نگارا روی تو ماهی تمامست
مهش در کوی تو راهی تمامست
دو ماهم وعده ای دادی به وصلت
فراقت در دلم ماهی تمامست
ز درد هجر آن روی چو گلنار
رخ جانم ز غم کاهی تمامست
دو چشم مست شوخت ای نگارین
به خون بنده بی راهی تمامست
اگر آیینه جانست رویت
به تندی گر کشم آهی تمامست
چو سرو انداز جانا سایه بر ما
کز آن سایه مرا جاهی تمامست
نظر کن بر من بی دل خدا را
که دل دانی نظرگاهی تمامست
ندارد یوسف مصری گناهی
عزیز من ورا گاهی تمامست
دو شاه اندر یکی کشور نگنجد
جهان را گوییا شاهی تمامست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.