برقع از ماه برانداز امشب
ابرش حسن برون تاز امشب
دیده بر راه نهادم همه روز
تا درآیی تو به اعزاز امشب
من و تو هر دو تمامیم بهم
هیچکس را مده آواز امشب
کارم انجام نگیرد که چو دوش
سرکشی میکنی آغاز امشب
گرچه کار تو همه پردهدری است
پرده زین کار مکن باز امشب
تو چو شمعی و جهان از تو چو روز
من چو پروانهٔ جانباز امشب
همچو پروانه به پای افتادم
سر ازین بیش میفراز امشب
عمر من بیش شبی نیست چو شمع
عمر شد، چند کنی ناز امشب
نفسی در رخ من خند چو صبح
همچو شمعم چه نهی گاز امشب
بودهام بی تو بهصد سوز امروز
چکنی کشتن من ساز امشب
مرغ دل در قفس سینه ز شوق
میکند قصد به پرواز امشب
دانه از مرغ دلم باز مگیر
که شد از بانگ تو دمساز امشب
رازم از دم مفکن فاش چو صبح
که تو بی همدم و همراز امشب
دل عطار نگر شیشه صفت
سنگ بر شیشه مینداز امشب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عاطفی و عاشقانه شاعر میپردازد. شاعر به توصیف زیبایی و جذابیت معشوقش میپردازد و از انتظار او برای دیدار معشوق سخن میگوید. او خود را در حال دلتنگی و سوز و گداز به تصویر میکشد و میگوید که عمرش همچون شمعی کوتاه است. شاعر احساس میکند که بیمعشوق دچار درد و رنج است و به خاطر عشق به معشوقش، خود را به پروانهای در حال سوختن تشبیه میکند. او از معشوق میخواهد که پردهها را کنار بزند و اجازه دهد عشقشان شکوفا شود. در نهایت، شاعر به شکوه و زیبایی عشق و درد دوری از معشوقش اشاره میکند.
هوش مصنوعی: امشب، ابرها چهرهی زیبای ماه را پوشاندهاند و زیبایی او را به خوبی نمیتوان دید.
هوش مصنوعی: هر روز چشم به در دوختهام تا اینکه تو با احترام و عظمت امشب بیایی.
هوش مصنوعی: من و تو هر دو کامل هستیم و هیچ کس را امشب از حال و هوای ما باخبر نکن.
هوش مصنوعی: من نمیتوانم کارم را انجام دهم زیرا تو دوباره امشب بیدلیل به سرکشی و بینظمی مشغول شدهای.
هوش مصنوعی: هرچند که تو مدام در حال شکستن حریمها و تجاوز به حدود هستی، اما tonight شب است و نیازی نیست که این کارها را بیشتر از این ادامه دهی.
هوش مصنوعی: تو مانند شمعی هستی که نورافشانی میکند و دنیا به خاطر تو روشنایی دارد. من همچون پروانهای هستم که برای تو و جذب نور تو میسوزم و جانفشانی میکنم.
هوش مصنوعی: من همچون پروانه به پای عشق افتادهام و امروز شب نمیخواهم سر از این عشق بلند کنم.
هوش مصنوعی: عمر من مانند شعلهی شمعی است که به سرعت در حال تمام شدن است. حالا که فرصت کوتاهی دارم، چرا باید امروز را به لذتجویی و ناز و نوازش بگذرانم؟
هوش مصنوعی: به طور خلاصه میتوان گفت: در چهره من، مانند صبح که روشن و شاداب است، لبخند بزن. من چون شمعی هستم که در این شب غمگین نمیخواهم خاموش شوم.
هوش مصنوعی: بیتو روزهای زیادی را با درد و عذابی گذشتهام، حالا که امشب میخواهی به من آسیب بزنی، تنها میتوانم بگویم که در این شرایط چه سوزی در من ایجاد شده است.
هوش مصنوعی: پرندهی دل در قفس سینهاش به شدت از شوق پرواز در شب برنامهریزی میکند.
هوش مصنوعی: دل من را از دانه و خوراک خود محروم نکن، چرا که صدای تو امشب مرا به سمت خود جلب کرده است.
هوش مصنوعی: راز خود را فاش نکن، مثل صبح زود که تو در تنهایی و بدون کسی هستی.
هوش مصنوعی: دل عطار را مانند شیشهای میدان، سنگ را بر روی شیشه نینداز و بگذار امشب آرامش داشته باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.