گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
مولانا

یوسف کنعانیم روی چو ماهم گواست

هیچ کس از آفتاب خط و گواهان نخواست

سرو بلندم تو را راست نشانی دهم

راستتر از سروقد نیست نشانی راست

هست گواه قمر چستی و خوبی و فر

شعشعه اختران خط و گواه سماست

ای گل و گلزارها کیست گواه شما

بوی که در مغزهاست رنگ که در چشم‌هاست

عقل اگر قاضیست کو خط و منشور او

دیدن پایان کار صبر و وقار و وفاست

عشق اگر محرم است چیست نشان حرم

آنک به جز روی دوست در نظر او فناست

عالم دون روسپیست چیست نشانی آن

آنک حریفیش پیش و آن دگرش در قفاست

چونک به راهش کند آن به برش درکشد

بوسه او نه از وفاست خلعت او نه از عطاست

چیست نشانی آنک هست جهانی دگر

نو شدن حال‌ها رفتن این کهنه‌هاست

روز نو و شام نو باغ نو و دام نو

هر نفس اندیشه نو نوخوشی و نوغناست

نو ز کجا می‌رسد کهنه کجا می‌رود

گر نه ورای نظر عالم بی‌منتهاست

عالم چون آب جوست بسته نماید ولیک

می‌رود و می‌رسد نو نو این از کجاست

خامش و دیگر مگو آنک سخن بایدش

اصل سخن گو بجو اصل سخن شاه ماست

شاه شهی بخش جان مفخر تبریزیان

آنک در اسرار عشق همنفس مصطفاست

 
 
 
غزل شمارهٔ ۴۶۲ به خوانش محسن لیله‌کوهی
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
مولانا

هر نفس آواز عشق می‌رسد از چپ و راست

ما به فلک می‌رویم عزم تماشا که راست

ما به فلک بوده‌ایم یار ملک بوده‌ایم

باز همان جا رویم جمله که آن شهر ماست

خود ز فلک برتریم وز ملک افزونتریم

[...]

مشاهدهٔ ۴ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
سعدی

سلسلهٔ موی دوست حلقه دام بلاست

هر که در این حلقه نیست فارغ از این ماجراست

گر بزنندم به تیغ در نظرش بی‌دریغ

دیدن او یک نظر صد چو منش خونبهاست

گر برود جان ما در طلب وصل دوست

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از سعدی
همام تبریزی

در پی آن می‌دوید دل که نگاری کجاست

نوبت خوبان گذشت شاهد ما وقت ماست

بر سر آب حیات خیمه زده جان ما

این تن خاکی دوان بهر سرابی چراست

بر در بیگانگان هرزه چرا می‌رویم

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از همام تبریزی
حکیم نزاری

قاعدهٔ روزگار پرورش ناسزاست

ورنه گداپیشه را دست تسلط چراست

عقل تبّرا کند از دل دنیاپرست

دل نبود گر نرفت بر روش عقل راست

دنیی و دین پیش ما هست مثال دو رعد

[...]

اوحدی

این همه پروانه‌ها، سوخته از چپ و راست

شمع شب ما بود، راه شبستان کجاست؟

شحنه اگر دوست بود، این همه بیداد چیست؟

وین همه آشوب چه؟ گر ملک از شهر ماست

چون نپسندد جفا نرگس سرمست یار؟

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه