این عنایت ازلی بود که ره پرسیدیم
وین هدایت ابدی گشت که رویت دیدیم
همچو بلبل ز غم روی تو گریان بودیم
چون گل روی تو دیدیم چو گل خندیدیم
بهوایی که نشانی ز تو یابیم مگر
همچو پرگار بسر گرد جهان گردیدیم
جز تمنای تو حظی ز جهان نگرفتیم
غیر سودای تو سودی بجهان نگزیدیم
مدد عشق تو خواهیم بهرحال که هست
عمرها رفت که ما در پی این تاییدیم
گر تو گویی: بتمنای من از دین برگرد
دین ببازیم، چرا در غم این تقلیدیم؟
پیش رفتیم بامید وصالی که نشد
باز گشتیم، بخجلت پس سرخاریدیم
عید دیدار تو یک روز نصیب جان شد
عمرها رفت که ما منتظر آن عیدیم
قاسمی، نیست حجابی، دل خود را بازآر
خود حجابیم درین راه، ز خود ترسیدیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ما به سودای تو دامن ز جهان در چیدیم
محنت عشق تو بر راحت جان بگزیدیم
پیش از آن دم که نبود از دل و جان آثاری
در میان دل و جان مهر تو می ورزیدیم
تا بغایت دل و جان مهر تو میورزیدیم
[...]
چشم بر هر چه گشادیم رخ خوب تو دیدیم
گوش بر هر چه نهادیم حدیث تو شنیدیم
مردمان چشم گشودند و ندیدند به جز غیر
ما ببستیم دو چشم و بجمالت نگریدیم
لوح دلرا که بر آن نقش و نگار دگران بود
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.