِ بهشت؟

    خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » گردش دوران [۵۶-۳۵] » رباعی ۴۰:چون چرخ به کام یک خردمند نگشت، - خواهی تو فلک هفت شِمُر، خواهی هشت،

    خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » هرچه باداباد [۱۰۰-۷۴] » رباعی ۹۲:* من هیچ ندانم که مرا آن‌که سرشت، - از اهل بهشت کرد، یا دوزخ زشت؛

    خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » دم را دریابیم [۱۴۳-۱۰۸] » رباعی ۱۱۹:فصلِ گُل و طَرْفِ جویْبار و لبِ کِشْت، - با یک دو سه تازه‌ دلبری حورسرشت؛


  7. سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۸:صد بار رهی بیش به کوی تو شتافت - بویی ز گلستان وصال تو نیافت


    خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۴:مهتاب به نور دامن شب بشکافت - می نوش دمی بهتر از این نتوان یافت


  8. سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۱:رازی که سر زلف تو با باد بگفت - خود باد کجا تواند آن راز نهفت

    سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۲:چون دید مرا رخانش چون گل بشکفت - آن دیدهٔ نیمخوابش از شرم بخفت

    سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۳:افلاک به تیر عشق بتوانم سفت - و آفاق به باد هجر بتوانم رفت

    سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۴:تا کی باشم با غم هجران تو جفت - زرقیست حدیثان تو پیدا و نهفت


    خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱:ای آمده از عالم روحانی تفت - حیران شده در پنج و چهار و شش و هفت

    خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴:این بحر وجود آمده بیرون ز نهفت - کس نیست که این گوهر تحقیق بسفت

    خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۳:در خواب بدم مرا خردمندی گفت - کز خواب کسی را گل شادی نشکفت

    خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » راز آفرینش [ ۱۵-۱] » رباعی ۸:این بحرِ وجود آمده بیرون ز نهفت، - کس نیست که این گوهرِ تحقیق بِسُفْت؛

    خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » گردش دوران [۵۶-۳۵] » رباعی ۴۷:می خور که به زیرِ گِل بسی خواهی خفت، - بی مونس و بی رفیق و بی همدم و جفت؛


  9. سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۲:گردی که ز دیوار تو برباید باد - جز در چشمم از آن نشان نتوان داد

    سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۵:آن را شایی که باشم از عشق تو شاد - و آن را شایم که از منت ناید یاد

    سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۶:آن به که کنم یاد تو ای حور نژاد - و آن به که نیارم از جفاهای تو یاد


    خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۲:کس مشکل اسرار اجل را نگشاد - کس یک قدم از دایره بیرون ننهاد


  10. سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۷:روزی که بود دلت ز جانان پر درد - شکرانه هزار جان فدا باید کرد

    سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۳:چون چهرهٔ تو ز گریه باشد پر درد - زنهار به هیچ آبی آلوده مگرد

    سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۴:گفتا که به گرد کوی ما خیره مگرد - تا خصم من از جان تو برنارد گرد

    سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۶:رو گرد سراپردهٔ اسرار مگرد - شوخی چکنی که نیستی مرد نبرد


    خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۹:روزی‌ست خوش و هوا نه گرم است و نه سرد - ابر از رخ گلزار همی‌شوید گرد

    خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۸:یک نان به دو روز اگر بود حاصل مرد - از کوزه شکسته‌ای دمی آبی سرد

    خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » ذرات گردنده [۷۳-۵۷] » رباعی ۶۵:دیدم به سرِ عمارتی مردی فرد، - کاو گِل به لگد می‌زد و خوارش می‌کرد،

    خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » دم را دریابیم [۱۴۳-۱۰۸] » رباعی ۱۱۸:روزی است خوش و هوا نه گرم است و نه سرد، - ابر از رُخِ گلزار همی‌شوید گَرْد،


  11. سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۳:نقاش که بر نقش تو پرگار افگند - فرمود که تا سجده برندت یک چند


    خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۳:کم کن طمع از جهان و می‌زی خرسند - از نیک و بد زمانه بگسل پیوند


  12. سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۴:اکنون که سیاهی ای دل چون خورشید - بیشت باید ز عشق من داد نوید

    سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۵:ای دیدن تو راحت جانم جاوید - شب ماه منی و روز روشن خورشید

    سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۶:ای خورشیدی که نورت از روی امید - گفتم که به صدر ما نماند جاوید

    سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۷:یک ذره نسیم خاک پایت بوزید - زو گشت درین جهان همه حسن پدید


    خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۳:تا زهره و مه در آسمان گشت پدید - بهتر ز می ناب کسی هیچ ندید

    خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » دم را دریابیم [۱۴۳-۱۰۸] » رباعی ۱۱۰:تا زُهره و مَهْ در آسمان گشته پدید، - بهتر ز میِ ناب کسی هیچ ندید؛

    خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » دم را دریابیم [۱۴۳-۱۰۸] » رباعی ۱۱۱:مهتاب به نور دامن شب بشکافت - می نوش، دمی خوشتر از این نتوان یافت


  13. سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۸:گویی که من از بلعجبی دارم عار - سیب از چه نهی میان یکدانهٔ نار

    سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۹:چون از اجل تو دید بر لوح آثار - دست ملک‌الموت فرو ماند از کار

    سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۰:نازان و گرازان به وثاق آمد یار - نازان چو گل و مل و گرازان چو بهار

    سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۲:نه چرخ به کام ما بگردد یک بار - نه دارد یار کار ما را تیمار

    سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۳:بخت و دل من ز من برآورد دمار - چون یار چنان دید ز من شد بیزار


    خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۴:این اهل قبور خاک گشتند و غبار - هر ذره ز هر ذره گرفتند کنار

    خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۷:دی کوزه‌گری بدیدم اندر بازار - بر پاره گلی لگد همی زد بسیار


  14. سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۴:ای گشته چو ماه و همچو خورشید سمر - خوی مه و خورشید مدار اندر سر

    سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۶:آن کس که چو او نبود در دهر دگر - در خاک شد از تیر اجل زیر و زبر


    خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۰:وقت سحر است خیز ای طرفه پسر - پر بادهٔ لعل کن بلورین ساغر

    خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » درد زندگی [۲۵-۱۶] » رباعی ۲۳:چون حاصلِ آدمی درین جایِ دودَر، - جز دردِ دل و دادنِ جان نیست دگر؛


  15. سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۷:بازی بنگر عشق چه کردست آغاز - می‌ناز ازین حدیث و خود را بنواز

    سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۸:هرگز دل من به آشکارا و به راز - با مردم بی خرد نباشد دمساز

    سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۹:اول تو حدیث عشق کردی آغاز - اندر خور خویش کار ما را می‌ساز

    سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۰۰:از عشق تو ای صنم به شبهای دراز - چون شمع به پای باشم و تن به گداز

    سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۰۱:خوشخو شده بود آن صنم قاعده‌ساز - باز از شوخی بلعجبی کرد آغاز

    سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۰۲:نادیده ترا چو راه را کردم باز - پیوسته شدم با غم و بگسسته ز ناز

    سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۰۳:خواهی که ترا روی دهد صرف نیاز - دستار نماز در خرابات بباز

    سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۰۴:عقلی که همیشه با روانی دمساز - دهری که به یک دید نهی کام فراز


    خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۳:وقت سحر است خیز ای مایه ناز - نرمک نرمک باده خور و چنگ نواز

    خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » از ازل نوشته [۳۴-۲۶] » رباعی ۳۲:* ای دل چو حقیقتِ جهان هست مَجاز، - چندین چه بَری خواری ازین رنجِ دراز!

    خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » گردش دوران [۵۶-۳۵] » رباعی ۴۲:* می‌پرسیدی که چیست این نقشِ مجاز، - گر برگویم حقیقتش هست دراز،

    خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » گردش دوران [۵۶-۳۵] » رباعی ۴۶:از جملهٔ رفتگانِ این راهِ دراز، - بازآمده‌ای کو که به ما گوید راز؟

    خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » گردش دوران [۵۶-۳۵] » رباعی ۵۰:ما لُعْبَتِکانیم و فلک لُعبَت‌باز، - از روی حقیقتی نه از روی مَجاز؛

    خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » دم را دریابیم [۱۴۳-۱۰۸] » رباعی ۱۱۵:وقت سحر است، خیز ای مایهٔ ناز، - نرمک‌نرمک باده خور و چنگ نواز،

    خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » دم را دریابیم [۱۴۳-۱۰۸] » رباعی ۱۳۹:لب بر لب کوزه بردم از غایت آز، - تا زو طلبم واسطهٔ عمرِ دراز،


  16. سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۰۹:ای در سر زلف تو صبا عنبر بیز - وی نرگس شهلای تو بس شورانگیز


    خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۲:ای پیر خردمند پگه‌تر برخیز - و آن کودک خاکبیز را بنگر تیز

    خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » ذرات گردنده [۷۳-۵۷] » رباعی ۵۹:ای پیرِ خردمند پِگَهْ‌تر برخیز، - وان کودکِ خاک‌بیز را بنگر تیز،


  17. سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۲۶:می بر کف گیر و هر دو عالم بفروش - بیهوده مدار هر دو عالم به خروش


    خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۷:در کارگه کوزه‌گری رفتم دوش - دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش

    خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » ذرات گردنده [۷۳-۵۷] » رباعی ۷۳:در کارگهِ کوزه‌گری بودم دوش، - دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش؛


  18. سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۵۳:هر چند شدم ز عشق تو خوار و خجل - در عشق به جز درد ندارم حاصل

    سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۵۴:ای عهد تو عهد دوستان سر پل - از وصل تو هجر خیزد از عز تو دل

    سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۵۵:از گفتهٔ بد گوی تو چون هر عاقل - در کوشش خصم تو چو هر بی‌حاصل


    خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۹:از جرم گِل سیاه تا اوج زحل - کردم همه مشکلاتِ کلی را حل


  19. سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۹۷:مانندهٔ باد اگر چه بی‌پا و سریم - پیوسته چو آتش ره بالا سپریم


    خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۱:ای دوست بیا تا غمِ فردا نخوریم - وین یک دمِ عمر را غنیمت شمریم

    خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » دم را دریابیم [۱۴۳-۱۰۸] » رباعی ۱۳۰:* ای دوست بیا تا غمِ فردا نخوریم، - وین یک‌دمِ عمر را غنیمت شمریم؛


  20. سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۹۹:ای روی تو پاکیزه‌تر از کف کلیم - آنرا مانی که کرد احمد به دو نیم

    سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۰۰:قائم به خودی از آن شب و روز مقیم - بیمت ز سمومست و امیدت به نسیم


    خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۷:چون نیست مقام ما در این دهر مقیم - پس بی می و معشوق خطائیست عظیم

    خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » هرچه باداباد [۱۰۰-۷۴] » رباعی ۹۳:چون نیست مقام ما درین دهر مُقیم، - پس بی می و معشوق خطایی است عظیم.


  21. سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۰۳:اکنون که ز دونی ای جهان گذران - استام ز زر همی زنی بهر خران


    خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۸:برخیز و مخور غم جهان گذران - بنشین و دمی به شادمانی گذران

    خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » دم را دریابیم [۱۴۳-۱۰۸] » رباعی ۱۲۴:برخیز و مخور غمِ جهانِ گُذران، - خوش باش و دمی به شادمانی گذران


  22. سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۰۵:یک شب غم هجران تو ای جان جهان - با هشت زبان بگفتم ای کاهش جان


    خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۹:چون حاصل آدمی در این شورستان - جز خوردن غصه نیست تا کندن جان

    خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۵:گر بر فلکم دست بدی چون یزدان - برداشتمی من این فلک را ز میان

    خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » درد زندگی [۲۵-۱۶] » رباعی ۲۵:گر بر فَلَکَم دست بُدی چون یزدان، - برداشتمی من این فلک را ز میان؛


  23. سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۱۰:تا چند ز سودای جهان پیمودن - واندر بد و نیک جان و تن فرسودن


    خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۸:نتوان دل شاد را به غم فرسودن - وقت خوش خود بسنگ محنت سودن


  24. سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۱۲:گر شاد نخواهی این دلم شاد مکن - ور یاد نیایدت ز من یاد مکن


    خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۶:از دی که گذشت هیچ از او یاد مکن - فردا که نیامده‌ست فریاد مکن


  25. سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۳۲:در جنب گرانی تو ای نوشتکین - حقا که کم از نیست بود وزن زمین

    سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۳۳:بهرام دواند هر دو جویندهٔ کین - آن قوت ملک آمد و این قوت دین

    سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۳۴:پار ارچه نمی‌کرد چو کفرم تمکین - امسال عزیز کرد ما را چون دین


    خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۱:رندی دیدم نشسته بر خنگ زمین - نه کفر و نه اسلام و نه دنیا و نه دین

    خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۳:قومی متفکرند اندر ره دین - قومی به گمان فتاده در راه یقین

    خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۴:گاویست در آسمان و نامش پروین - یک گاو دگر نهفته در زیر زمین

    خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » راز آفرینش [ ۱۵-۱] » رباعی ۱۵:گاوی است بر آسمان قَرینِ پروین، - گاوی است دگر نهفته در زیر زمین؛

    خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » هیچ است [۱۰۷-۱۰۱] » رباعی ۱۰۴:* رندی دیدم نشسته بر خِنْگِ زمین، - نه کفر و نه اسلام و نه دنیا و نه دین،


  26. سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۷۸:جایی که نمودی آن رخ روح‌افزای - بنمای دلی را که نبردی از جای

    سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۷۹:با خصم تو از پی تو ای دهر آرای - مهرافزایم گر چه بود کین‌افزای

    سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۸۰:در عشق تو ای شکر لب روح افزای - نالان چو کمانچه‌ام خروشان چون نای

    سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۸۱:خود را چو عطا دهی فراوان مستای - وز منع کسی نیز مرو نیک از جای


    خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۱:در کارگه کوزه‌گری کردم رای - در پایه چرخ دیدم استاد بپای

    خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » ذرات گردنده [۷۳-۵۷] » رباعی ۷۱:در کارگه کوزه‌گری کردم رای، - بر پلهٔ چرخ دیدم استاد به‌پای،


  27. سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۸۶:ای دل منیوش از آن صنم دلداری - بیهوده مفرسای تن اندر خواری


    خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۹:از کوزه‌گری کوزه خریدم باری - آن کوزه سخن گفت ز هر اسراری

    خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۷:هان کوزه‌گرا بپای اگر هشیاری - تا چند کنی بر گل مردم خواری؟

    خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » ذرات گردنده [۷۳-۵۷] » رباعی ۷۰:* هان کوزه‌گرا بپای اگر هشیاری، - تا چند کنی بر گِل مردم خواری؟


  28. سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۸۸:زان چشم چو نرگس که به من در نگری - چون نرگس تیر ماه خوابم ببری

    سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۸۹:گیرم که غم هجر وصالم نخوری - نه نیز به چشم رحم در من نگری

    سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۹۲:باشد همه را چو بر ستارهٔ سحری - دل بر تو نهادن ای بت از بی‌خبری

    سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۹۳:راهی که به اندیشهٔ دل می‌سپری - خواهی که به هر دو عالم اندر نگری


    خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » ذرات گردنده [۷۳-۵۷] » رباعی ۶۹:* بر کوزه‌گری پریر کردم گذری، - از خاک همی‌نمود هر دَم هنری؛

    خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » دم را دریابیم [۱۴۳-۱۰۸] » رباعی ۱۱۴:هنگام سپیده‌دم خروس سحری، - دانی که چرا همی‌کند نوحه‌گری؟


  29. سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۹۴:هست از دم من همیشه چرخ اندر دی - وز شرم جمالت آفتاب اندر خوی

    سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۰۴:می خور که ظریفان جهان را دردی - برگرد بناگوش ز می بینی خوی

    سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۲۱:ای شور چو آبکامه و تلخ چو می - چون نای میان تهی و پر بند چو نی


    خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۸:از آمدن بهار و از رفتن دی - اوراق وجود ما همی گردد طی

    خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۸:هنگام صبوح ای صنم ِ فرخ‌پی - برساز ترانه‌ای و پیش‌آور می

    خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » دم را دریابیم [۱۴۳-۱۰۸] » رباعی ۱۱۶:هنگام صبوح ای صنمِ فرخْ‌پی - برساز ترانه‌ای و پیش آور می؛

    خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » دم را دریابیم [۱۴۳-۱۰۸] » رباعی ۱۲۸:* از آمدنِ بهار و از رفتنِ دی، - اوراقِ وجودِ ما همی‌گردد طی؛


  30. سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۰۵:گر آمدنم ز من بدی نامدمی - ور نیز شدن ز من بدی کی شدمی


    خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۴:گر آمدنم به خود بُدی، نامدمی - ور نیز شدن به من بُدی، کی شدمی؟

    خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » درد زندگی [۲۵-۱۶] » رباعی ۱۷:گر آمدنم به من بُدی، نامَدَمی. - ور نیز شدن به من بدی، کی شدمی؟


  31. سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۰۸:ای شمع ترا نگفتم از نادانی - از شهد جدا مشو که اندر مانی

    سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۰۹:ای آنکه مرا به جای عقل و جانی - با لذت علم و قوت و ایمانی


    خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۵:گر دست دهد ز مغز گندم نانی - وز می دو منی ز گوسفندی رانی

    خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » هرچه باداباد [۱۰۰-۷۴] » رباعی ۹۸:* تُنْگی میِ لَعْل خواهم و دیوانی، - سَدّ‌ِ رَمَقی باید و نصف نانی،


  32. سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۱۱:یک روز نباشد که تو با کبر و منی - صد تیغ جفا بر من مسکین نزنی


    خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۲:ای دوست حقیقت شنو از من سخنی - با بادهٔ لعل باش و با سیم تنی


  33. سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۱۴:جز راه قلندر و خرابات مپوی - جز باده و جز سماع و جز یار مجوی


    خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۶:بر گیر پیاله و سبو ای دلجوی - فارغ بنشین به کشتزار و لب جوی

    خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » هرچه باداباد [۱۰۰-۷۴] » رباعی ۹۶:* جُز راهِ قَلَندرانِ میخانه مپوی، - جز باده و جز سِماع و جز یار مجوی؛



sunny dark_mode