یکی طعن و تشنیع می زد بسی
به آزاد مرد حقیقت رسی
سخن چین، سخن ها به او باز گفت
از آن ژاژخایی چوگل برشکفت
به شکرانه رخسار بر خاک سود
به یزدان سپاس فراوان نمود
پس آنگه چنین گفت آزاد مرد
که می بایدم در جهان فخر کرد
که یاد چو من ناسزا بنده ای
نموده ست سالار فرخنده ای
به احسان او دل رهین مانده است
که نام مرا بر زبان رانده است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، یک فرد آزاد و حقیقتجو مورد طعنه و انتقاد قرار میگیرد. سخنچینی با گفتن حرفهای ناپسند به او آسیب میزند. اما این فرد به خاطر زیبایی چهرهاش و نعمتهای الهی، شکرگزاری میکند و به یزدان سپاس میگوید. سپس بیان میکند که باید به خود افتخار کند، زیرا کسی که او را ناسزا گفته، سالاری بزرگ و محترم است و بدین ترتیب نام او بر زبانها افتاده است. در نهایت، او به خاطر لطف و احسان این سالار، دلش به او وابسته است.
هوش مصنوعی: کسی مدام به آزادیطلبی که به حقیقت رسیده، انتقاد و سرزنش میکرد.
هوش مصنوعی: سخن چین، از دیگران حرفها را به او گفت و به همین دلیل، او به راحتی شروع به گفتن حرفهای بیاساس و بیفایده کرد.
هوش مصنوعی: به خاطر شکرگزاری از زیبایی چهرهاش، بر زمین سجده کرده و سپاسگزاری زیادی به خداوند میکند.
هوش مصنوعی: آزاد مرد اینگونه بیان کرد که باید در این دنیا به خود افتخار کرد.
هوش مصنوعی: کسی که مانند من ناسزاگو باشد، در حقیقت سالاری نیکو و بزرگ را مورد بیاحترامی قرار داده است.
هوش مصنوعی: من به خاطر لطف و محبت او دل بستهام، زیرا نام من را بر زبان آورده و یادم کرده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.