عارف که سخن به راه گوید
الله ولا سواه گوید
اثبات وجود خلق با حق
در طور یقین گناه گوید
هرکس که شود مرید عشقت
اول کم مال و جاه گوید
با خرقه و طیلسان بسازد
ترک کمر و کلاه گوید
بر یاد تو زار زار گرید
وز شوق تو آه آه گوید
کاری که نه غایتش تو باشی
آن را عمل تباه گوید
خواهد خط تو چو شب نویسد
بیند رخ تو چو ماه گوید
چون ماه رخ تو دید جامی
کی وصف شب سیاه گوید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.