گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
جهان ملک خاتون

اگر کسی خبری زان نگار باز آرد

به جان تو که جهانی بر او نیاز آرد

صبا اگر گذری می کنی به دلبر من

بگو که خاطر من بیش از این نیازارد

دل ضعیف من ار سوخت در غمش چه عجب

مگر که لطف تو چنگ دلم به ساز آرد

چو عود سوخته ام در فراق تو جانا

که آتش غم تو سنگ در گداز آرد

اگر تو میل سوی ما کنی نباشد دور

چرا که سایه به ما نیز سرو ناز آرد

هلال ابروی خود را اگر دهد جلوه

هزار عاشق سرگشته در نماز آرد

دل ضعیف به چنگال عشقت آوردم

کسی کبوتر وحشی به چنگِ باز آرد

نماز بی سر و پایی چه در حساب آید

جهان نیاز برت در شب دراز آرد

ز گریه کرد مرا فاش رازم ای دیده

کسی تو را به جهان در محل راز آرد

 
 
 
سعدی

گر از جفای تو روزی دلم بیازارد

کمند شوق کشانم به صلح بازآرد

ز درد عشق تو دوشم امید صبح نبود

اسیر عشق چه تاب شب دراز آرد

دلی عجب نبود گر بسوخت کآتش تیز

[...]

آشفتهٔ شیرازی

تو آن نه ای که جفای تو دل بیازارد

هلاکت غم تو جان رفته باز آرد

بدهر چون شب هجر تو نیست پاینده

اگر هزار چو یلدا شب دراز آرد

چه حاجتست باکسیر کاوزرنابست

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه