ای ز چشمم شده پنهان و بدل در زده چنگ
چون بسر میبری ایام درین کلبه تنگ
گشت ز آئینه جان عکس رخت ظاهر از آنک
صیقل نور تو بزدود ازو ظلمت زنگ
چشم بد دور چه زیباست بر آن روی چو ماه
پیکر سنبل عنبر نفس غالیه رنگ
تا ز زنجیر سر زلف تو دیوانه شدم
شادم ایجان که مرا نه غم نامست نه ننگ
تو اگر صلح و گر جنگ کنی محبوبی
خوشتر از صلح کس دیگرم آید ز تو جنگ
از سر کوی تو گفتم بسلامت بروم
خود در آمد ز قضا پای دل زار بسنگ
گوهر وصل تو در کام نهنگست ولیک
در نهم گام و برون آورم از کام نهنگ
بس که خوارم چو نی از قول مخالف دم تو
هر رگی ناله دیگر کندم راست چو چنگ
دم عصمت مزن و تازه برون آی ز پوست
روشنست ابن یمین را که تو بس شوخی و شنگ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بر کش ای تُرک و بیکسو فکن این جامه جنگ
چنگ بر گیر و بنه درقه و شمشیر از چنگ
وقت آن شد که کمان افکنی اندر بازو
وقت آنست که بنشینی و برداری چنگ
دشمن از کینه بر آمد به کمینگاه مرو
[...]
دو سعادت به یکی وقت فراز آمد تنگ
یکی از گردش سال و یکی از شورش جنگ
ما از این هر دو به شکر و به ثنا قصد کنیم
زانکه انده شد و شادی سوی ما کرد آهنگ
ماه نوروز دگر بار به ما روی نمود
[...]
برکش ای ترک بر اسب طرب و شادی تنگ
که زمستان شد و نوروز فراز آمد تنگ
باد نوروزی با باغ همی صلح کند
من و تو هر دو چرا بیهده باشیم به جنگ
سبز رنگ است ز سبزه سر کوه و لب جوی
[...]
ای سنایی نشود کار تو امروز چو چنگ
تا به خدمت نشوی و نکنی قامت چنگ
سر سرهنگان سرهنگ محمد هروی
که سر آهنگان خوانند مر او را سرهنگ
آنکه روی همه هشیاران آمد به شتاب
[...]
عشق اگر باز گرفتی ز گریبانم چنگ
خونِ دل برمژه از دیده نبودی آونگ
رنگ پوشیدم و هم رنگ نمی شد با من
هم بینداختمش نه منم اکنون و نه رنگ
تا دل و دیده نخواهند و نبینند به کس
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.