گنجور

 
خیام

فصل گل و طرف جویبار و لب کشت

با یک دو سه اهل و لعبتی حور‌سرشت

پیش آر قدح که باده‌نوشان صبوح

آسوده ز مسجد‌ند و فارغ ز کنشت

 
sunny dark_mode